از روز ۲۱آذر، یعنی بیش از ۱۰روز است که کشور در حالت تعطیل است. ۲۳ استان کشور در حالت تعطیلی کاملند و سایر استانها نیز بهدلیل کمبود سوخت، قطعی برق و آلودگی هوا در حالت نیمهتعطیل قرار دارند.
تعطیلی مدارس و ادارات تحت عنوان آلودگی هوا و شدت سرما و در واقع بهدلیل کمبود سوخت و قطعی برق، در بسیاری از مناطق همچنان ادامه دارد. تعطیلی حتی دانشگاههای کشور را هم فراگرفته و رسماً اعلام شده که دانشگاهها تا پایان ترم، کلاسهای غیرحضوری خواهند داشت.
علاوه بر دانشگاهها و ادارات دولتی، رئیس اتاق اصناف تهران اعلام کرد: «فروشگاههای بزرگ عرضه کالاهای غیرضرور باید تعطیل شوند» و اگر تخطی کنند، پلمب میشوند (تسنیم ـ۲۶آذر).
از روز ۲۲آذر، قطعی متناوب برق در کلانشهرها، بهویژه در تهران شروع شد. ابتدا مقامهای دولت پزشکیان فریبکارانه ادعا میکردند که قطعی برق بهخاطر اجتناب از مصرف مازوت در نیروگاهها و جلوگیری از آلودگی هواست. اما طی روزهای اخیر تعدادی از شهرها مانند تهران، تبریز، مشهد، اراک و البرز بهخاطر آلودگی هوا بهدلیل مازوت سوزی در نیروگاهها صورت گرفته است. منابع حکومتی اعتراف میکنند که میزان مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا در کشور به ۵۰هزار نفر میرسد. یکی از دلایل این مرگ و میر وحشتناک، مازوتسوزی است. همین منابع مینویسند: «دستور مجدد مازوتسوزی طبق مستندات پزشکی، دستور کشتن مردم بود» (سایتهای جوان آنلاین و تابناک ۲۳ آذر ۱۴۰۳). این در حالی است که پزشکیان قول داده بود که استفاده از مازوت را متوقف خواهد کرد.
فشار اقتصادی ناشی از قطع برق و تعطیلی کسب و کار بیش از همه متوجه کارگران و زحمتکشان و کسبهٴ جزء است که با بیکار شدن قادر به تأمین حداقل زندگی خود نیستند.
بر اثر فشارهای ناشی از این شرایط غیرقابل تحمل، صدای اعتراض و لعن و نفرین سرکردگان رژیم را در هر جا از صف نوبت و انتظار تا اتوبوس و تاکسی میتوان شنید.
در این وضعیت انفجاری، سردمداران رژیم با ترفند فرار بهجلو تلاش میکنند با مردم همنوایی نشان دهند؛ قالیباف در یک سخنرانی گفت: «نمیشود که کشور ما رتبهٔ اول نفت و گاز دنیا باشد و این وضع ما باشد که امروز داریم... چرا عرضه نداریم که درستش کنیم؟» (تلویزیون رژیم ـ اول دی). پزشکیان هم، که یک خط در میان با مدح و ثنای خامنهای و سلام و صلوات به روح پلید امام جنایتکاران از اوضاع درب و داغان کشور آه و ناله سر میدهد، اخیراً گفت: «بعد ۴۰سال نباید ما در وضعیتی گرفتار میشدیم که به خیلی از نقاط کشور نتوانیم خدمت بدهیم» (تلویزیون رژیم ـ اول دی).
اما بر کمتر کسی پوشیده است که مسئول این وضعیت فاجعهبار رژیم تبهکار آخوندی و شخص خامنهای است که با ثروت و منابع کشور را در چاه ویل جنگافروزی و تروریسم و سرکوب ریخته و در همین شرایط هم از تاراج برق و سوخت کم نکرده است. منابع حکومتی اذعان میکنند «ایران یکی از صادر کنندگان بزرگ برق در منطقه بهحساب میآید و بیش از ۴۰درصد برق کشور عراق را تأمین میکند» (سایت حکومتی فراز ۲۷آذر).
علاوه بر این، روزانه ۲۰ تا ۳۰میلیون لیتر بنزین و سوخت از کشور قاچاق میشود و کیست که نداند این قاچاق عظیم توسط سپاه پاسداران انجام میشود، کما اینکه حجم معتنابهی از برق کشور توسط مزارع رمز ارز که در انحصار سپاه است، مصرف میشود.
درماندگی رژیم که با سقوط خاندان منفور اسد نزدیکترین متحدش در منطقه و برباد رفتن دهها میلیارد خاصهخرجی خامنهای از درون نیز دچار بحران شده از یک سو، و خشم عمومی از این شرایط غیرقابل تحمل و دشواریهای فزاینده معیشتی از سوی دیگر، نشان از آن دارد که یخ زدگی کشور، آتش زیر خاکستر است. رژیم اعدام و قتلعام از آتش شورشگران و فوران قهر و قیام خلق به ستوه آمده گریزی ندارد.