با آن که خامنهای در سخنرانی ۱۹بهمن خود، اکیداً از ایادی و نیروهای خود خواست که راهپیمایی ۲۲بهمن را و سیلهٔ تسویهحساب خود با یکدیگر قرار ندهند و آن را مظهر اختلافات و درگیری قرار ندهند، اما در عمل این نمایش حکومتی به نمایش تضادها و جنگ و دعواهای درونی رژیم و افزون بر آن به نمایش بحرانهای لاعلاج حکومت تبدیل شد.
کمترین و محتاطانهترین چیزی که میشود راجع به مراسم ۲۲بهمن رژیم گفته شود این است که این مراسم و راهپیمایی، آنچنانکه رژیم میخواست آن را به جشن اقتدار و نمایش وحدت و قدرت تبدیل کند از کار در نیامد.
قبل از هر چیز امریه ولیفقیه ارتجاع بود که کف خیابانها لگدکوب شد! آنهم بهوسیله مقلدینش! در مهمترین مراسم سالانه نظام که روز موجودیت یافتنشان است.
در کشورهای دیگر، چنین روزی یک جشن ملی است، اما در ایران بهدلیل جدایی عمیق میان مردم و حکومت و به بیان واقعیتر بهعلت نفرت و کینه عمیق مردم با این حاکمیت غاصب و فاسد و ستمگر، این مناسبت وضعیت خاصی دارد. به تعبیر رهبر مقاومت مسعود رجوی، ۲۲بهمن روزی است که مردم ایران با یک چشم خندان و یک چشم گریان به آن مینگرند. رژیم برای سرپوش گذاشتن بر همین واقعیت تمام انرژی و امکانات خود را بسیج میکند و تلاش میکند تا به این مراسم وجهه نمایشی بدهد بر نفرت عمومی از این رژیم سرپوش بگذارد. اما از آنجا که هر سال نسبت به سال قبل نارضایتی و نفرت مردم از رژیم عمیقتر و شدیدتر میشود، رژیم هم ناچار است تبلیغات و تلاش خود را در مورد برگزاری این مراسم مضاعف مکند. بنابراین فرقی که این روز با روزهای مشابه آن در کشورهای دیگر دارد این است که در آن کشورها، چنین مراسمی یک مراسم ملی است که خود مردم بدون زور و اجباری در آن شرکت میکنند و در ایران معکوس است.
اجبار ارائه آمار تقلبی. میلیونی و یا هزاران نفره؟!
رژیم هر سال رقم سازیهای خود در مورد تعداد شرکت کنندگان در این مراسم را بالا و بالاتر میبرد، مثل نمایشهای انتخاباتیاش. در کشورهای دیگر بالا پایین شدن این آمارها نشانهٔ نفی نظام نیست، اما رژیم که خودش میداند و همه هم میدانند که هیچ پایه اجتماعی ندارد، آمار شرکت کنندگان این معنا را برجستهتر میکند. خود رژیم همیشه آمار میلیونی میدهد، اما خبرگزاریها از عبارت «هزاران نفر» برای توصیف ابعاد شرکت کنندگان در این تظاهرات و راهپیمایی استفاده کردهاند و علاوه بر آن رژیم آه و ناله میکند که سی.ان.ان و بیبیسی عربی که از قضا از رسانههای حامی رژیم هستند، این مراسم را مراسم حکومتی توصیف کردهاند و این واقعیتی است که هر ناظر خارجی آن را در مییابد.
رژیم با استفاده از همهٔ ابزار و وسایل تلاش میکند جمعیت بیشتری به این مراسم بکشاند. صرفنظر از مکانیسم زور و اجبار که اهرم اصلی رژیم برای کشاندن کارکنان دولتی و سربازان و دانشآموزان و غیره به این مراسم است. رژیم از مشوقهای مادی هم به وفور استفاده کرد.
از ساندیس تا توزیع جایزه و آش شلهقلمکار و لیست حضور و غیاب
یک نمونه از تبلیغات و التماسهای رژیم برای کشاندن مردم به راهپیمایی ۲۲بهمن این بود که در یک مرکز وابسته به رژیم چند دوچرخه بهمنظور جایزه دادن به کسانی که در راهپیمایی شرکت میکنند به نمایش گذاشته شده تا نوجوانان را تشویق به شرکت در نمایش راهپیمایی بکنند.
ایستگاههای بهاصطلاح صلواتی هم برای توزیع آش رشته و فرنی و کیک و غیره هم به وفور دیده میشدند و همین طور اجرای نمایشهای مختلف... (به اینها اضافه کنید لیست حضور و غیاب تیمهای فوتبال مدارس اهواز را!) همهٔ اینها چه چیزی را نشان میدهد؟ اینکه این یک مراسم حکومتی است و بس! بنابراین شکست آن هم شکستی برای رژیم است.
شعارهای مخالفان در ۲۲بهمن!
در مراسم ۲۲بهمن نه تنها نیروهایی که به اجبار به این مراسم آورده شده بودند علیه گرانی و فساد و دزدی و فقر و بیکاری شعار میدادند بلکه وابستگان نظام هم پلاکارد و دستنوشتههایی بلند کرده بودند که مواردش آن قدر گسترده بود که رسانههای رژیم هم ناگزیر به آن اعتراف کردند.
نمایش وحدت در ۲۲بهمن
مراسم ۲۲بهمن بهرغم تمامی هشدارهای پیشاپیش خامنهای مبنی بر تبدیل نکردن مراسم به محل جنگ باندی، به سرعت به محل بروز انفجار تضادها و جنگ دعوای درونی رژیم تبدیل شد. از شعارهایی که علیه روحانی و دولت او و علیه لاریجانی دادند تا دستنوشتههایی که برضد وضع موجود بالای سر بردند. و این قضایا آن قدر گستردگی داشت که حتی رسانههای حکومتی هم نوشتند.
آنسوی تبلیغات حکومتی
واقعیت این است که بحران درونی رژیم نتیجهٔ بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی حادی است که از هر طرف رژیم را در بر گرفتهاند. تا وقتی آن بحرانها هست و روزبهروز هم شدیدتر میشوند، این انتظار که بحران درونی رژیم تخفیف پیدا کند، سادهلوحانه است. بهخصوص که رژیم با خطر قیام مواجه است که بهقول خودشان مثل آتش زیر خاکستر با کمترین نسیمی شعلهور خواهد شد. خامنهای در همان سخنرانی ۱۹بهمن به وحشتزدگی نیروهایش از وضعیت موجود هم اشاره کرد و گفت: «کار دشمن دلهره افکندن است. کار دشمن این است که دلهره بیاندازد، بترساند، ناامید کند» و چند بار تکرار کرد که «نترسید... از اختلافات بترسید از دشمن اصلاً نترسید، از دشمن نترسید».
آنسوی تبلیغات، ۸۰میلیون مطالبهگر ایستاده است!
حمیدرضا جلاییپور، پاسدار سابق و از مهرههای همسو با روحانی که تحت عنوان استاد جامعهشناس دانشگاه از او اسم میبرند، در عین اینکه تلاش دارد مثل روحانی نظام را «مستقر» وانمود کند با اشاره به مشکلاتی از قبیل فساد و ناکارآمدیهای رژیم میگوید: «موضوعهای فوق به این معنا نیست که جمهوری اسلامی راحت باشد، که مردم دیگر انقلاب نمیکنند؛ باید اعتراضات خارج از چارچوب مانند اعتراضات دیماه گذشته را جدی بگیرد» وی هشدار داد: «در حال حاضر ۸۰میلیون آدم مطالبهگر داریم که اداره کشور را سخت میکند».(منبع: سایت انصاف نیوز ۱۶بهمن ۹۷)
شکاف و نارضایتی مردم
روزنامه ایران ارگان دولت روحانی هم در توصیف کارنامه چهل ساله حکومت آخوندی نوشت: «به دور از خطوط قرمز ساختگی، باید پذیرفت که پس از گذشت ۴۰سال، شاهد ضعفهای غیرقابل کتمان و در برخی موارد مشکلات ناباورانهای در مواردی همچون اقتصاد، فرهنگ، سیاست، مسائل اجتماعی، هنجارهای اخلاقی و (غیره) هستیم که فرسنگها با آرمانها و شعارهای انقلاب فاصله دارد... طبیعتاًًً این شکاف عمیق میان شعارها و دستآوردها به کاهش سطح اعتماد عمومی و افزایش نارضایتیها منتج شده است»
اعترافهای حکومتی
در یک نمونهٔ دیگر روزنامه ایران ارگان دولت روحانی هم در توصیف کارنامه چهل ساله حکومت آخوندی نوشت: «به دور از خطوط قرمز ساختگی، باید پذیرفت که پس از گذشت ۴۰سال، شاهد ضعفهای غیرقابل کتمان و در برخی موارد مشکلات ناباورانهای در مواردی همچون اقتصاد، فرهنگ، سیاست، مسائل اجتماعی، هنجارهای اخلاقی و (غیره) هستیم که فرسنگها با آرمانها و شعارهای انقلاب فاصله دارد».
این روزنامه در نتیجهگیری از این وضع به نفرت مردمی هم اذعان کرده و نوشته «طبیعتاًًً این شکاف عمیق میان شعارها و دستآوردها به کاهش سطح اعتماد عمومی و افزایش نارضایتیها منتج شده است».
در چنین شرایطی این طبیعی است که نمایشهایی که رژیم بهمنظور نمایش اقتدار و انسجام خودش راه میاندازد به آیینه بحرانها و وضعیت در هم شکستهاش تبدیل شود