بنا بر آمار اعلام شده توسط سازمان مجاهدین خلق ایران در ۲۰خرداد ۱۳۹۹ تعداد آمار جانگداز قربانیان کرونا در کشور به بیش از ۵۰هزار ۵۰۰نفر رسیده است.
در شرایطی که کرونا هر روز قربانیان بیشتری در سراسر کشور به‌جای می‌گذارد و دیدن تصاویر جان باختگان کرونا قلب هر انسانی را می‌آزارد؛ آخوند احمد خاتمی با سنگدلی تمام در یک وارونه‌نمایی فرستادن مردم به قتلگاه کرونا را «برکات! ولایت فقیه» نامید و آخوند شیاد وعده بازگشایی آموزشگاهها و سایر مشاغل را در ۲۴خرداد می‌دهد.
شمار قربانیان فاجعه کرونا در ۳۲۷شهر ۵۰۵۰۰نفر
مدیریت برکات! خونین ولایت فقیه
مدیریت کرونای ولایت طی بیش از ۴دهه که ثمره‌ای جز غارت و چپاول، زندان و کشتار برای مردم ایران نداشته، آن روی سکه کشتار بیش از۱۵۰۰نفر در خیابان در آبان۹۸، قتل بی‌رحمانه کولبران، دستفروشان، حاشیه‌نشینان، تخریب آلونک‌ها، آتش‌سوزی جنگلها و ... است. بله! این است برکات مدیریت خونین ولایت
خبرگزاری آسوشیتدپرس روز اول اردیبهشت۹۹ در مورد بازگشایی کسب و کارها و ادارات در بحبوحه گسترش ویروس کرونا نوشت: «در حالی‌که ایران یکی از بدترین نقاط (آسیب دیده) در جهان است، رژیم تهران با باز کردن اتوبانهای بین شهری و مغازه‌ها در بازار بزرگ تهران، دست به این قمار زد که ویروس را تحت کنترل در آورده است. این در حالی است که برخی نگرانند که این اقدام، به موج دوم آلودگیها راه ببرد».
دروغ‌درمانی در بن‌بست «چاره‌ای نداریم»
رژیم ضدبشری آخوندی رسماً از ۲۳ فروردین۹۹ در استانها بازگشایی مشاغل را آغاز و در روز شنبه ۳۰فروردین طرح جنایتکارانه خامنه‌ای و روحانی برای بازگشایی مشاغل و روانه کردن مردم به قربانگاه کرونا در تهران را اجرایی کرد.
آخوند روحانی برای توجیه روانه کردن مردم به قربانگاه کرونا گفت: «همکاری مردم با اجرای طرح فاصله‌گذاری هوشمند موجب کاهش روند گسترش بیماری در برخی استانها و ایجاد روند ثابت در دیگر استانها شده است».(۳۰فروردین ۹۹)
این در شرایطی بود که خود کارگزاران رژیم به روند رو به رشد آمار مبتلایان و پیک دوم هشداد می‌دادند.
حمید سوری عضو ستاد مدیریت کرونای رژیم گفت: «در بسیاری از استانها مثل خراسان رضوی، آذربایجان غربی، بوشهر، خوزستان، کرمانشاه، سمنان یا حتی تهران هم‌چنان روند افزایشی داریم... اکنون تقریباً هیچ جایی در کشور نداریم که پاک باشد. در بدبینانه‌ترین حالت شاید ۴۰۰هزار نفر بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در کشور جان خود را از دست بدهند... اگر پیک دوم کرونا شروع شود شرایط سختی خواهیم داشت».(خبرگزاری رسمی رژیم ۱۸فروردین).
دو ماه بعد روحانی به شکست و بن‌بست رژیم در ناکارآمدی نظام ولایت فقیه در برخورد با کرونا اعتراف کرد و گفت: «هیچ راه دومی نداریم در کشور باید کار کنیم باید کارخانه‌های ما فعال باشد باید مغازه‌های ما باز باشد باید رفت و آمد در جامعه در حدی که مورد نیاز و ضرورت جامعه هست باید ادامه پیدا کند»ـ تلویزیون شبکه خبر رژیم ـ ۱۷ خرداد ۹۹
ریشه بن‌بست در بحران کرونا
اما آنچه که روحانی و خامنه‌ای را در بن‌بست کشانده وحشت از خیزش‌های اجتماعی است. رژیم بعد از کشتار اعتراضات سراسری مردم ایران در آبان۹۸ نشان داد که خامنه‌ای نه می‌خواهد و نه می‌تواند این بحران را حل یا حتی کنترل کند، و لذا با کشتار مردم در قربانگاه کرونا می‌خواهد از پیکرهای سوخته در کرونا سپری بسازد در برابر قیام و آتشی که نظامش را تهدید می‌کند.
روزنامه حکومتی ایران ۱۹فروردین ۹۹ نوشت: «ما بعد از کرونا جنبش‌های اجتماعی بزرگ خواهیم داشت بعد از کرونا ایران آرام نخواهد بود. درست مانند بعد از انتخابات ۹۶، ما شاهد حوادث متعدد و قدرتمند خواهیم بود».
مدیریت جنایتکارانه کرونا، باتلاق ولایت فقیه
رژیم در یک اقدام جنایتکارانه سازمان‌یافته بدون توجه به آثار فاجعه‌بار آن‌که از طینت ضدانسانی ولایت فقیه ناشی می‌شود، در اعلام آمار کرونا حقایق را از مردم مخفی کرده است.
مقاومت ایران در روز ۸فروردین اعلام کرد: «بیماری کرونا از اوایل بهمن در آستارا و تالش وجود داشته و در اواخر دیماه تعداد قابل توجهی گردشگر و مسافر چینی از طریق جمهوری آذربایجان به آستارا و منطقه آزاد انزلی رفته‌اند». کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورا در اطلاعیه‌های ۹ و ۱۲ و ۱۵فروردین اسناد بیمارستانی ۱۱بیمار مبتلا به کرونا در تهران را در فاصله ۵ تا ۱۸بهمن فاش کرد.(اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران۱۹ فروردین۱۳۹۹)
یدالله اسلامی عضو سابق مجلس رژیم اعتراف کرد: «جامعه ما با پنهان‌کاریهای سازمان‌یافته روبه‌روست. این امر از رخدادهای آبان و سرنگونی هواپیما روندی رو به افزایش داشته و در کاهش مشارکت در انتخابات به‌خوبی دیده می‌شود. در مورد کرونا نیز زمان طلایی برای مهار آن از دست رفته است».
محمدرضا ناظر، متخصص بیماریهای عفونی درباره آمارهای مبتلایان گفت: چون در کشور ما روش‌های تشخیصی بیماران ویروسی گران است، آمارهای دقیقی از مبتلایان وجود ندارد به همین دلیل به آمار‌هایی که اعلام می‌شود نمی‌توان اعتماد کرد.(جهان صنعت ۸ اسفند۹۸)
جعفرزاده‌ایمن‌آبادی، در مجلس ارتجاع از رشت گفت: «متأسفانه، مکررا آمار را از مردم پنهان می‌کنند ... . من آماری در خصوص جان باختگان بر اثر کرونا گرفتم و باید بگویم که آمار، خیلی بیشتر از این حرف‌هاست».(همشهری ۹اسفند ۹۸)
روزنامه حکومتی شهروند ۲۱ خرداد نوشت:
«به گفته رئیس مرکز تحقیقات بیماریهای نوپدید و بازپدید انستیتو پاستور ایران، نزدیک به ١٥میلیون نفر از جمعیت کشور از اول اپیدمی تاکنون کرونا گرفته‌اند. این یعنی ١٨,٧٥درصد از جمعیت ... براساس آخرین آمار وزارت بهداشت، ١٧٥هزار و ٩٢٧ مبتلا و ٨هزار و ٤٢٥ فوتی ثبت شده‌اند که حکایت از درگیر شدن تنها ٢٢صدم‌درصد ایرانیان با این ویروس دارد و این در شرایطی است که به گفته یکی از اعضای کمیته اپیدمیولوژی کووید- ١٩ وزارت بهداشت، ١٥میلیون نفر در کشور مبتلا شده‌اند؛ این یعنی ٨٥ برابر آمارهای رسمی ثبت شده در وزارت بهداشت»
سؤال اساسی اینجاست که علت تناقض‌گویی مقامات رژیم در مورد آمار مبتلایان و جان‌باختگان این پاندمی چیست؟ آیا رژیم می‌تواند با خاک پاشیدن روی آمار واقعی مبتلایان و کشته‌شدگان کرونا خود را از این باتلاق نجات دهد؟
تناقضات و فاش‌گویی در اعلام آمار رژیم
آمار اعلام شده توسط وزارت بهداشت رژیم چه در مورد مبتلایان و چه در مورد قربانیان موضوع دعوا و نزاع باندهای حکومتی در چند ماه اخیر بوده است.
البته این آمارها از روز نخست موضوع جنگ جدی بین رژیم و مقاومت ایران بوده است.
حمید سوری عضو ستاد مدیریت کرونا و متخصص ایپدمیولوژی در یک اعتراف تکان‌دهنده گفت: «تاکنون حدود ۵۰۰هزار نفر در کشور به ویروس کرونا مبتلا شده‌اند. . هر چند این آمار دقیق نیست». (خبرگزاری رسمی رژیم ۱۸فروردین).
هم‌چنین مرکز پژوهش‌های مجلس ارتجاع فاش کرد که «آمار واقعی مرگ و میر که نتوانسته شمارش شود چند برابر آمار به دست آمده و آمار مبتلایان بین ۸تا ۱۰برابر آمار پروتکل (رسمی) است».(گزارش مجلس رژیم ۲۶فروردین۹۹)
علیرضا ر‌ئیسی معاون وزیر بهداشت رژیم اعتراف کرد: «میزان ابتلا بیشتر از این است. این‌که ۸۰۰هزار مبتلا شدند و چندین برابر آمار اعلام شده مرگ داریم قطعاً درست است». (روزنامه انتخاب ۲۷فروردین)
متعاقباً نمکی وزیر بهداشت رژیم مبتلا شدن ۱۰درصد جمعیت کشور به کرونا را تلویحا تأیید کرد و گفت: «هنوز ۹۰درصد مردم به کرونا مبتلا نشدند».(شبکه خبر، اول خرداد۹۹)
مردانی، عضو کمیته مبارزه با کرونا وزارت بهداشت گفت: «از بیمارانی مبتلا به کرونا که به بیمارستان می‌آیند ۱۲درصد بر اثر بیماری کرونا فوت می‌کنند».(جوان ارگان سپاه پاسداران ۱۴خرداد).
اعتراف کارگزاران رژیم به آمار وحشتناک مبتلایان
مینو محرز عضو کمیته کشوری موسوم به مبارزه با کرونای رژیم اعلام کرد: «در حال حاضر حدود ۲۰درصد از کل جمعیت کشور مان به این بیماری مبتلا شده‌اند و طبق گفته سازمان بهداشت جهانی حداقل ٤٠ تا ۷٠درصد جمعیت کل کشور به این بیماری مبتلا خواهند شد».(سایت خبر فوری ۱۷ خرداد۹۹).
درصورتی که طبق اعتراف مینو محرز متبلایان به کرونا در کشور را ۲۰درصد در نظر بگیریم تعداد مبتلایان کرونا در کشور، آمار وحشتناک ۱۶میلیون نفرخواهد بود.
۵۰ هزار آمار حداقلی جان باختگان کرونا
در جریان قیام سراسری آبان۹۸ سازمان مجاهدین خلق ایران با استناد به گزارشات و اسناد ارسالی از داخل کشور آمار بیش از ۱۵۰۰ شهید را در آذرماه ـ به انضمام بیش از ۷۶۰ اسم و ۳۰۰ عکس ـ منتشر کرد. این پایه آماری شد که بعدها خبرگزاری رویتر و وزارت‌خارجه آمریکا به آن استناد کردند.
در جریان کرونا هم از روز نخست به‌صورت روزانه مقاومت ایران آمار فوت‌شدگان کرونا را با آمار حداقلی اعلام کرد که باعث سوزش و زوزه خامنه‌ای و روحانی شد، حتی آخوند روحانی با عصبانیت به مردم گفت: «به‌تبلیغات دشمنان و ضد انقلاب گوش نکنند» تلویزیون حکومتی‌ـ شبکه خبر. ۱۷خرداد۹۹.
طبق اعتراف سرمداران رژیم که باز نشان از نوک کوه یخ کشتار کرونا است به مدیریت جنایتکارانه خامنه‌ای در پنهان‌کاری آمار کرونا بیشتر پی‌می‌بریم.
احسان مصطفوی، از مقام‌های انستیتو پاستور ایران در یک نشست ویدئو کنفرانسی با خبرنگاران گفت: «بر اساس یافته‌ها شاید حدود ۱۵میلیون نفر از جمعیت کشور از اول اپیدمی تاکنون آلودگی به‌این ویروس را تجربه کرده‌اند». معنی این عدد حتی با نرخ مرگ و میر ۳درصد، رقم دهشتناک ۴۵۰هزار نفر است.
نتیجه این‌که اعلام آمار ۵۰هزار که از سوی مقاومت ایران اعلام می‌شود، با برآورد نرخ مرگ کرونا در سایر کشورها هم بسیار پایین‌تر از حتی اعترافات کارگزاران جنایتکار ولایت فقیه است.
کشتار مردم فرصت بقاء یا باتلاق ولایت فقیه؟
نتیجه این‌که، با این پنهان‌کاری جنایتکارانه، آیا خامنه‌ای می‌تواند جلوی جوشش و خروش مردم را بگیرد و با خون مردم برای نظامش فرصت بسازد؟ یا خشم مردم فوران خواهد کرد و شعله کبریت به انبار باروت اجتماعی خواهد رسید؟
