نان در ده استان ایران، ۲۵ درصد گران شد. مردم از ۱۷ مرداد، نان تافتون معمولیِ ۴۵۰ تومانی را باید ۵۶۳ تومان بخرند، نان تافتون و لواش محلی نوع یک را ۹۳۷ تومان، نان تافتون و لواش محلی نوع دو را ۱۱۲۵ تومان، نان سنگک ماشینی و سنتی نوع دو یارانهیی را۲۵۰۰ تومان و نان بربری سنتی و ماشینی را ۲ هزار تومان. [۱]
سایت حکومتی عصر ایران مدعی است که گرانیِ ناگهانیِ ۲۵ درصدیِ نان، همه را غافلگیر کرد؛ اما جستجوها نشان میدهند که حاکمیت و دولت اصلاً غافلگیر نشدهاند و تصمیم گرانیِ نان، مسبوق به حدود شش ماه پیش و بسیار حسابشده، آگاهانه و اساساً یک راهبرد سیاسی است.
سایت حکومتیِ همشهری آنلاین روز ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، از قول مهدی جعفری معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری خراسان جنوبی نوشته است:
«اصلاح قیمت نان از اواخر سال گذشته در دستور کار بود و قیمت کارشناسی نان بر اساس آنالیزها تعیین شده است».
اینکه چرا حکومت در بهمن یا اسفند ۱۴۰۲ «بر اساس آنالیزها» تصمیم به گران کردن نان گرفته و درست گذاشته پس از نمایش انتخابات اخیر اعلام و اجرایی نموده است، اصل ماجراست. آیا پایین کشیدن فتیلهٔ سرکوب زنان و کم کردن گشتهای ضدبشری ارشاد قبل از نمایش انتخابات ۸ تیر و وحشیگریهای حیوانیِ اخیر علیه زنان، سیاستی بهموازات سیاست گران کردن نان «بر اساس آنالیزها»ی حکومتی نیست؟
سیاست چپاولگری توأم با تمامیتخواهی، بعلاوهٔ بیلیاقتی در مدیریت و کارگزاری، طی چهلوپنج سال گذشته هزینههای کلان از زندگی، معیشت و جان مردم ایران گرفته است. همهجایهخوریِ مقامات و وزرای دولتهای گماشتهٔ ولیفقیه، یکی از دلایل نابهنجاریهای مداوم اقتصادی در ایران است. گرانی نان هم از کارکردهای این سیاست و مدیریت و آثار تخریبیِ آن بر سفره و رزق مردم میباشد. در همین زمینه، سایت دنیای اقتصاد در روز ۴ تیر ۱۴۰۳ از قول رئیس کمیسیون بازرسی اتحادیه نانوایان سنتی تهران نوشته است:
«متولی مشخصی در حوزه نان نداریم، بهطوری که یک روز وزارت اقتصاد، یک روز کارگروه آرد و نان و روز دیگر وزارت کشور متولی این حوزه است».
سیاست و مدیریت حکومتی برای بهبود زندگی و معیشت و آرام جان مردم، هیچ نظم و انضباط و حساب و کتابی جز چاپیدن و استثمار مردم ندارد، از طرفی میلیاردمیلیارد هزینه کردن برای اهداف مذهبیِ دجالگرانه، با حساب و کتاب و مدیریت هدفمند زیر نظر شخص خامنهای صورت میگیرد.
مردم ایران صبح که بیدار میشوند، ناگهان باید ۲۵ درصد بیشتر هزینه برای خرید یک عدد نان بدهند، ولی حاکمیتی که دم از سنگینیِ تحریم میزند، یک قلم «۱۲ هزار میلیارد تومان برای مسیر پیادهروی مراسم اربعین هزینه و ۳۲۰ کیلومتر جاده احداث» میکند![۲]
این میزان هزینه کردن برای اهداف مذهبی ــ که باور به آن از جانب مردم ایران هیچ ربطی به حاکمیت ندارد ــ به چه معنیست؟ البته این میزان هزینه بیش از یکسوم ۴۰۰ میلیارد تومانیست که رئیسجمهور جدید ملایان مجوز آن را به معاونش داده تا خرج زائران مراسم اربعین شود!
شیرهٔ جان و سفرهی مردم را با گران کردن نان و ارزاق میگیرند، ولی میلیاردمیلیارد از زندگیِ ۷۰ درصد مردم زیر خط فقر میدزدند و خرج مراسمی میکنند که هیچ نیازی به این ریختوپاشهای دجالانه ندارد. پس هدف از این رفتار متناقض و ریاکاریهای متکاثف چیست؟
هدف روشن است؛ حداکثر یک جامعه، تمامیت حاکمیت را در سه نمایش انتخاباتی طی چهار ماه تحریم و بایکوت کردند و حالا حاکمیت میخواهد از اربعین که باور اجتماعی به آن، هیچ ربطی به حکومت جمهوری اسلامی آخوندی ندارد، بهسود خود بهرهبرداری کند که باز هم دجالانه مدعی حمایت از حاکمیت شود.
در هر دو موضوع گرانی نان و مراسم اربعین، حاکمیت دارد مردم ایران را تحقیر میکند. در هر دو موضوع گران کردن نان و هزینهٔ کلان برای مراسم اربعین، اصل ماجرا ترفندهای غارتگری و چپاولگری حکومتی با حداکثر تحقیر مردم ایران است.
نتیجهگیری: پس از تحریم حداکثریِ نمایش انتخابات ۸ تیر، حاکمیت بیش از گذشته با «شرایط عینی» خیزش و قیام در بطن جامعهٔ ایران مواجه است. عطف به هر دو موضوع، کدام رسانه و مقام حکومتی هست که همواره احساس نکند خشم ضد طبقاتیِ فشردهشده همراه با مطالبهٔ نفی کامل حاکمیت ولایت فقیه، دو فتیلهٔ انفجاری ایرانزمین هستند؟
[۱] برگرفته از سایتهای عصر ایران، دنیای اقتصاد، همشهری آنلاین، ۱۶ مرداد ۱۴۰۳
[۲] خبرگزاری مهر، رئیس ستاد مرکزی اربعین، ۹ مرداد ۱۴۰۳