در روزنامههای حکومتی چهارشنبه ۲۴فروردین، اغلب عنوانهای صفحات اول به اظهارات خامنهای اختصاص یافته است. طبق معمول هر روزنامه بسته به تمایل باندی خود، از میان اظهارات ضدونقیض خامنهای تیتر مطلوب خود را پیدا کرده است. در روزنامههای باند مغلوب اظهار رضایت ولیفقیه ارتجاع از «مذاکرات در حال پیشرفت» تیترشده و در روزنامههای همسو با خامنهای اغلب تیتر «کشورمطلقا معطل مذاکرات نشود» را برجسته کردهاند. بسیاری از روزنامهها برای گریز از مسائل بدون پاسخ نظام، تحولات پاکستان یا اوکراین را موضوع اول خود قرار دادهاند. برخی هم ابراز نگرانی از حمله به کنسولگری رژیم در هرات را برجسته کرده و بهنقل از سفیر رژیم در افغانستان از دست مجاهدین سوزوگداز کردهاند. ابراز وحشت از وضعیت موجود و بحرانهای اقتصادی اجتماعی همراه با اعترافات حول برخی از آمار و ارقام آنها در اغلب روزنامهها دیده میشود.
کاسه صبر مردم لبریز شده!
ابراز وحشت ها اغلب از جانب مهرههای باند خامنهای است که بیشتر هم توسط روزنامههای باند مغلوب منعکس شده است. «کاسه صبر مردم لبریز شده است» عنوان مطلب روزنامه همدلی است که اظهارات مهرههای باند خامنهای در مجلس ارتجاع، علیه رئیسی را انعکاس داده است. این انعکاسها اغلب حاکی از وحشت این مهرهها از فضای انفجاری جامعه در اثر ناکارآمدی رئیسی و شکست وعدهدرمانیهایش است. همدلی برای نمونه بهنقل از یک عضو مجلس نوشته است: « «کاسه صبر اقتصادی مردم لبریز شده است چرا که امروز آنها در حال تحمل فشار حداکثری در زمینه معیشت هستند و باری که طی سالهای قبل بر آنها تحمیل شده آرام آرام به حدی سنگین و طاقتفرسا شده است که حتی با افزودن پر کاهی به شکستن کمر مردم منجر خواهد شد».
«ظرفیت محدود فرافکنی» عنوان مطلب روزنامه اعتماد است که به نظام گوشزد کرده تا بهحال هر چه اشکالات را به پای باند رقیب نوشتهاید باید در نظر داشته باشید فرافکنی هم حدی دارد. در ادامه هم ضمن اشاره به بحرانها و بنبستهای خارجی و داخلی نظام افزوده است: «مجموعه این شرایط موجب افزایش شاخص ریسک کشوری میشود و با پرداخت ۴۷۰میلیون دلار بدهی بریتانیا یا هفت میلیارد دلار کرهجنوبی و... در ازای آزادی چند زندانی، مشکل این ریسک حل نمیشود». در ادامه هم به شکست یک دست کردن حاکمیت توسط خامنهای اشاره کرده و نوشته: «یکدستی حکومت در سیاست خارجی حتی به نتایج ملموسی نرسیده است. مجموعه ساختار قدرت خوب میدانند که فرافکنی ظرفیت محدودی برای توجیه ضعفها دارد. ظرفیتی که تمام شده است. باید هر چه زودتر سیاست روشنی را در روابط خارجی، اقتصادی، داخلی و فرهنگی به نمایش بگذارند». فرهیختگان از باند خود خامنهای کمی صریحتر این موضوع را باز کرده و در مثال سرکوب آزادیها از طریق اینترنت به نفرت عمومی از سیاستهای نظام اشاره کرده و نوشته: «واقعیت این است که در حال حاضر میزان سرمایه اجتماعی در حالت مطلوب قرار ندارد. بگذریم از اینکه علت آن چیست این مسأله نامطلوب بودن سطح سرمایه اجتماعی را نشان میدهد. در چنین شرایطی، اجرای هر طرح حتی اگر بهنفع مردم باشد، بهنوعی به تقابل افکار عمومی با حاکمیت منجر میشود».
«فرهنگ غارتی یا قواعد رسمی» عنوان مطلبی در شرق است که با اشاره به سیاستهای سرکوبگرانه مثل ورزشکاه مشهد و راه ندادن زنان نوشته: «مادام که چنین قواعدی در کار باشند، گریزی از تضادها و تنشها و عواقب آن در حوزههای مختلف نیست. این قواعد در کنار تولید و باز تولید تضاها و تنشهای اجتماعی، از نظر اقتصادی نیز کژکارکردیِ مهمی دارند».
بازار داغ دلالان و دزدان در نظام!
مافیای دارو یکی از موضوعات است. جهان صنعت از جمله نوشته «مصری نایبرئیس مجلس نیز گفت: «با اسناد و سند رسمی به شما اعلام میکنم، یکی از مدیران وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو، خودش ۱۶ شرکت دارویی دارد، خودش همزمان وارد کننده است، خودش مدیرعامل یک شرکت دولتی است، همزمان دارو را توسط شرکت خصوصیاش از خارج وارد کرده و آن را ۱۰۵۰برابر قیمت به شرکت دولتی که مدیرعامل آن است میفروشد! از این نمونهها زیاد دارم!». این روزنامه در ادامه به بازار داغ دزدها و دلالان دارو در نظام اذعان کرده و نوشته است ارزش بازار دارویی ایران۱۰۰هزار میلیارد تومان است.
«توهم تولید بدون سرمایه» عنوان سرمقاله دنیای اقتصاد است که رو در روی ادعاهای باند حاکم در مورد ضرورت رفتن پای میز تفاهم با جامعه جهانی (یعنی عقبنشینی از زیادهخواهیهای هستهیی و موشکی و منطقهای) نوشته است: «هنوز در توهم این است که تولید را از مسیرهایی که منشأ سرمایه آن نامشخص است، بهبود دهد. در حالیکه کشور هماکنون به سرمایهگذاری نیاز دارد و حتی تأخیر چند ماهه میتواند اوضاع اقتصادی را از این نیز پیچیدهتر کند. بنابراین باید دولت بهسرعت در پی بسترسازی برای تزریق سرمایه به اقتصاد کشور باشد».
«چرایی افزایش نرخ بازماندگان از تحصیل» هم مطلبی در آفتاب یزد است که از جمله نوشته: «مرکز آمار ایران، سیر ترکتحصیل در سالهای تحصیلی۱۳۹۵ _۱۳۹۶ را در مقطع ابتدایی ۹۹/. (۹۹صدم) درصد اعلام کرده و در سال۱۴۰۰-۱۳۹۹آن را به ۱۸.۱درصد افزایش داده است».