یازدهم اردیبهشت ماه، عید کارگران را در حالی گرامی میداریم که تحت حاکمیت رژیم ستمگر و ضدکارگری ولایت فقیه، جامعه کارگری ایران همچنان با مشکلات متعددی در زمینهٔ حقوق و دستمزد، مشکلات صنفی، معوقات مزدی، امنیت کاری و در یکسال و نیم اخیر کرونا روبهرو است.
در سال۱۳۹۹، سفره محقر کارگران و بازنشستگان و... . بهدلیل تورم و گرانی افسارگسیخته، در مقابل دستمزد ناچیز آنها، باز هم کوچکتر شد و رژیم هیچگونه حمایت مالی و اقتصادی از میلیونها خانواده کارگری، بهخصوص در ایام کرونا بهعمل نیاورده است.
روزنامه حکومتی ابتکار در ۲۵بهمن ۹۹ بهنقل از فریبرز توفیقی عضو خانه کارگری رژیم نوشت: «در واقع دستمزد کارگران فقط ۳۸.۴۷ درصد از هزینههای زندگی ماهانه را پوشش میدهد... در شرایط فعلی کارگران هیچ منبعی برای تأمین این کسری ندارد و با آبرو زندگی میکنند».
ایران، زندگی بعد از ۴۲سال در یک نگاه!
فقر، گرسنگی، بیخانمانی و... نه فقط مشکل جامعه کارگری بلکه مشکل بیش از۶۰ میلیون ایرانی یارانهبگیر است که زیر خط فقر قرار دارند.
افشین حبیب زاده، عضو شورای قلابی شهر تهران در این رابطه اعتراف میکند: «برخی برآوردها حاکی از این است که بیش از یکسوم جمعیت کشور امروز در زیر خط فقر به سر میبرند و تقریباً تمام جمعیت پرشمار کارگران زیر خط فقر مطلق روزگار میگذرانند» (روزنامه کار و کارگرـ ۶ اردیبهشت۱۴۰۰).
روزنامه حکومتی جوان در۶ فروردین۹۹ نوشت: «۵۰ درصد مردم کشور نیاز به حمایت دارند و دولت نباید به پرداخت یارانه به ۳میلیون نفر بسنده کند، ۴۰درصد مردم کشور ما زیر خط فقر هستند، لذا از دولت انتظار داریم که به داد مردم برسد».
احمد توکلی، عضو تشخیص مصلحت آخوندی گفت: «متأسفانه گرسنگی و فقر در ایران معنادار شده و تعداد کسانی که زیر خط فقر فرضی هستند ۶۰درصد جمعیت کشور است» (اعتماد آنلاین، رژیم ـ ۱۹فروردین۱۴۰۰).
پشتپرده بحران کارگری و فقر و گرسنگی مردم، یک دستگاه عظیم سیاسی و سازمانیافته است که از ۴۲سال پیش بهطور هدفمند مشغول غارت، چپاول و استثمار کارگران و زحمتکشان و عموم مردم ایران است.
آخوند روحانی، مشکلات کارگران سیاسی نیست!
آخوند روحانی رئیسجمهور شیاد رژیم در آستانه روز جهانی کارگر به صحنه آمد و مشکلات جامعه کارگری، فقر و گرسنگی مردم را به تحریم احاله داد و گفت: «امنیت شغلی مهمترین دغدغه کارگران کشور است که این روزها از ناحیه تحریمها و کرونا مورد تهدید قرار گرفته است».
رئیس جمهور ورشکسته رژیم افزود: «کارگران بهعنوان ستون فقرات جامعه هستند و همواره پای نظام ایستادند... . دولت برای بهبود وضعیت معیشت کارگران و کاستن از مشکلات هیچ کوشش و تلاشی دریغ نکرده و نخواهد کرد».
روحانی در هراس از رادیکالیزه شدن تظاهرات ارتش گرسنگان گفت: «مشکلات جامعه کارگری صنفی و نه سیاسی است و کارگران ایران اجازه بهرهبرداری سیاسی را به معاندان و بدخواهان نظام نخواهند داد» (سایت روحانی، رژیم ـ ۸اردیبهشت).
کارگران در سال۹۹ در مرز بقاء
روزنامه آفتاب یزد (رژیم) در۱۵دی ۹۹ نوشت: «کارگران با حقوقهای پایین خود قادر به ادامه زندگی نیستند».
در سال۹۹ علیرغم اعتراض کارگران نسبت به حداقل دستمزد رژیم ضدکارگری با سوءاستفاده از شرایط شیوع کرونا بدون حضور حتی نمایندگان تشریفاتی کارگران، در روز۲۱فروردین ۹۹میزان حداقل دستمزد را یک میلیون ۸۳۵هزار تومان، چند برابر کمتر از خط فقر اعلام کرد.
سایت فرارو در ۱۳فروردین۹۹ در بررسی دستمزد کارگران نوشت: «افزایشی که مد نظر دولت و کارفرمایان است به هیچ عنوان حداقل معیشت کارگران را تأمین نخواهد کرد، سفره کارگران هر سال کوچکتر شده، و نرخ تورم حداقل به میزان ۶۰ درصد افزایش داشته است».
روزنامه مردمسالاری (رژیم) در ۲۲آذر ۹۹ در بررسی سبد معیشت کارگران نوشت: «سبد معیشت در آبان۹۹ به ۹میلیون و ۸۰۰هزار تومان رسیده است».
به تصریح بخش دوم ماده ۴ میثاق حقوق مدنی ـ سیاسی، «حق حیات بنیادینترین حق انسانی است». در اهمیت حق حیات آمده است: «حتی در موارد اضطراری کشورها نمیتوانند به بهانه اینکه حیات و بقا و ملت در معرض تهدید است حق حیات افراد را نقض کند»؛ اما در رژیم آخوندی دستمزد کارگران، تأمین کننده یک ششم از هزینه خورد و خوراک و مسکن و پوشاک هم نیست.
مروری بر دستمزد کارگران در سال۱۴۰۰
شورای عالی کار رژیم، پس از تشکیل جلسات نمایشی طبق روال هر سال سرانجام در تاریخ ۲۳ اسفند۹۹حداقل دستمزد [پایه] کارگران در سال۱۴۰۰ را با افزایش ۳۹درصدی، به میزان ۲میلیون و ۶۵۵هزار تومان تصویب نمود که نسبت به سال قبل ۷۴۶هزار تومان بیشتر است.
کارگران طی سال۹۹ بارها به در تجمعها و تظاهرات کارگری افزایش حقوق بر پایه نرخ تورم را خواستار شدند و یکی از نماینده کارگران در «کارگروه بررسی دستمزد۱۴۰۰» گفت: «با توجه به افزایش لجامگسیخته قیمتها، مزد کارگران باید به اندازهای افزایش یابد که بتواند جوابگوی هزینهها و مشکلات جامعه کارگری باشد. بر همین اساس مزد پیشنهادی خود را شش میلیون و ۸۵۰هزار تومان اعلام کردند» (اعتماد ـ ۱۷ اسفند۱۴۰۰).
دبیر کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران در جلسه بررسی سبد پایه معیشت کارگران گفت: «رقم پیشنهادی ما برای حقوق کارگران در سال آینده ۶میلیون و ۸۵۰هزار تومان است، در صورت تصویب این رقم، باز هم این حقوق پنجاه درصد میزان خط فقر خواهد بود» (اعتمادآنلاین رژیم ـ ۱۷ اسفند۱۴۰۰).
مقایسه حداقل حقوق کارگران ایرانی با سایر کشورها
هادی ابوی، دبیرکل کانون عالی انجمنهای کارگران درباره هزینه معیشت گفت: «بررسیهای میدانی کمیتههای کارگری نشان میدهد که میانگین هزینههای معیشتی حدود ۱۰میلیون تومان است» (اقتصاد سرآمد (رژیم). ۳اسفند۹۹).
اما در نهایت، از آنجا که کارفرمایان اصلی شرکتها و مؤسسات اقتصادی در ایران، وابسته به حاکمیت و بیت خامنهای و سپاه پاسداران هستند، رژیم آخوندی برای تأمین سودآوری حداکثر برای باندهای حاکم، حتی قوانین خودش در مورد تعیین حداقل دستمزد را زیرپا گذاشت و حقوق پایه کارگران در ۱۴۰۰ را به به میزان ۲میلیون و ۶۵۵هزار تومان تصویب و اعلام نمود.
تورم افسارگسیخته و دستمزدهای ریالی کارگران
در حالی شورای عالی کار رژیم دستمزد [پایه] کارگران در سال۱۴۰۰ را به میزان ۲میلیون و ۶۵۵هزار تومان تصویب نمود که کارشناسان و مطبوعات حکومتی از مهر ۹۹ خط فقر را ۱۰میلیون تومان اعلام کرده بودند.
- «سبد معیشت در آبان به ۹میلیون و ۸۰۰هزار تومان رسیده است» (روزنامه مردمسالاری ۲۲آذر ۹۹).
- «سه ماه پیش خط فقر خانوادههای چهارنفره ۱۰میلیون تومان اعلام شد» (اعتمادـ ۳۰آذر ۹۹).
- «جدیدترین آمار منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت (رژیم) نشان میدهد که قیمت برخی از انواع خوراک دام و طیور، صیفیجات، میوه، حبوبات و برنج و... در آبان ماه امسال بیش از ۱۰۰درصد افزایش داشته و بین ۲ تا ۵/۴ برابر شده است» (سایت دیدهبان ایران ۷دی ۹۹).
- «استیوهانکه، استاد اقتصاد کاربردی دانشگاه جانهاپکینز نرخ تورم سالیانه ایران حدود ۹۹درصد است» (مردمسالاری ـ ۹دیماه ۹۹).
- یک کارگر، قبل از انقلاب با ۲۴سال قسط دادن میتوانست صاحب خانه شود، اکنون (در سال۱۳۹۹) باید ۱۳۷سال قسط بدهد تا صاحبخانه شود!» (روزنامه ستاره صبح، ۱۳اردیبهشت ۹۹).
در برآوردی که مؤسسه تریدینگ اکونومیکس انجام داده، ایران ششمین کشور با بیشترین نرخ تورم در جهان است. این برآورد بر اساس تورم نقطهای ثبتشده در اسفند ماه سال۱۳۹۹ صورت گرفته است».
(جهان صنعت رژیم ـ ۹ اردیبهشت۱۴۰۰)
کرونا و سیل بیکاری زحمتکشان
روزنامه حکومتی شرق در ۱۱اردیبهشت ۹۹ در رابطه با کارگران بیکار شده در بحران کرونا نوشت: «۸۰درصد کارگران بیکار شده بر اثر کرونا از حق بیمه محروم هستند. شمار کارگران بیکار شده در ایران با تقریب حداکثری ۲۰درصد هستند که از بیمه بیکاری برخوردارند. اکثر قریببهاتفاق کارگران بیکار شده در کشور ما به کارهایی مشغول بودند که بهندرت مشمول استفاده از مزایای قانون کار و بیمه بیکاری هستند و از این حق محروماند».
روزنامه حکومتی جهان صنعت، ۱۳اردیبهشت ۹۹ نوشت: «عمده کارگرانی که بیکار شدند را زنان تشکیل میدهند؛ زنان بدسرپرست و سرپرست خانواری که با شیوع کووید۱۹ توانایی کسب درآمد روزانه خود و خانواده را ندارند. اکثر این زنان دارای بیمه هم نیستند و حقوق بیکاری به آنها تعلق نمیگیرد».
رادیو فرانسه ۴اردیبهشت۹۹ از وضعیت کارگران ایران در پاندومی کرونا گزارش کرد: «برخی از کارگران بهدلیل نداشتن دفترچه تأمین اجتماعی مشمول بیمه کارگری نمیشوند، در این میان، هزاران راننده تاکسی با وجود دارا بودن دفترچه تأمین اجتماعی همچنان مشمول دریافت بیمه بیکاری نیستند».
روزنامه حکومتی فرهیختگان ۵ اردیبهشت۱۴۰۰ در مطلبی با عنوان «سیل ۴میلیون نفری بیکاران در راه است» نوشت: «۴۰ درصد بیکاران کشور مدرک دانشگاهی دارند، و ۷۱درصد زنان تحصیل کرده بیکارند. در ۵سال آینده جمعیت فعال کشور به ۲۹میلیون نفر میرسد. با در نظر گرفتن مشاغل ناپایدار، در صورتیکه سالانه یکمیلیون شغل در کشور ایجاد نشود، کشور با سیل بیکاران تحصیل کرده مواجه خواهد شد».
فقط کف خیابون به دست میاد حقمون
آن روی سکه فقر و گرسنگی کارگران و زحمتکشان ایران، فساد و چپاول باندهای حکومتی است که بنا بر گزارش تلویزیون حکومتی: «کجا نمایندههای مجلس با مردم یکسان هستند؟ نماینده مجلس تا میآید در مجلس قرار میگیرد برای خودش ماشین لاکچری میخواهد فرزندان این مسئولان کجا هستند؟ چقدر از این رانت ها استفاده کردند و پولدار شدند و همدیگر را تقویت کردند و مافیا بهوجود آوردند» (شبکه یک رژیم، بهمن ۱۳۹۹).
برای رژیمی که طی چهار دهه حاکمیت ننگین خود را بر پایه خون و یغما بنا نهاده است، اگر بخواهیم برای تمامی این مصائب و دردهای مردم ایران دنبال راهحل باشیم، پاسخ آن تنها شورش و کف خیابان است.
«مردم برای شکم خود به خیابانها میآیند... . هنگامی که فشار اقتصادی به مردم بیش از توانایی آنها میشود بهصورت طبیعی این فشارها به اعتراضات خیابانی منجر خواهد شد» (آرمانـ رژیم ۱۴فروردین۱۴۰۰).
بله «فقط کف خیابون بهدست میاد حقومون».