اظهارات سردمداران رژیم و علائمی که این روزها از نظام آخوندی ساطع میشود بههیچوجه عادی نیست. این اظهارات، موضعگیریها و نمودها تماماً حاکی از وضعیت بهشدت آشفته و بهمریختهٔ رژیمی است که شیرازهٔٔ آن از هم گسیخته و توان تمرکز برای حل بحرانها را ندارد. امواج بحرانها یکی پس از دیگری بر رژیم فرود میآیند و آنرا همچون تخته سنگی از جا کنده و بهسراشیب سرنگونی میاندازند.
آشفتهگویی سردمداران نظام
آخوند روحانی که خود در فاجعهٔ انهدام هواپیمای مسافربری اوکراینی یکی از مجرمان اصلی است، روز سهشنبه ۲۴دی در یک سخنرانی در نقش طلبکار ظاهر شد و گفت: «سؤالی که برای مردم مطرح است این است که آیا از زمان روشن شدن این حادثه تا اعلام، زمانی طولانی بوده... این را من از مسئولان میخواهم برای مردم توضیح بدهند».
روحانی از چه کسی میخواهد که توضیح بدهد؟ آیا خود او کسی نیست که از نخستین لحظههای فاجعه از آن آگاه شده؟ کما اینکه حاجیزاده سرکردهٔ هوا-فضای سپاه پاسداران روز ۲۱دی اعتراف کرد که از صبح چهارشنبه که این اتفاق افتاد، به مسئولان نظام اطلاع داده است. این «مسئولان نظام» آیا جز خامنهای و روحانی هستند؟
به نظر میرسد که تمام تلاش ایادی و دستگاه تبلیغاتی رژیم بر روی این متمرکز است که شخص خامنهای را از این فضاحت و جنایت در ببرند. اما تناقض اینجاست که در عینحال همه وحشتزده و سراسیمه تلاش میکنند خودشان را هم تبرئه کنند. در نتیجه خواسته یا ناخواسته آدرس خامنهای را بهعنوان مجرم اصلی میدهند.
ربیعی سخنگوی دژخیم دولت روحانی در نشست خبری خود در توجیه فضاحت انهدام هواپیمای مسافربری آنقدر دروغ و ضدو نقیض بهم بافت که حتی مورد اعتراض خبرنگاران رسانههای حکومتی قرار گرفت. یکی از آنها گفت: «بنظرم شما هنوز هم با مردم شفاف نیستید. اگر شفاف هستید و مصلحت اندیشی نمیکنید بفرمایید که چرا آن مسئولان ذیربطی که کسب اطلاع کردید اطلاعات درستی به شما ندادند؟ آن مسئولان ذیربط چه کسانی بودند؟»
پاسدار سلامی سرکردهٔ کل سپاه پاسداران هم در توضیحات خود به مجلس ارتجاع در رابطه با انهدام هواپیمای مسافربری توسط پاسداران، طلبکار همهٔ دنیا شد که تاکنون مشابه چنین «صداقتی!» که سردمداران رژیم این روزها از خود بروز میدهند، در تمام تاریخ سابقه نداشته است.
شگفت آن که لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع از این هذیانگوییها تقدیر و تشکر کرد و گفت: «بیانات آقای سلامی خیلی دقیق بود... ما تشکر میکنیم از شما از اینکه خیلی با تواضع شما پذیرفتید این اشتباهی که صورت گرفته و عذرخواهی کردید از مردم از این جهت هم ما از شما سپاسگزاری میکنیم».
این اظهارات آنچنان رسواست که حتی صدای مهرههای خود رژیم را هم در آورده. عباس عبدی از دژخیمان سابق دستگاه قضاییه خامنهای گفت: «مسأله فراتر از دروغگویی و یک پنهانکاری ساختاری است. پنهانکاری و دروغ گفتن به مردم، آن هم در چنین مسألهای... یک برنامه و رفتار انتخاب شده است».
راز این همه آشفتگی و بهمریختگی بیسابقه؟
نگاهی گذرا به رخدادها از ۱۳دیماه تا امروز، پاسخ این پرسش است:
-روز ۱۳دی هلاکت قاسم سلیمانی
-بامداد ۱۸دی نمایش موشکپرانی رژیم که با روشن شدن اطلاعرسانی از پیش به طرف مقابل، به افتضاحی برای رژیم تبدیل شد
-صبح ۱۸دی انهدام هواپیمای مسافربری اوکراینی توسط سپاه پاسداران بر فراز تهران و تلاش رژیم برای کتمان آن
-اعلام پنتاگون به هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری توسط رژیم بر اساس اسناد و مدارک غیرقابل انکار
-روز ۲۱دی اعتراف ستاد کل نیروهای مسلح رژیم به هدف قرار گرفتن هواپیما توسط پدافند سپاه پاسداران
-عصر ۲۱دی آغاز موج دوم قیام با شعارهایی که شخص خامنهای، سپاه پاسداران و قاسم سلیمانی را نشانه گرفته بود
-روز ۲۲دی لغو دستورالعمل پیشین وزارتخارجهٔ آمریکا مبنی بر منع دیپلماتهای آمریکایی از دیدار با نمایندگان سازمان مجاهدین خلق ایران
-روز ۲۳دی اعلام تمدید تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سران و سرکردگان رژیم
-روز ۲۴دی اعلام فعال شدن مکانیزم ماشه در برجام توسط ۳کشور عمدهٔ اروپا
به موازات رویدادهای بالا، قیام مردم عراق نیز در جهت زدودن دخالتها و نفوذ جنایتکارانهٔ رژیم در این کشور بیوقفه در حال پیشروی است.
سمت و سوی بحرانها
آنچه که همهٔ این بحرانها را سمت و سوی سرنگونی داده ادامه و استمرار قیام است که موج جدید آن روز ۲۱دیماه از دانشگاه برخاست. و در اولین برآمد، بساط دجالگری رژیم در به گورسپاری جنازهٔ قاسم سلیمانی را درهم ریخت. ضربهای که از این بابت بر رژیم وارد شد آنچنان خردکننده بود که آخوند علمالهدی نمایندهٔ فاسد و جانی خامنهای در مشهد کف به لب آورده خواهان اعدام صحرایی قیامکنندگان شد و گفت: در همانجاییکه تشییع قاسم سلیمانی بوده «بیایند عکس او را پاره کنند و ما زنده باشیم و نفس بکشیم؟... راه بیفتند نه یک شب، نه دو شب، نه سه شب، اینها بیایند عکس قاسم سلیمانی را پاره کنند!...». وی آنگاه خطاب به نیروهای وارفتهٔ نظام گفت: «تا کجا ایستادید؟ تا اینجایی که ستون خیمهٔ نظام مورد هدف قرار بگیرد؟ و شما از کنارش بیتفاوت بگذرید؟»
این اظهارات پر حقد و کین نشان میدهد که قلب همهٔ بحرانهای فراگیر رژیم قیام و مقاومت مردم است که به همهٔ بحرانهای دیگر، سمت و سوی سرنگونی میدهد و همین واقعیت است که سران نظام را اینگونه آشفته و هراسان کرده است.