رسانههای حکومتی روز۱۴مرداد از تعطیلی ادارات و بانکها در روز چهارشنبه و سهشنبه بهدلیل گرمای شدید و بحران برق و آب در بسیاری استانها از جمله در تهران، البرز، اردبیل، گلستان، اصفهان، قم، آذربایجان غربی، یزد، آذربایجان شرقی، هرمزگان، گیلان، مازندران، کرمان، سمنان، خوزستان، سیستان و بلوچستان، ایلام و همدان، خبر دادند.
کارشناسان حکومتی نسبت به پایان تاب آوری جامعه هشدار میدهند، اما خامنهای با اعدامها و فضای رعب و سرکوب، میخواهد صدای اعتراض مردم به امان آمده از بیآبی و بیبرقی و گرانی و تورم و بهویژه گرانی نان در شهرهای مختلف را خفه کند.
این در حالی است که بهتازگی قیمت رسمی نان در تهران افزایش یافته و نان لواش ۳۹ درصد، بربری ۳۱ درصد، تافتون ۵۲ درصد و سنگک بیش از ۳۴ درصد گران شده است.
همزمان فشارها بر قشر زحمتکش نانوایان به بالاترین حد رسیده است. طبق گزارش سایت حکومتی شهرآرانیوز در ۳ خرداد ۱۴۰۴، «در حال حاضر، هر واحد صنفی نانوایی حدود ۴۰ تا ۴۵ میلیون تومان از دولت طلبکار است». مهدی امیدوار، سخنگوی اصناف رژیم نیز در خرداد ۱۴۰۴ اذعان کرد: «کمک دولت به بیمه نانوایان قطع و آرد هم گران شده است».
رسانههای حکومتی نگران از پیامدهای اجتماعی گرانی نان، به تبعات آن اذعان میکنند. سایت حکومتی تابناک در ۲۳ تیر ۱۴۰۴ نوشت: «یک شوک جدید به سفرههای خالی کارگران؛ سفرههایی که حالا با رسیدن برنج به کیلویی ۳۰۰ هزار تومان و پیشتازی قیمت گوشت از مرز یک میلیون تومان، برای بسیاری بهخصوص حداقلبگیران و کارگران روزمزد به نان خالی محدود شده است».
خبرگزاری حکومتی ایلنا در تیر ۱۴۰۴ از قول یک کارگر رسمی نوشت: «منِ کارگرِ رسمی با ماهی ۲۲ میلیون تومان حقوق، دیگر نمیتوانم در هفته بیشتر از یکی دو وعده برنج بخورم؛ بیشتر غذاهایمان نانیست و گرانی نان، سفرهمان را کوچکتر میکند؛ این اوضاعِ من است، حالا ببینید کارگر روزمزد و ساختمانی چه میکشد».
سایت حکومتی تهران نیوز در ۲۵ تیر ۱۴۰۴ با تیتر «گرانی بیسر و صدای نان؛ رنج مردم» عمق خشم پنهان در جامعه و خطر آن را به تصویر کشید: «گرانی نان، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی متعددی بهدنبال دارد. نان، اصلیترین و گاهی تنها قوت روزانه بخش زیادی از خانوادههای کمدرآمد است. حال تصور کنید که اقشار ضعیف جامعه نتوانند آن را تهیه کنند. نتیجه چیزی جز افزایش فشار روانی و گسترش نارضایتی عمومی نیست».
با این همه، رژیم ورشکسته به تقصیر، که دار و ندار مردم را به تنور جنگ افزوزی و تروریسم و برنامههای اتمی و موشکی برای حفظ نظام ریخته، برای پر کردن چاه ویل کسری بودجه، با گرانی دست در جیب مردم میکند و نان را هم که قوت لایموت مردم است میرباید. اما این دستدرازی، بهایی هم دارد: خشم همان گرسنگانی که نانشان را برداشتهاند، اما صدایشان را نمیتوانند خاموش کنند.
آنجا که نان با قیمت گلوله معامله میشود، فریاد گرسنگی بیپاسخ نمیماند. و این همان لحظهییست که رژیم، از دل نانواییها، سایهٔ حرکت لشگر گرسنگان را خواهد دید. رهبر مقاومت گفته است: «باید نان و آب غارت شدهٔ خلق در زنجیر را بر سر این رژیم آجر و آتش کرد».