۴دهه سرکوب و ایجاد فضای وحشت در میهن ما برای هیچکس تردیدی باقینگذاشته که ضدبشر بودن، خصیصهٔ ماهوی مرتجعان حاکم است.
آخوندها در طی حاکمیت ننگین خود تا آنجا که به ماهیت و خواست آنها برمیگردد هیچگاه دست از شکنجه، اعدام و وحشتافکنی برنداشته و به شیوههای مختلف سرکوبگری را ادامه دادهاند؛ منتها به یمن ایستادگی مردم و پایداری تاریخی مقاومت پیشتاز مردم ایران، سرکوب اگر چه هست ولی دیگر تیغ آن نمیتواند رعب و وحشتی که خواست دیکتاتورهاست ایجاد کند و آن برش را ندارد.
وحشتآفرینی عریان یا کشتار در خفا!
تجربه نشان داده که رژیم هرقدر هم که بنا بر «مصلحت» تلاش کند تا اعمال ضدبشریاش از چشم جهانیان مکتوم بماند، باز هم ماهیت سرکوبگر او در جای دیگری بروز کرده و خودش را نشان میدهد.
روشن است که ارعاب و سرکوب عریان، از اعدامهای گستردهٔ خیابانی تا شلاق و شکنجه در ملأعام را ـ همانند آنچه رژیم در سالهای دههٔ ۶۰ انجام داده بود ـ شیوهای است که حاکمان مرتجع آن را صدبار بیشتر بر اعمال سرکوب مخفیانهٔ مرجح میدانند.
فشارهای شخصیتها و سازمانهای معتبر بینالمللی بهویژه ۶۶بار محکومیت بینالمللی رژیم بهخاطر نقض وحشیانه حقوقبشر، اگر چه دستبستگیهای بسیاری برای حاکمیت ارتجاعی آخوندها ایجاد میکند اما بارها ثابت شده که طینت ذاتی رژیم در موقعیتهای خطیر، بروز کرده و خود را به نمایش میگذارد.
قیام دیماه ۹۶ نمونهٔ گویایی است که طی آن رژیم همهٔ تعارفات را کنار نهاده علاوه بر کشتار تظاهراتکنندگان در کف خیابان، به شکل بیرحمانهای در زندانها دست به قتل دستگیرشدگان زد و هیچ ابایی هم نداشت که اخبار آن به بیرون درز پیدا کند و از قضا جهت ارعاب گستردهتر، عامدانه اجازه انتشار چنین اخباری را فراهم میکرد. شکنجه تا سرحد مرگ، تجاوز و مثله کردن و اعدام جوانان در زندان کهریزک از جنایاتی است که هنوز کسی آنها را فراموش نکرده است.
زوزههای هراسآلود یک پاسدار
پتانسیل عظیم اجتماعی و انفجار بیسابقهٔ ناشی از آن در قیام آبان ۹۸ از جمله موقعیتهای خطیری است که سردمداران رژیم را به وحشت افکنده است. دور از انتظار نیست آنها که بیش از هر زمان دیگر کابوس سرنگونی را نزدیک میبینند، وانمود کنند که میتوانند هنوز عریانترین و بیرحمانهترین شیوههای سرکوب را در پیش بگیرند و خشم فوران یافتهٔ مردم را مهار کنند. در این توهم، پاسدار حسین شریعتمداری، گماشتهٔ خامنهای در کیهان، در مقالهای تحت عنوان «حالا نوبت انتقام به ما رسیده» نیات پلید خود و ولیفقیهاش را به نمایش میگذارد و مینویسد:
«هرگاه منافع ملی و یا جان و مال مردم کشوری از سوی کشور دیگر نقض شود و اسناد خالی از ابهامی درباره عمدی بودن این اقدام خصمانه وجود داشته و قابل ارائه باشد، کشوری که به منافع ملی و جان و مال مردمش تعرض شده است حق مقابله بهمثل دارد و میتواند با انجام اقدام متقابل به حرکت خصمانه طرف متجاوز پاسخ بدهد. اکنون باید پرسید با وجود این همه سند غیرقابل انکار... آیا میتوانیم از حق قانونی خود برای مقابله بهمثل صرفنظر کنیم؟! و اگر این حق قانونی و شناخته شده خود را نادیده بگیریم به مردم مظلوم ایران اسلامی ستم نکردهایم؟! میپرسید چگونه؟ پاسخ این سؤال پیچیده نیست. دشمنان در کاخ شیشهای نشستهاند و مراکز حساس و استراتژیک نظامی و اقتصادی و .. آنها به آسانی قابل دسترسی است و میتوان با تحمیل خسارتهای سنگین مالی و نظامی، دشمن را به استیصال کشانده و به زانو درآورد».
روز حساب پسدادن مرتجعان حاکم نزدیک است
این زوزههای هراسآلود بهخوبی ترس دیکتاتوری آخوندی از قیامآفرینان و روز بازخواست را بازتاب میکند. پاسدار شریعتمداری هر چند هم خودش را به نفهمی بزند و فرمان انتقامگیری صادر کند، اما مردم جفا دیده از حکومت آخوندها، ۴دهه جنایت و خیانت ولایت سفیانی و مزدورانش را از یاد نمیبرند. آنها به گواه دلاوری و رشادتهای خلق در قیام آبان، بهروشنی میدانند چه کسی باید انتقام بگیرد و کیست که باید انتقام پس بدهد.
مردم بهجان آمده به همراه فرزندان دلیر خود در کانونهای شورشی تا همینجا هم نشان دادهاند به هر قیمت هم که شده، مصممند تا انتقام خونهای به ناحق ریخته فرزندان مردم ایران در طول ۴دهه حاکمیت ضدبشری نظام ولایت فقیه را بگیرند و طومار این رژیم ضدتاریخی را درهم بپیچند؛ و خواهند پیچید.