همهچیز حاصل دست و فکر و فعالیت خودمان است. این جوهر سخنرانیها و پیامها در دومین روز گردهمایی و همایش بینالمللیِ مقاومت ایران در ۲۰تیر ۱۴۰۰ بود.
هرآنچه از افشاگریها و روشنگریها پیرامون کارخانهٔ جنایتگری، توسعهطلبی منطقهییِ و نیات اتمیِ رژیم آخوندی صورت گرفت، هرآنچه از معرفی دستآوردهای داخلی و جهانیِ مقاومت در یک پایداری طولانی و نبرد سترگ علیه دیکتاتوری ولایت فقیهی انجام شد، همه و همه محصول اصل طلاییِ «کس نخارد» در سرلوحهٔ تلاش و مبارزه مقاومت ایران بوده است. این بود چکیدهٔ اظهارات و سخنان شرکتکنندگان در همایش روز ۲۰تیر در ۵۰هزار نقطهٔ ایران و جهان.
خانم مریم رجوی به تشریح اهرمهای نگهدارندهٔ رژیم آخوندها مثل سرکوب داخلی، تلاش مداوم برای دسترسی به توان اتمی و توسعهطلبی منطقهیی پرداخت. در این قسمت تأکید شد که حاکمیت آخوندی بهطور خاص پس از بالاگرفتن جنبش بهار عربی، تنها راه نجات خود را در دستیابی به بمب اتم دید تا آن را تضمین تداوم عمرش کند. خانم رجوی تأکید کردند که پتانسیل سرنگونیخواهیِ جامعهٔ ایران به آن درجه از رشد و تعادلقوا علیه رژیم رسیده است که خامنهای از این تاکتیکها هیچ طرفی نخواهد بست. وقتی جامعهٔی از تمام باندهای این رژیم عبور کرده، وقتی ۹۰درصد مردم این رژیم را تحریم و بایکوت کردهاند، نه تقویت سانتریفوژها و نه دسترسی به توان اتمی، هیچکدام نمیتواند نظام ملایان را از ورطهٔ ناگزیر سرنگونی نجات دهد.
آغاز و سرانجام دومین روز همایش که شامل حمایت اروپا و اعراب از مقاومت ایران بود، با ترسیم موقعیت ویژهٔ کنونی و آثار نمایش انتصابات ۲۸خرداد توأم شد. همهٔ سخنرانان بهمثابه بخشی از نظرسنجی جهانی، بر نشاندن و گماشتن یک آدمکش و جلاد بر مسند ریاستجمهوری و ضرورت محاکمهٔ وی تأکید نمودند. همگی اتفاقنظر داشتند که انتصاب رئیسی از یکطرف وجدان بشری را آزرده کرده است و از طرف دیگر با هدف مقابله با قیام و شرایط عینی انقلاب در ایران میباشد. از این رو سراب اصلاحطلبی در ایران بهپایان رسیده و خواستههای مردم ایران دیگر از راه صندوق نمایشات حکومتی محقق نخواهد شد.
صدای مشترک این همایش این بود که فوریت آزادی و دمکراسی برای ایران ــ بهطور خاص با گماشتن یک قاتل آزادی و دمکراسی ــ بیش از همیشه شده است. این صدا در جایی به اوج رسید که تأکید شد: شکوه این گردهمایی ایرانی و جهانی در این است که در زمانی برگزار میشود که کشتارگر جمعی، رئیس دولت ایران شده است.
برخی سخنرانان یادآور شدند که با شناخت مقاومت ایران بهعنوان پادزهر بنیادگرایی مذهبی، به ضرورت شناخت فلسفه و بینش بنیادگرای مذهبی مجاب شدند. آنان سابقهٔ بنیادگرایی ابراهیم رئیسی را نمود مجسم چنین موقعیتی معرفی نمودند که رژیم ملایان اکنون جز توسل به بنیادگرایی مذهبی، هیچ راهی برایش باقی نمانده است. سخنرانان با برشمردن مشخصات موقعیت کنونی، یادآور شدند که روی کار آوردن رئیسی، تأکید بر آپارتاید جنسیتی و تحت تعقیب بودن دگراندیشان است. اینها ما را مجاب میکنند که به مبارزهمان ادامه دهیم؛ چرا که جهان کنونی جویای حق صلح و ثبات است، ولی رژیم ملایان ایران در صدر ناقضان این حقوق است و بیداد بیثباتی سیاسی و جنایت در منطقه، ناشی از این رژیم میباشد.
اگر سخنان اروپاییان و اعراب را در این همایش به رنگینکمانی تشبیه کنیم، برآیند طیف رنگهای آن بازتاب کوشایی و روشنگری مقاومت ایران و جنبش دادخواهی ایرانیان در ایران، منطقه و جهان است. بازتاب اصالت یک پایداری ۴۲ساله بهعنوان آینهیی برای آلترناتیو آینده ایران است. محصول غرور ایستادگی در داخل و خارج ایران و غیرت پافشاری بر مبارزه برای سرنگونی اشغالگران قرونوسطایی آخوندی میباشد.
چکیدهٔ این همایش، فراخوان به این ضرورت است که همبستگی با مردم ایران یعنی حمایت از حقوقبشر آنان، حمایت از حقوق همهٔ اقلیتها، حمایت از حقوق زنان و نیز حمایت از شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان آلترناتیو در دسترس برای پایان بخشیدن به سلطهٔ ملایان فناتیک.
حمایت سخنرانان از برنامهٔ ۱۰ مادهیی مریم رجوی بر این معیار و شاخص ملی و میهنی تأکید داشت که «همهٔ ماها را پیرامون خود گرد میآورد. فرصت حمایت از برنامهٔ ۱۰ مادهییِ مریم رجوی یک فوریت است که نباید آن را از دست داد».