در کتاب اسپارتاکوس، نوشته هوارد فاست، از زبان بردهای مصلوب، آمده است: «باز میآییم. وقتی آمدیم هزارانیم».
خمینی بعد از ۳۰خرداد ۶۰ و فرمان تیرباران و حلقآویز کردن و به شهادت رساندن ۱۲۰هزار از بهترین فرزندان خلق ایران داعیه پیروزی داشت و داستانسرایی میکرد که مجاهدین تمام شدند. ۳۸سال پس از داعیهٔ «تمام شدن مجاهدین!» اینک جانشینان و ماترک دجال بزرگ قرن، به حضور مجاهدین در کسوت کانونهای شورشی در این قیام اعتراف میکنند. آنها با مرثیهسرایی میگویند این کانونهای شورشی مجاهدین بودند که اعتراضات مسالمتآمیز را به خشونت کشانده و باعث این همه خسارت و میلیونها دلار زیان مالی به رژیم شدهاند.
اعتراف به سازماندهی قیام
آنها اعتراف میکنند که ابعاد ضربه وارده به قدری سنگین بوده که فقط میتواند کار یک نیروی سازمانیافته و آموزشدیده باشد. روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی(۲۹آبان ۹۸) در هشداری به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی مینویسد: «ابعاد تخریبها و شرارتهای ۲شبانهروز... بهقدری زیاد و اقدامات بهقدری حرفهای بود که ذهنها را متوجه امکان دستاندرکار بودن یک شبکه تعلیمدیده، مجهز و برخوردار از پشتیبانیهای مالی و اطلاعاتی قوی کرد».
اشتری، فرمانده نیروی انتظامی نیز اعتراف کرد که: «بررسیهای ما حاکی از خطدهی سازمانهای ضدانقلاب و (مجاهدین) در پس پرده این تحرکات است».(تلویزیون شبکه خبر رژیم ۲۶آبان ۹۸)
سرعت قیام
سرعت و شدت حوادث اتفاق افتاده تمامیت رژیم را غافلگیر کرد. باندهای متخاصم رژیم با متهم کردن همدیگر به غفلت و عدم آمادگی برای سرکوب خشم مردم، در یک گیجی و سردرگمی بهسر میبرند. آنان، نداشتن تصویری روشن از وضعیت انفجاری جامعه و رشد کانونهای شورشی در جامعه بهخشم آمده را عامل این غافلگیری میدانند. روزنامه حکومتی ایران با اشاره به هر دو باند رژیم مینویسد: «امروز زمانی است که مسئولان ما در همه قوا باید بپذیرند که در تحلیل و ریشهیابی اتفاقات دیماه سال ۹۶ دچار اشتباه جدی شدهاند... هر دو جناح سیاسی که با نشان دادن نشانههایی واضح و طرح ادلهای روشن هشدار دادند که جامعه ایران نه تنها همچنان مستعد بروز رفتارهایی مشابه است بلکه تکرار آن در دفعات احتمالی بعد قطعاً خشونتبارتر و ضررآفرینتر خواهد بود».(روزنامه ایران ۲۹آبان ۹۸)
خامنهای و هراس از سرنگونی
خلیفه ارتجاع این روزها نظام فرتوت و پابهگورش را در سراشیبی سقوط میبیند از این رو برای روحیه دادن به گلههای اوباش و سرکوبگرش به میدان آمد و از سیاست رایج نظام یعنی دروغدرمانی استفاده کرد. او بهطرزی ابلهانه لاف پیروزی زد و ادعا کرد که بر مشکلات امنیتی نظامش فائق آمده است؛ اما همچنان که رئیسجمهوری برگزیده مقاومت در پیام اخیرشان به مردم ایران گفت: «دیگر نه امداد غیبی و مماشات دولتهای غربی، نه بازی اصلاحطلب و اصولگرا، نه جنگ و جنایت در عراق و لبنان و سوریه، نه چوب زیربغل اتمی، نه پولهای غارتشده نفت و نه حتی لباسشخصی و طیف مزدوران چندوجهی و رنگارنگ اطلاعاتی دردی دوا نمیکند و نمیتواند رژیم را از سقوط محتوم و شتابان برهاند».
کیفر سنگین
آنچه که در این مدت در ۱۶۵شهر ایران اتفاق افتاد بهواقع خیرهکننده بود. آری این کیفری سنگین بود از طرف مردم و جوانان و کانونهای شورشی که در عرض یک شب صدها پمپبنزین و مقر بسیج و پاسگاه و بانک و حوزههای دجالیت را به آتش کشیدند.
مردم ما در این مرحله با دست خالی در مقابل رژیمی جنایتکار و سرکوبگر، نه تنها مقاومت کردند بلکه به دنیا نشان دادند که تاریخ مقاومت ایرانزمین ورق جدیدی خورده و این قیام تا سرنگونی تمامیت نظام فاسد و کیفر سنگین قاتلان مردم ایران ادامه خواهد یافت.
قیامی که جرقهاش از گرانی بنزین زده شد، بهسرعت چشم برهم زدن به خواسته اصلی مردم یعنی پس گرفتن ایران از اشغالگران ولایت عمامه بهسر با شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی تبدیل شد. این نشان میدهد که از این پس ایران برای آخوندها و پاسداران ناامن است و آنها از بیم فوران آتشفشان خشم مردم دیگر نمیتوانند خواب راحت داشته باشند. این معنا را رهبری مقاومت بهروشنی در قسمتی از پیام شمارهٔ ۱۶ خود بیان کرد:
«شورشگرانی که فقط دیروز بیش از تمام قیام دیماه ۹۶، صدها مرکز سرکوب و غارت حکومت را به آتش کشیدند و درهمکوبیدند. بهراستی که برایتان جهنمی ساختند. هل من مزید»؟
و بهقول قرآن: «یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِیدٍ» تا روزی که به دوزخ بگوییم آیا پر شدی و گوید آیا بیش از این هم هست.
آری این انقلابی است تا پیروزی.