728 x 90

چرا چهارشنبه ‌سوری به پارادوکس نظام تبدیل شده؟

چهارشنبه سوری - دیکتاتور در آتش
چهارشنبه سوری - دیکتاتور در آتش

چهارشنبه سوری

 «ناسازنمایی»، مهم‌ترین ویژگی موضعگیریهای رسمی و غیررسمی رژیم بنیادگرای حاکم بر میهنمان در مورد برگزاری مراسم سنتی چهارشنبه ‌سوری است. چیزی که از آن به‌عنوان پارادوکس آخوندها در قبال چهارشنبه‌ سوری هم یاد می‌شود و فراتر از یک تناقض نظری، اینک یکی از جدی‌ترین معضلاتی است که نظام ولایت فقیه با آن درگیر شده. معضلی میان ممنوع کردن این سنت تا کنار آمدن با آن!

موضع ایدئولوژیک رسمی و اعلام‌شده آخوندها درباره مراسم سنتی چهارشنبه‌ سوری بسیار روشن است و کمتر کسی است که آن را نداند. کسانی که با فضای مجازی سروکار دارند عموماً آن کلیپ صوتی سخنان آخوند مرتجع مرتضی مطهری را به یاد دارند که به سختی به آیین چهارشنبه‌ سوری و دیگر آیینهای نوروزی تاخته و تا حد هتاکی و اهانت به پیشینیان مردم ایران، به‌علت برگزاری مراسم چهارشنبه سوری، پیش رفته.

 

مطهری نظریه‌پرداز نظام و چهارشنبه سوری

در آن کلیپ مطهری از جمله می‌گوید: چهارشنبه آخر سال شمسی می‌شود و بسیاری از خانواده‌ها که باید گفت خانواده‌های احمق‌ها (می‌گویند) دیالا! آتشی روشن می‌کنند هیزمی روشن می‌کنند و بعد آدم‌های سر و مر گنده با این هیکل‌های نمیدونم چنین و چنان از روی آتش می‌پرند (و می‌گویند): ای آتش! زردی من از تو، سرخی تو از من. (اگر از آنها سؤال شود): خب چرا چنین می‌کنید؟ می‌گویند آقا این یک سنتی است از قدیم پدران ما چنین می‌کرده‌اند اگر پدران گذشته‌تان چنین کاری می‌کرده‌اند شما وقتی می‌بینید یک کار احمقانه است و دلیل خریت پدران شما است رویش را بپوشید! چرا این سند حماقت را سال به سال تجدید می‌کنید؟ این فقط یک سند حماقت است که هی کوشش می‌کنید این سند حماقت را سال به سال زنده نگهش دارید! (و با آن بگویید): ماییم که چنین پدر و مادرهای احمقی داشته‌ایم.... روز اول فروردین هم نحس است.... روزی که سمبل خرافه و حماقت ماست... ضداسلام است...

 

چهارشنبه سوری در دیدگاه رسمی سران نظام آخوندی

این البته موضع اعلام شده آخوندها در برابر چهارشنبه‌ سوری و آیینهای ویژه آن مراسم است. آیینی که از صدر تا ذیل نظام، درباره آن اظهارنظر کرده و مخالفت خود را با آن مکرراً اعلام داشته‌اند، سال‌ها با برگزاری آن جنگیده و با اقشار وسیع جوانان و ملیت‌های مختلف ایرانی برای برگزار نکردن آن، درگیر شده‌ و گاه تا درگیری مسلحانه با مردم و کشیدن سلاح به روی هم‌میهنانمان هم پیش رفته‌اند.

گسیل کردن نیروهای سرکوبگر پاسداران و اعزام اراذل لباس‌شخصی ‌به خیابانها و هر کوی و برزن برای جلوگیری از برگزاری این‌گونه مراسم، پیوسته یکی از مهمترین وظایف نیروهای حکومتی بوده. چرا که بنیانگذار نظام یعنی خمینی دجال، در ضدیت با سنن ملی مردم تا آنجا دشمنی داشت که حتی از بکار بردن کلمه (عید) برای «نوروز» خودداری می‌کرد!

 

خمینی، چهارشنبه ‌سوری و عید

آخوند محمدحسین رحیمیان از اعضای دفتر خمینی نوشته: امام خاطره آزاردهنده‌یی از دوران کودکی در مورد چهارشنبه ‌سوری داشتند. این خاطره آزاردهنده سوختگی شدید یک زن در آتش‌بازیهای مرسوم است که در خانه امام مداوا می‌شود. بی‌گمان ایشان با دیدن این منظره دلخراش نمی‌توانستند از لحاظ احساسی نسبت به چهارشنبه ‌سوری بی‌تفاوت باشند (منبع: کتاب خمینی روح‌الله: زندگینامه امام خمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال، ج ۱، ص ۲۸۶)

همین آخوند در کتاب «در سایه آفتاب» خاطره‌یی از امامش نوشته که ضدیت خمینی با عید را برملا می‌کند، وی نوشته: در اواسط فروردین ۶۲، متنی از سوی دفتر (خمینی) به‌منظور پاسخ و تشکر از تمام کسانی که به‌مناسبت نوروز و یوم‏الله ۱۲فروردین برای امام تلگراف و پیام تبریک فرستاده بودند، تهیه شد. متن مزبور جهت تصویب خدمت ایشان قرائت شد. در متن، کلمه «عید نوروز» آمده بود، امام فرمودند «عید» را حذف کنید. (محمدحسین رحیمیان، در سایه آفتاب: یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی، مؤسسه فرهنگی پاسداران اسلام، قم، ۱۳۷۰، ص ۲۲۷)

 

خامنه‌ای و چهارشنبه سوری

سید علی خامنه‌ای رهبر نیم‌بند و به‌اصطلاح موقت نظام نیز در فتوایی در سال ۱۳۹۴ذیل عنوان «دیدگاه رهبری درباره چهارشنبه سوری» نوشت: چهارشنبه‌ سوری هیچ مبنای شرعی ندارد و مناسب است از آن اجتناب شود.

اصل سند در پایگاه اطلاع‌رسانی رسمی وی به این شرح درج شده: دفتر مقام معظم رهبری پاسخ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سوالی درباره چهارشنبه‌ سوری را منتشر کرد.

به گزارش «عصر ایران» به‌نقل از «پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری»، متن سؤال مطرح شده و پاسخ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آن به شرح زیر است:

سوال: نظر مبارک را در مورد چهارشنبه‌ سوری بیان فرمایید.

جواب: چهارشنبه‌ سوری هیچ مبنای شرعی ندارد و مناسب است از آن اجتناب شود.

این سؤال و جواب عینا در همان سایت در اسفند ۱۳۹۶بازنشر شد.

خامنه‌ای پیشتر و در سخنرانی نوروزی خود در حرم امام‌ رضا در سال ۱۳۷۸نیز به نکوهش چهارشنبه‌ سوری پرداخته و من‌جمله گفته بود: دستگاههای تبلیغاتی بیگانه برای سال تحویل چیز زیادی نگفتند ولی برای چهارشنبه‌ سوری همه صحبت کردند و این درست نقطه مقابل اسلام است. وی همچنین در دیدار با جمعی از کارگردانان رژیمی در سال ۱۳۸۵ گفت: «وقتی ارزش ملی می‌گوییم ذهن نباید فوراً به سمت چهارشنبه ‌سوری برود.

علی خامنه‌ای در اسفندماه سال ۱۳۸۸ نیز در پاسخ به سؤالی درباره مراسم چهارشنبه‌ سوری، این مراسم را «مستلزم ضرر و فساد» دانست و خواستار اجتناب از آن شد.

 

چهارشنبه سوری در فتوا و نظرگاه سایر آخوندها

سایر آخوندهای مزدور نظام نیز هر یک فراخور وزن خود، مواضع مشابهی در قبال چهارشنبه‌ سوری گرفته و طی سالیان آن را تبلیغ کرده‌اند:

آخوند ساواکی ناصر مکارم شیرازی، اساساً آتش‌بازی چهارشنبه‌ سوری را حرام و یک سنت خرافی نامیده (رادیو معارف رژیم)

آخوند حکومتی بی‌مقدار، نوری همدانی چهارشنبه‌ سوری را حرام اعلام کرد و گفت باید جدا از آن اجتناب شود (سایت حکومتی صاحب نیوز)

آخوند مزدور جوادی آملی چهارشنبه‌ سوری را خلاف عقل و شرع و سنتی پوچ و سیئه اعلام کرده (ایسنا)

آخوند هتاک و جنایت‌پیشه احمد خاتمی نیز گفته: «چهارشنبه ‌سوری در شأن ملت ایران نیست» و نیز گفته: «دشمنان می‌خواهند با پراهمیت جلوه دادن نمادهای ملی نسبت به جلوه‌های دینی، دین را در جامعه کم‌رنگ کنند، آنها با بزرگ کردن چهارشنبه‌ سوری، نوروز و نظایر این‌ها می‌خواهند به این هدف نایل شوند».

طبعا این سری فتاوی و نظرات بی‌ارزش آخوندی را می‌توان تا آخرین نفر از مفتیان حکومتی این نظام ادامه داد چرا که نظر همگی آنها طبق بخشنامه حکومتی، طابق‌النعل به نعل یکی است، اینان همگی مخالف مراسمی هستند که اینک سال‌هاست به یکی از مهمترین آوردگا‌ه‌های مردم به‌ویژه جوانان با نظام و نیروهای سرکوبگرش تبدیل شده. مراسمی که به نوعی تمرین مشق سرنگونی نیز هست. روزی برای مانور و آزمایش نقاط ضعف و قوت خود و دشمن ایران و ایرانی.

 

چهارشنبه سوری در خلوت آخوندهای ریاکار و «دورو»

این فتواها البته مواضع رسمی و اعلام شده آخوندها در برخورد با چهارشنبه ‌سوری است. اما همین مواضع رسمی و اعلام شده، حداقل دو «ناسازنمایی» یا تناقض بسیار جدی هم دارد:

اول، عمل متناقض آخوندها که در خفا و در محافل خانوادگی خود، برخی از همین قبیل مراسم را به هر میزان که امکانات و شرایط اجازه دهد، برای خوشی خود و خانواده‌شان برگزار کرده و می‌کنند. اما هنگامی که نوبت به مردم می‌رسد، بساط تعزیه و گریه و عزاداری پهن می‌کنند تا مردم را در قبر غم و قصه‌های بی‌پایان آخوندساخته، محبوس و منزوی نگهدارند.

اخیراً نعیمه اشراقی نوه خمینی در صفحه شخصی خود در فیس‌بوک در سؤال و جوابی که برای آداب و رسوم چهارشنبه‌ سوری مطرح کرده بود، نوشته مراسم چهارشنبه‌ سوری را همیشه خانوادگی برگزار می‌کرده و حتی آن جمله معروف «زردی من از تو، سرخی تو از من» که مطهری احمقانه نامیده را هم، مادربزرگش (یعنی عیال خمینی) تکرار می‌کرده‌اند!

متنی که نوه خمینی نوشته، این است:

سوال: خانم اشراقی شما در یک خانواده کاملاً مذهبی رشد کرده‌اید، آیا در خاندان حضرات خمینی و اشراقی به غیر از مناسبتهای مذهبی، مراسم‌های ملی هم به سبک و سیاق مرسوم خانواده‌های ایرانی برگزار می‌شود؟

جواب:... مادربزرگم خانم قدس ایران ثقفی... همواره با دفاع از برپایی جشنهای ملی، معتقد بودند که ما امانتدار و وارث چنین آیین‌هایی از نیاکانمان هستیم... به‌خاطر می‌آورم گاهی پدربزرگ و مادربزرگم از برپایی این مناسبتها در گذشته خاطراتی را نقل می‌کردند در هنگام بیان این خاطرات، تک‌بیت ''زردی من از تو، سرخی تو از من'' را مادربزرگم زیر لب زمزمه می‌کردند. (سایت حکومتی اعتدال اول فروردین ۱۳۹۲).

 

پارادوکس اصلی نظام در برابر چهارشنبه سوری

اما تناقض بزرگ و حتی مرگبار نظام، نه در برگزاری پس و پنهانی مراسم چهارشنبه‌ سوری و عید برای بچه‌های خودشان، بلکه در برابر واقعه‌یی است که هنگام برگزاری این مراسم به‌ویژه چهارشنبه ‌سوری در جامعه رخ می‌دهد. مراسمی که اینک سال‌هاست به یکی از بزرگترین و سخت‌ترین چالشهای نظام در برابر ملت، خصوصاً جوانان تبدیل شد.

مراسمی که در ذات خود (به‌علت محتوای آتشین مراسم به‌معنی واقعی کلمه) در جامعه اختناق‌زده ایران، به سرعت به یکی از آوردگاههای مردم با نیروهای سرکوبگر نظام تبدیل شده.

در حقیقت با پایان یافتن جنگ ضدمیهنی ایران و عراق و هنگامی که مردم امکان یافتند اندکی به دور و بر خود نگاه کرده و فضایی برای تنفس اجتماعی دست و پا کنند، بهترین امکان اجتماعی‌یی که در برابر قدرقدرتی پوشالی آخوندها و پاسداران سرکوبگرشان یافتند، همین مراسم سنتی چهارشنبه‌ سوری بود. مراسمی که دینامیزم مناسبی برای نوعی شورشگری نیز در خود داشت.

 

تاریخچه عقب‌نشینی آخوندها در برابر مردم و چهارشنیه سوری

با نگاهی سریع به تاریخچه حرکات اعتراضی مردم در سالهای اختناق مطلق رژیم، می‌توان دید آغاز حرکت‌های اعتراضی که در پوش مراسم چهارشنبه سوری، ابعاد کلان اجتماعی به خود گرفت، به سال‌های دهه ۷۰و پس از آن برمی‌گردد. سالهایی که مراسم چهارشنبه‌ سوری در هیأت یک سنت سالانه برای برگزاری بزرگترین حرکت اعتراضی سراسری، مورد استفاده جوانان قرار گرفت. ابتکاری که سال به سال گسترش اجتماعی بیشتری یافت و تقریباً تمامی مناطق ایران را تحت پوشش خود قرار داد.

همین گسترش سریع جغرافیای چهارشنبه‌ سوری به‌مثابه یک حرکت اعتراضی اجتماعی بود که رژیم آخوندی و سرانش را ناگزیر از تغییر در مواضع رسمی و اعلام‌شده پیشینش نمود تا جایی‌که در سال‌های اخیر انواع مقامات ریز و درشت نظام در ۲خط کاملاً موازی تلاش می‌کنند:

اولا: تا آنجا که می‌توانند با ذکر مصایب و مصیبت‌های ناشی از چهارشنبه‌ سوری و ضایعات و حتی تلفات انسانی آن، یا تهدید و حتی تطمیع (برگزاری مراسم حکومتی در اماکن مشخص و اعلام شده، با چاشنی موسیقی و...)، مراسم حکومتی و بی‌ضرر چهارشنبه ‌سوری را جایگزین مراسم مردمی آن کنند. آخوندها حتی گاه با محدود کردن مراسم به کارهای بی‌خاصیتی از قبیل قاشق‌زنی یا فالگوش ایستادن و این قبیل، به نوعی با این مراسم کنار آمده و آن را مهار کنند.

آخوندها در این راه‌کار خود برای مهار مراسم چهارشنبه‌ سوری تا آنجا رفته‌اند که توسط بسیاری مقامات انتظامی خود در صحنه حاضر شده و قول مساعد برای برگزاری هر چه بهتر آن داده‌اند.

در این سری راه‌کارها، آخوندها در عین‌حالی که مستمراً خبر کشف و انهدام وسایل چهارشنبه‌ سوری به‌ویژه ترقه و فشفشه در ابعاد نجوی چند تن و چند میلیونی! می‌دهند اما همزمان تلاش می‌کنند با جملات دلگرم‌کننده، مردم و مراسم‌شان را به هر شکلی که شده مهار کنند. به‌عنوان مثال روز ۱۶اسفند ۹۶پاسدار رحیمی رئیس‌پلیس پایتخت در یک گفتگوی تلویزیونی و در جواب مجری اطلاعاتی برنامه گفت ما با شادی مردم مخالف نیستیم. ما با سنت‌های مردم و آتش روشن کردن هم مخالف نیستیم وی تا آنجا پیش رفت که حتی گفت: ما با ترقه درکردن بچه‌ها هم مخالف نیستیم! البته تا جایی‌که خطر ایجاد نکند. (منبع تلویزیون رژیم ۱۶اسفند ۹۶مصاحبه با سردار رحیمی رئیس‌پلیس پایتخت)

 

پارادوکس یا بحران؟!

اینک این سؤال آسانی به نظر می‌رسد که: چه اجباری آخوندها را از آن مواضع اولیه و تکفیر مراسم چهارشنبه ‌سوری و حرام بودن و احمقانه خواندن آن، به جایی رسانده؟ که اینک خود رسماًًً مأموران سرکوبگرش را به میدان می‌فرستند تا به مردم اطمینان دهند مخالف شادی و سنتها و مراسم چهارشنبه‌ سوری و آتشبازی و ترقه و بکارگیری سایر مواد محترقه و انفجاری توسط «بچه»ها! نیستند (البته به شرطی که خطر ایجاد نکنند)!

بی‌شک فعالیت‌های جوانان شورشی و آزادیخواه ایران و استفاده هوشیارانه آنها از مراسم، آیین‌ها و سنن ملی خود برای رویارویی با دیکتاتوری آخوندها علت اصلی این عقب‌نشینی مفتضحانه آخوندهاست.

در همین راستا، بی‌مبالغه فراخوان‌ سازمان مجاهدین خلق ایران به جوانان پرشور میهن برای برگزاری هر چه آتشین‌تر مراسم چهارشنبه‌ سوری و فعالیت‌جوانان هوادار مجاهدین پیشاپیش جوانان میهن در تمامی سالیان اخیر به‌ویژه از اواسط دهه ۷۰به بعد نقش اصلی در عقب‌نشینی آخوندها از مواضع رسمی، شرعی و اعلام‌شده‌شان در حرام بودن دروغین مراسم چهارشنبه ‌سوری داشته و دارد.

عاملی که بن‌بست نظام را در میانه حرام اعلام کردن مراسم چهارشنبه‌ سوری و به‌رسمیت شناخت دوفاکتوی آن در ابتدا و به‌رسمیت شناختن رسمی آن در حال حاضر، به‌دنبال داشته. بن‌بستی که رژیم آخوندها را در وضعیت آچمز قرار داده:

آخوندها دریافته‌اند که دیگر فتوای حرام اعلام کردنشان را ملت به پشیزی نمی‌خرد.

و همزمان نیز به این واقعیت پی برده‌اند که: ظرفیت بازگذاشتن جلوی جوانان برای اجرای چنین مراسمی (که اینک چند سالی است به مانور عملیات سرنگونی آخوندها تبدیل شده) را ندارند.

نه راهی به پیش و نه راهی به پس!

پارادوکسی که سال به سال، آزاردهنده‌تر از قبل، از آخوندها می‌کاهد و دستگاه سرکوبگرشان را تحلیل می‌برد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1c404439-41a5-4102-b494-da4f60962f3b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات