قیام مردم ایران با شعار اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا، همراه با بروز ناکارآمدی دولت در مهار بحران ارز و همچین ضعف و زبونی باند موسوم به اصلاحطلب در جریان برکناری نجفی شهردار تهران، که با یک نهیب باند رقیب عقب نشستند، آب در خوابگه مورچگان اصلاحطلب ریخته و آنان را در وحشت از شرایط انفجاری اجتماعی از یکسو و گسستگی درونی خود از سوی دیگر به تلاطم انداخته است.
روزنامه حکومتی ابتکار در روز چهارشنبه ۲۲فروردین ۹۷ در مطلبی با عنوان «مدار سقوط به سمت بیاعتمادی»، بعد از یادآوری پیامدهای بزدلی این باند در شورای قلابی شهر برای حفظ مهره خود در پست شهرداری نوشت: «اشتباه استراتژیک طیف اصلاحطلب در این برهه حساس از جامعهیی که بهشدت عصبانی و ناامید، تحولات اقتصادی کشور را دنبال میکند، در میانمدت و بلندمدت اثرات منفی خود را بر طیف سردرگم این روزهای اصلاحطلبان خواهد گذاشت. شرایط امروز جامعه مانند یک تیغ دولبه است که اگر از فرصت اعتمادسازی استفاده نشود میتواند یک بحران تمامعیار برای جامعه ایران رقم بزند. ناامیدی مطلق منجر به بههمریختگی جامعه خواهد شد و هیچ آبی نمیتواند این دلمردگی را در مردم دوباره زنده کند».
عبدالله ناصری، از مهرههای باند موسوم به اصلاحطلب، با این ادعا که «از اول تشکیل دولت چنین شرایط اقتصادی پیشبینی میشد بهطوری که تمام کارشناسان اقتصادی وضعیت نابسامان کشور را در سال ۱۳۹۷ پیشبینی کردند و اثرات آن هم در جامعه دیده میشد»، از اینکه تمام تخممرغهایشان را در سبد روحانی گذاشتهاند ابراز پشیمانی کرده و نوشت: «در واقع عدم وجود برنامه شفاف اقتصادی باعث شد وضعیت کشور به این شکل اسفبار دربیاید. نمونه تبعات بحرانهای اقتصادی را در ۷دیماه با ناآرامی مردم و اعتراضات گسترده آنها دیدیم. یکی از دیگر عوامل قرار گرفتن کشور در شرایط فعلی، عدم دغدغهمندی برخی از دولتمردان و نمایندگان است. روحانی برنامه شفافی برای رفع بحرانهای اقتصادی ندارد».(خبر گزاری حکومتی ایلنا ۲۲فروردین ۹۷)
روزنامه حکومتی جهان صنعت در روز ۲۲فروردین ۹۷ در مطلبی با عنوان «بحران در نظم ناشی از حاکمیت دوگانه» در حالی که قواعد بازی در تقسیم سهم قدرت و چپاول در نظام آخوندی را «سازوکارهای دموکراتیک» نامید، با اشاره به عقبنشینی زبونانه این باند در شهرداری تهران نوشت: «باور به سازوکارهای دموکراتیک کمتر شده و گروهها آشکارا در کار کنارزدن فیزیکی رقیب هستند. در مورد بسیاری از مسایل همچون اعتراضات دیماه و مسأله ارز، از دستهای دولت پنهان سخن گفته میشود، فعالیتهایی که روزبهروز جنبه عینیتری به خود میگیرند».
عباس عبدی، خط امامی اشغالگر سفارت سابق و «اصلاح طلب» فعلی، همسو با باند روحانی در روز ۲۲فروردین ضمن ابراز نگرانی از بروز مجدد قیام اذعان کرد: «این اعتراضات رسوب کرد، اما بههیچوجه حل نشده است. هر آن ممکن است این اعتراضات به شکل دیگری خودش را بروز دهد و این امکان در نوبتهای بعدی وجود دارد که هر آن بروز و ظهور کند». سپس اعتراف کرد در چنین شرایطی «رابطه دولت بهمعنای عام با مردم دچار یک اختلال جدی و عام شده است». منظورش از «اخلال» چیزی جز سرکوب نمیتواند باشد چون یک سطر بعد اذعان میکند که «حتی مردم انتظارات خود را هم نمیتوانند بیان کنند، مسیر ساده و دردسترسی برای بیان انتظارات و گرفتن پاسخ از طرف سیستم وجود ندارد».
«برخی از افراد درون ساختار هیچ علاقهیی ندارند به این نکته اذعان کنند که رابطه دولت بهمعنای عام با مردم دچار یک اختلال جدی و عام شده است. حتی مردم انتظارات خود را هم نمیتوانند بیان کنند، مسیر ساده و دردسترسی برای بیان انتظارات و گرفتن پاسخ از طرف سیستم وجود ندارد، بهخصوص که سیستم به شکلی در حل مسائل اساسی دوپاره هم شده است».
از قضا این مهره «اصلاح طلب» ناخواسته اذعان کرده است که این سیستم «دوپاره» در نشیندن صدای مردم یکدست و یکصداست.
اما در این میانه به نظر میرسد روزنامه حکومتی جهان صنعت همسو با باند روحانی از ضربه قیام مردم و شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به بیسویی این جریان معترف شده و نام بررسی خود از وضعیت فعلی این باند را «گاو اصلاحات شیر نمیدهد» گذاشته است و صاف روی اصل و ریشه این جریان دست گذاشته و نوشته است: «اصلاحطلبی ماهیتا یک جریان سیاسی کلاسیک نیست و عمدتاً بر اساس سلایق سیاسی نزدیکان خمینی و اسلام لیبرالنما شکل گرفته است». بعد هم زیرآب دعاوی شرکای خودش را زده و نوشته است: «این جریان نه بهمعنای اخص کلمه مدرن محسوب میشود و نه لیبرال است و نه حتی دیدگاههای اقتصادیاش با تعاریف کلاسیک اقتصاد سیاسی همخوانی دارد. از قضا شاید بیشترین آشفتگیها و تعارضات در همین حوزه دیدگاههای اقتصادی و مدیریتی این جریان نهفته باشد».
به نوشته این روزنامه چسب این باند در غیاب اندیشه مشخص سیاسی عبارت است از «رفاقتها، نسبتهای خانوادگی، شاعرانگی و عرفانمسلکی و البته دلربایی سیاسی».
این روزنامه ظهور چنین پدیده چهلتکه و فشل را حاصل نظام ولایت فقیه توصیف کرده و افزوده است: «ریشه همه این آشفتگیها لزوما در خود این جریان هم نیست بلکه منطق حاکمیت موجود در عمل منتج به شکلگیری چنین ائتلاف چهلتکه فشلی شده است». سپس به نفرت مردمی از این باند اذعان کرده و نوشته است: «در واقع مردم از این همه لاپوشانی و مصلحتاندیشیهای اصلاحطلبانه خسته شده و اعتماد خود را به این جریان هم از دست دادهاند».
علت بروز سگدعواهای باندی در این جریان هم این است که «جریان اصلاحات اساساً یک حزب سیاسی تعریفشده و شناسنامهدار نیست که مولفههای سیاسی، اقتصادی و مدیریتی منسجم و مدونی داشته باشد بلکه جریانی که بر اساس بدهبستانهای سیاسی و سهمخواهیها شکل گرفته است، بر سر چنین بزنگاههایی در تعارضات خویش غرق میشود و توجیه و جواب قانعکنندهیی برای افکار عمومی ندارد».
روزنامه حکومتی جهان صنعت پس از این فاشگوییها اذعان کرده است که از کوزۀ نظام ولایت چیزی جز همین دستهجات چلتکه فشل که بر اساس منافع باندی و سهمخواهانه گردهم آمدهاند، نمیتراود و از جامعه ایران چیزی جز نه و نفرت به این نظام درنمیآید. این روزنامه مینویسد: «تا زمانی که قدرت مافوق خواست مردم در کشور مسلط باشد عملاً نه تنها جریانهای سیاسی همچون اصلاحطلبی فراتر از یک عروسک خیمهشببازی نخواهند بود بلکه روزبهروز بر بدبینی و بیاعتمادی مردم افزوده شده و بحرانهای کشور عمیقتر و پیچیدهتر میشود».
به این ترتیب شاید بهتر بود این روزنامه به جای عنوان «گاو اصلاحطلبان از شیر افتاده است» مینوشت گاو نظام ولایت شیرده نیست.