هفتهٔ گذشته سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا [سی.آی.ای] با انتشار یک سند صوتی، اعلام و اذعان نمود که کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ / ۱۹۵۳ غیردموکراتیک بوده است. (آسوشیتدپرس ـ ۲۰مهر ۱۴۰۲)
یادآوری میشود که بیستوسه سال پیش [سال ۲۰۰۰] مادلین آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا اذعان کرد که آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد «نقش مهم» داشته است. پس از وی باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا نیز طی یک سخنرانی که سال ۲۰۰۹ در شهر قاهره ایراد نمود، اعتراف کرد که «اقدامات سی.آی.ای منجر به سرنگونی یک حکومت دموکراتیک و منتخب مردم ایران» شد.
طبق سند صوتی منتشر شده، «بخش اعظم اسناد رسمی سی.آی.ای در مورد کودتای ۲۸ مرداد هنوز محرمانه است و بخش عمده این اسناد در دهه ۶۰ میلادی نابود شدهاند».
این اعترافات که در گذر زمان بیشتر و بیشتر شدهاند، گویای این واقعیت مسلم هستند که مطالبات آزادیخواهانه و دموکراتیک مردم ایران طی ۷۰ سال گذشته، مدام در حال تکامل بوده و یک روند دادخواهیِ بیتوقف را نمایندگی میکنند. این مطالبات همواره در مبارزات همهجانبه در داخل ایران و نیز از طریق ایرانیان خارج کشور ــ بهطور خاص در ایالات متحده و رو به سیاستمداران وقت آمریکا ــ با افشاگریها و روشنگریهای سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک، جریان داشته و ادامه دارد تا یک دادخواهیِ دیرینه را به سرانجام مطلوب آن برسانند.
این اعترافات مؤید این واقعیت تاریخی هستند که ارجاعهای مداوم به ۲۸ مرداد از جانب نسل به نسل ایرانیان، ریشه در یک تجاوز به حقوق ملی و مردمی و یک دادخواهی پاسخناگفته دارند.
این اعترافات بر این حقانیت انگشت تأیید و تأکید میگذارند که با هر قیامی که در ایران شعلهور میشود، نمادهای مجسم آزادیخواهی و استقلالخواهی که در آن کودتا سرکوب شدند، هنوز فریاد آزادی و استقلال ایران را در هیأت قیامهای جاری علیه ارتجاع آخوندی و علیه بازگشت هر گونه دیکتاتوری نمایندگی میکنند.
این اعترافات ــ که بیشک در گذار زمان، باز هم به آنها افزوده خواهد شد ــ گویای این واقعیت تردیدناپذیر هستند که کودتای ۲۸ مرداد ربط مستقیم با تداوم ارتجاع و دیکتاتوری و نیز سرنوشت مردم ایران طی ۷۰ سال گذشته داشته است.
این اعترافات اگر چه عباراتی کوتاه دربارهٔ خنجر زدن به آرمانهای انسانی و تاریخی یک ملت و کشور هستند، اشاره به زخمی همواره باز و خونین در تاریخ ایران دارند که تا کنار زدن عوامل اصلی تداوم این زخم، دادخواهی ملی بر سر آن، وظیفهٔ نسل به نسل مردم ایران است.
این اعترافات دقیقاً اشاره به اظهارات شاهپرستان و همسویان رسانهیی و مطبوعاتیشان دارند که کودتای ضد ملی و ننگین ۲۸ مرداد را نه کودتا، که با تحریف آشکار و بلاهتبار تاریخ و قلب اسناد متقن آن و نیز همچون تبار همسرشتشان آخوندهای حاکم با تجاوز به تعریف و مفهوم واژهها، بهاصطلاح «انقلاب» مینامند!
این اعترافات نشانی میدهند که بدون تردید، هر بار فرصتی نادر برای کشور ایران پیش آمده است تا خود را از قیمومیت استعمار و ارتجاع خلاص و رها کند، همواره اتحاد ارتجاع داخلی با مماشات خارجی مانع اصلی تحقق این فرصتهای نادر بودهاند و هستند. هماینک نیز ارتجاع ولایی ــ آخوندی تنها و تنها با اتکا به مماشات آمریکا و اروپا به عمر ننگین و جنایتبارانهٔ خود با توسل به خونینترین سرکوبها ادامه میدهد.
این اعترافات پیام میدهند که با آنکه دیکتاتوریهای موروثی طی ۷۰ سال گذشته تداوم داشتهاند، خواستهها و مطالبات تاریخی مردم ایران هیچ تغییری نکرده و کماکان جوهره و ماهیت تمام مبارزات و قیامها و پایداریها را در آرمان تاریخی و ملی و انسانی خود که همانا نفی هر گونه دیکتاتوریست، متبلور کردهاند.
آن روی این اعترافات، این افتخار در طرف مردم ایران و پیشتازان مبارزه برای آزادی و دموکراسی و استقلال ایران حک و ثبت شده است که با وجود این همه خنجر و خیانت به حق حاکمیت ملی، حتا یکسال و یک هفته و یکروز هم از عشق، فدا، نثار، توان و هستی خود جهت رفع موانع داخلی و خارجیِ رسیدن به آزادی و دموکراسی در ایران دست نکشیدهاند و در مدارهایی متکاملتر به پیش میروند.