روز یک‌شنبه ۳۱شهریور ۹۸ روزنامه‌های حکومتی مصاحبه‌ای از بهزاد نبوی، معاون اسبق نخست‌وزیر در دوران طلایی؟! خمینی، منتشر کردند که وی به وجود ۲جاسوس خارجی در دفتر یکی از سرکردگان سپاه پاسداران اشاره کرده بود. همین کافی بود تا سر کلاف «جاسوس بازار» رژیم باز شود و انبوهی موارد دیگر از پرده بیرون بیفتد. واقعیتی که به‌صورت یک قوز بالا قوز دیگر درآمد و هیکل نحس رژیم را بیش‌از‌پیش دچار کج‌و‌کولگی کرد آن‌چنان که شتر دوکوهانه هم در برابر این شاکله پردست‌انداز حکم مجسمه ونوس را پیدا کرده است.
نبوی از وجود جاسوس خارجی در دفاتر سرکردگان سپاه می‌گوید
بهزاد نبوی که در جریان قرارداد الجزایر بین خمینی و ریگان نقش مهمی داشت و بعدها نیز از دهانش دررفت که حتی میزان دارایی‌های ایران را(که در جریان آن قرارداد به نابودی داد) نمی‌دانسته و هنوز هم نمی‌داند و در فساد مالی و قتل مخالفان نظام سراپایش آغشته به خون مجاهدین و جیب‌هایش مملو از دسترنج به سرقت‌رفته زحمت‌کشان است، این روزها در جریان سهم‌خواهی از خامنه‌ای دست روی نکاتی گذاشته که به‌طور معمول هر ۴سال یکبار از مقامات رژیم و سرکردگان باندی آخوندها سرمی‌زند و این مورد را هم باید به حساب همان نمونه‌های ۴سال یکبار گذاشت.
اما اصل بحث در این یادداشت، نه بهزاد نبوی بلکه مسأله کثرت نفوذی‌های خارجی در سپاه پاسداران و وزارت اطلاعاتی است که به‌گفته سرکردگان سپاه، مکتبی‌ترین و خلص‌ترین بخش سپاه از روز اول بوده است.(نگاه کنید به مصاحبه محسن رضایی درباره چگونگی تولد وزارت اطلاعات از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران)
تلویزیون جام جم یک(رژیم) نیز اخیراً مصاحبه‌ای از پاسدار علیرضا افشار در روز ۳۰شهریور ۹۸ پخش کرد که می‌گفت: «سپاه یک نهاد اطلاعاتی بود، یک نهاد امنیتی بود، اصلاً نظامی نبود، اکثر بچه‌های سپاه اون موقع اسم مستعار داشتند، اسامی مثل آقای نجات حتی آقای محسن رضایی امثالهم اینها اسامی‌شان اسامی مستعار بود کد داشتند، شبکه اطلاعاتی ساختار خودش را می‌خواست».
اکنون آن نهاد اطلاعاتی ـ امنیتی آن‌چنان غرق زمین‌خواری و فساد و ارتشاء و معاملات قاچاق شده که به همه چیز شبیه است مگر یک نهاد اطلاعاتی!
روز اول مهر ۹۸ خبرگزاری حکومتی ایسنا از قول یک اطلاعیه همین وزارت اطلاعات رژیم گزارش داد سربازان گمنامش مجموعه اراضی گسترده‌ای به مساحت تقریبی ۸۵هزار متر مربع در منطقه شهرک غرب تهران(به ارزش تقریبی بیش از ۵۰هزار میلیارد ریال) را که دیگر مسئولان نظام به مردم فروخته و به‌طور رسمی معامله کرده و سند به نامشان صادر کرده بودند، مصادره کرده و به نام دولت خودشان ثبت کرده و سند جدید صادر نموده‌اند! مفهوم همه این حرف‌ها به زبان ساده می‌شود این‌که: وزارت اطلاعات بخش وسیعی از اراضی شهرک غرب را از دارندگان سند مالکیت آن زمین‌ها مصادره کرد و به اسم خودش نمود!
در کنار چنین زمین‌خواری‌های آشکاری می‌توان به صنعت «هلدینگ‌داری!» وزارت اطلاعات نیز اشاره کرد. افزایش شمار کمپانی‌ها و هلدینگ‌های متعلق به وزارت اطلاعات به‌صورت پیوسته در تمامی این سال‌ها ادامه داشته است. یک سوپرهلدینگ و دهها شرکت و کمپانی متعلق به وزارت اطلاعات تاکنون شناسایی شده‌اند.
علی یونسی، وزیر اسبق اطلاعات در سال ۱۳۹۱، در یک مصاحبه اعلام کرده بود بیش از ۱۰۰شرکت وابسته به سپاه را منحل کرده است! او توضیح نداد که این نهاد اطلاعاتی ـ امنیتی چه تعداد کمپانی و شرکت داشته که توانسته در یک شب ۱۰۰کمپانی را منحل کند؟!
گستردگی حوزه کار این شرکتها که از واردات نرم‌افزار تا صادرات خشکبار را شامل می‌شود نشان‌دهنده وسعت کار تجاری این نهاد اطلاعاتی امنیتی! است.
اسامی برخی شرکتهای متعلق به وزارت اطلاعات
اکنون با چنین شناختی از مهم‌ترین نهاد اطلاعاتی ـ امنیتی نظام آخوندها می‌توان تصویر روشن‌تری از داستان نفوذ در این مجموعه «تماما مخفی؟!» به‌دست آورد و این‌که چگونه یک سازمان اطلاعاتی می‌تواند به گردشگاه دیگر نهادهای اطلاعاتی جهان تبدیل گردد.
دیگر موارد نفوذ
البته بهزاد نبوی اولین کسی نیست که درباره غلغله نفوذی و جواسیس خارجی در سپاه پاسداران صحبت کرده است، چه بسا که او شاید در این موضوع جدیدالوروترین نفر باشد! پیش از او از جمله به این موارد می‌توان اشاره کرد:
مصطفی‌پور محمدی، معاون وزارت اطلاعات در دوران قتل‌های زنجیره‌ای و از اعضای هیات مرگ در قتل‌عام ۶۷ که شهرت بالایی در میان جنایت‌کاران فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران دارد، در مصاحبه‌ای به تاریخ ۱۸تیر ۹۸ با سایت حکومتی جماران و در اشاره به قتل‌های زنجیره‌ای تلاش کرد شبهه وجود نفوذی در مرتکبان قتل‌های زنجیره‌ای را هم القا و هم برطرف کند! او نهایتاً در همان مصاحبه گفت: « این‌که مستقیماً طبق ادعایی که برخی از این آقایان کردند یعنی شبکه جاسوسی و نفوذ و اینها، هیچ‌کدامشان ثابت نشد و این حادثه هم اتفاق افتاد. از این جهت می‌توان گفت وزارت اطلاعات یک مجموعه گسترده‌ای با احساس مسئولیت و فداکاری، جان‌نثاری و پای کار بودن است و البته محیط‌های قدرت پنهان محیط‌های خطرناکی است، محیط‌های اشتباه‌خیزی است، محیط‌هایی است که اگر کنترل نشود، مشکل‌ساز خواهد شد».
پورمحمدی در جای دیگری در همان مصاحبه می‌گوید: «حالا این‌که در این تحلیل اینها نفوذی وجود دارد، این هم ثابت نشد، ما که نمی‌توانیم صرفاً روی تحلیل‌مان کار کنیم، آدم‌هایش موجودند، محاکمه شدند، زندان رفتند، همه‌شان تحمل حبس طولانی کردند، اینها که موجودند بعد هم این‌که وزارت کار کردند، هیچ ردی که مشخصاً القای مستقیم باشد، نبود».
به‌هرحال آنچه که روشن است ترافیک وجود نفوذی در رسمی‌ترین نهاد اطلاعاتی آخوندهاست که اکنون به سوژه‌ای برای زخم‌زبان‌زدن باندی به یک‌دیگر تبدیل شده است تا آنجا که روز دوشنبه اول مهر ۹۸ پاسدار تروریست محمدرضا نقدی، معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران، وجود «جواسیس!» خارجی در دفتر خود را تکذیب کرد و گفت به‌علت انتشار چنین خبری، از بهزاد نبوی، شکایت خواهد کرد. نقدی که ظاهراً به‌شدت آشفته بود با اشاره به بهزاد نبوی همکار قدیمی خودش اضافه کرد: «انشاءالله (نبوی) به‌زودی به دادگاه خواهد رفت و باید پاسخگوی اتهامات کذبی که وارد کرده و در نهایت منتظر مجازات آن باشد». جالب آن که خبر خدمت‌گذاری! ۲جاسوس خارجی در دفتر نقدی را یک سایت به‌اصطلاح اصول‌گرا متعلق به احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، منتشر کرده است و نه اعضای باند رقیب! امری که نشان از شدت به‌هم‌ریختگی درونی نظام آخوندها دارد.
پیش از توکلی در خردادماه سال ۱۳۹۵ مجید انصاری، معاون پارلمانی دولت در آن تاریخ، در جلسه علنی مجلس که از رادیوی مجلس هم مستقیماً پخش می‌شد با اشاره به وزارت اطلاعات گفته بود: «فردی داشتیم که در همانجا نفوذ کرده بود و اعدام هم شده است. همین سال گذشته هم انجام شد».
در یک مورد دیگر عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت خاتمی و استاندار اسبق کردستان، در تاریخ ۱۱اردیبهشت ۱۳۹۷ در جریان یک دعوای باندی لابلای صحبت‌هایش گفته بود: «حمله کنندگان به ظریف در دانشگاه عضو همان تشکیلاتی هستند که جاسوس اسراییل در دفتر رئیس‌شان جا خوش کرده بود».
در کنار اینها البته می‌توان به داستان الانبار اتمی تورقوزآباد و تخلیه آن توسط سرویس‌های بیگانه هم اشاره کرد که مدت‌هاست دست‌مایه تحقیر این نهاد جنایتکار اطلاعاتی است. نهادی که تا ۳گز بالای سرش در فساد مالی، شکنجه، جنایت و مال مردم خواری غرق است اما به همان میزان که مردم و به‌ویژه جوانان این میهن را به‌قتل می‌رساند از دیگر سو در و پیکرش برای ورود دیگر سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه، چار و چارطاق است! چرا که رژیم به‌خوبی می‌داند دشمنش همین مردم ایران هستند و به همین علت است که در مقابل مردم و جوانان این میهن این‌چنین درنده‌خو ظاهر می‌شود و چون نوبت به بیگانه می‌رسد، معتدل و اعتدالی عمل می‌کند!
