بنا بر گفته مقامات آتشنشانی تهران، بنیاد غارت موسوم به مستضعفان بهعنوان مالک ساختمان پلاسکو، شهرداری رژیم در تهران و دولت روحانی نسبت به هشدارهای مکرر این سازمان در زمینه غیرایمن بودن پلاسکو بیتوجه و بیتفاوت بودهاند، و این مساله عامل اصلی بهوجود آمدن فاجعه آتشسوزی و فروریختن پلاسکو میباشد.
با این وجود رسانهها و مهرههای هر دو باند رژیم، ضمن ریختن اشک تمساح برای مردم و آتش نشانانی که در این حادثه هولناک جان باختهاند، رذیلانه درصدد بهرهبرداری باندی از خون کشته شدگان هستند.
کیهان خامنهای 2بهمن 93 به این شگرد البته در جهت منافع باند خودش اشاره میکند و مینویسد: ”بدتر از «شایعه سازان»، کار «کاسبان سیاسی» است که همواره مترصد فرصتی هستند تا از هر اتفاقی ولو درد و رنج مردم، ارتزاق کنند. شاید «کاسب سیاسی» برای این عده کم باشد؛ «کفتار» عنوان مناسبتری است“.
نویسنده در چند سطر بعد به صراحت دم خروس جنگ باندی را بیرون میدهد و مینویسد: ”یکی از این کفتارها به بهانه یافتن مقصر، سعی در گرفتن ماهی از آب گلآلود کرده و مینویسد، چون صاحب ساختمان پلاسکو فلان بنیاد بوده پس مقصر آن نهاد است. دیگری با نیم نگاهی به انتخابات پیش رو، شهرداری و شورای شهر را عامل این فاجعه دانسته و برای یک جریان سیاسی خاص تبلیغ میکند. “ (کیهان2بهمن 95)
مقالهنویس کیهان بهتر از این نمیتوانست دم خروس مقاصد کثیف باندی را در پس پرده اشک تمساح ریختن برای هموطنان کشته و زخمی از جمله آتش نشانان، نشان دهد.
این روزنامه حکومتی از یک طرف بهصورت رذیلانهیی تلاش دارد، در پوش حمله به باند رقیب، مسئولیت بنیاد موسوم به مستضعفان و شهرداری رژیم در تهران را که در تیول باند خامنهای است لاپوشانی و ماست مالی کند، و گناه را به گردن کسبه و هیأت مدیره پلاسکو بیندازد، و از طرف دیگر با اشک تمساح ریختن برای کشته شدگان، دست باند مقابل را برای استفاده از این فاجعه در جنگ باندی ببندد.
روزنامه وطن امروز نیز بطور شرمآوری اجساد سوخته شده در پلاسکو را وسیله کرده و با وقاحت، فداکاری آتش نشانان در این حادثه را به جیب باند خامنهای میریزد و این عزیزان فداکار را با پاسداران اعزامی به سوریه برای کشتن مردم آنجا، تحت عنوان دجالگرانه ”مدافعان حرم“مقایسه میکند و مینویسد ”این همان «فرهنگ مدافعان حرم» است! همان نگرانی برای امن و امان مردم! بزرگ شدگان مکتب «جمهوری“ ! (وطن امروز2بهمن95)
متقابلاً رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی – روحانی نیز باند مقابل را مقصر میدانند و چنین وانمود میکنند که گویا دولت ضدمردمی روحانی در بوجود آمدن این حادثه هیچ نقشی نداشته است.
روزنامه حکومتی ابتکار شهرداری تهران را مورد حمله قرارمیدهد ومینویسد: ”باید شوربختانه گفت پای مدیریت نیز اینجا حسابی میلنگد. قبلاً صاحبنظران و دلسوزان و کارشناسان پیرامون پایین بودن ضریب ایمنی شهر تهران هشدار داده بودند. نشانهها به ما میگفت که مدیریت شهری تهران، در چه وضعیتی است. “ (ابتکار2بهمن95)
روزنامه جهان صنعت برای کم اهمیت جلوه دادن نقش دولت ضدمردمی در بوجود آمدن این حادثه، دولت را نیز در میان سایر مقصران از جمله مغازهداران! ساندویچ میکند: ”مسالهای که واضح و مبرهن است، این است که سهلانگاری و عدم انجام وظایف و تعهدات از سوی مقامات شهرداری و دولتی در این حادثه غیرقابل چشمپوشی است و غفلت مالکان این مغازهها هم انکار نشدنی“. (جهان صنعت 2بهمن95)
توصیه روزنامه حکومتی جمهوری به دولت روحانی این است که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، از فرصت آتشسوزی در پلاسکو استفاده کند و نهادهای وابسته به باند خامنهای را مورد حسابرسی قرار دهد: ”از دولت تدبیر و امید که آماده میشود تا به فضل الهی در آستانه چهار سال دوم کار خود قرار گیرد، انتظار میرود برای جلب بیشتر اعتماد عمومی، با همه توان خود به مقابله با مافیای حاکم بر ساز و کارهایی از این دست برود و پشت پرده سیاه آن را آشکار سازد و اجازه ندهد حادثه ساختمان پلاسکو با گذشت زمان فراموش شود. از شورای شهر و شهرداری که مستقیماً مسئول هستند حساب کشی شود، زیرا این حادثه به گفته خودشان ممکن است در دهها مجتمع مشابه دیگر نیز رخ دهد“ (جمهوری اسلامی2بهمن95)
روزنامه حکومتی مردمسالاری در پاسخ به کیهان خامنهای وارد شده و موج سواری روی وقایع برای جنگ باندی را به آنها نسبت میدهد: ”وظیفه همگان این است که بدون نگرش سیاسی به این حادثه بنگرند. اما متأسفانه، درخواست عدم نگرش سیاسی به این حادثه و تشبیه کسانی که از این حادثه، به نفع اهداف سیاسی خود سوءاستفاده میکنند به لاشخور سیاسی، توسط طیفهای نزدیک به رسانههایی صورت گرفت که پس از حادثه تلخ قطار تبریز _ مشهد، حتی یک روز هم برای همدردی با قربانیان آن حادثه صبر نکردند و با شدیدترین مواضع سیاسی، ابعاد انسانی آن حادثه را زیر سایه سیاست قرار دادند. عدم نگرش سیاسی به این حادثه، یک درخواست صحیح است، اما مشروط به آن که کسانی که این درخواست را مطرح میکنند خودشان قبلاً سوار این موج نشده باشند“. (مردمسالاری2بهمن)
این روش جاری هر دو باند رژیم و مهرهها و رسانههای وابسته به آنها است که هر حادثه تلخ اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی را ابزار جنگ باندی برای از دور خارج کردن باند مقابل کنند و آنچه در این بین محلی از اعراب ندارد منافع مردم است. این همان ارتزاق کثیف از خون هموطنان و آتش نشانان فداکاری است که جان باختند.
این رویکرد و ارتزاق کثیف، با توجه به نمایش انتخابات آتی، ضریب خورده است، بهنحوی که هر دو باند رژیم در جنگ قدرت برای تصاحب کرسی ریاستجمهوری رژیم، تلاش دارند ماکزیمم سوءاستفاده از این واقعه دردناک و تکان دهنده را داشته باشند.
توضیح روزنامه جمهوری به دولت روحانی برای استفاده از فرصت پیش آمده (آتشسوزی پلاسکو) در جهت خارج کردن حریف از صحنه، در همین رابطه است. چنانچه تلاش کیهان خامنهای برای خنثی کردن باند مقابل در سوءاستفاده سیاسی از این حادثه دردناک برای نمایش انتخابات، همین واقعیت را ثابت میکند.
با این وجود رسانهها و مهرههای هر دو باند رژیم، ضمن ریختن اشک تمساح برای مردم و آتش نشانانی که در این حادثه هولناک جان باختهاند، رذیلانه درصدد بهرهبرداری باندی از خون کشته شدگان هستند.
کیهان خامنهای 2بهمن 93 به این شگرد البته در جهت منافع باند خودش اشاره میکند و مینویسد: ”بدتر از «شایعه سازان»، کار «کاسبان سیاسی» است که همواره مترصد فرصتی هستند تا از هر اتفاقی ولو درد و رنج مردم، ارتزاق کنند. شاید «کاسب سیاسی» برای این عده کم باشد؛ «کفتار» عنوان مناسبتری است“.
نویسنده در چند سطر بعد به صراحت دم خروس جنگ باندی را بیرون میدهد و مینویسد: ”یکی از این کفتارها به بهانه یافتن مقصر، سعی در گرفتن ماهی از آب گلآلود کرده و مینویسد، چون صاحب ساختمان پلاسکو فلان بنیاد بوده پس مقصر آن نهاد است. دیگری با نیم نگاهی به انتخابات پیش رو، شهرداری و شورای شهر را عامل این فاجعه دانسته و برای یک جریان سیاسی خاص تبلیغ میکند. “ (کیهان2بهمن 95)
مقالهنویس کیهان بهتر از این نمیتوانست دم خروس مقاصد کثیف باندی را در پس پرده اشک تمساح ریختن برای هموطنان کشته و زخمی از جمله آتش نشانان، نشان دهد.
این روزنامه حکومتی از یک طرف بهصورت رذیلانهیی تلاش دارد، در پوش حمله به باند رقیب، مسئولیت بنیاد موسوم به مستضعفان و شهرداری رژیم در تهران را که در تیول باند خامنهای است لاپوشانی و ماست مالی کند، و گناه را به گردن کسبه و هیأت مدیره پلاسکو بیندازد، و از طرف دیگر با اشک تمساح ریختن برای کشته شدگان، دست باند مقابل را برای استفاده از این فاجعه در جنگ باندی ببندد.
روزنامه وطن امروز نیز بطور شرمآوری اجساد سوخته شده در پلاسکو را وسیله کرده و با وقاحت، فداکاری آتش نشانان در این حادثه را به جیب باند خامنهای میریزد و این عزیزان فداکار را با پاسداران اعزامی به سوریه برای کشتن مردم آنجا، تحت عنوان دجالگرانه ”مدافعان حرم“مقایسه میکند و مینویسد ”این همان «فرهنگ مدافعان حرم» است! همان نگرانی برای امن و امان مردم! بزرگ شدگان مکتب «جمهوری“ ! (وطن امروز2بهمن95)
متقابلاً رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی – روحانی نیز باند مقابل را مقصر میدانند و چنین وانمود میکنند که گویا دولت ضدمردمی روحانی در بوجود آمدن این حادثه هیچ نقشی نداشته است.
روزنامه حکومتی ابتکار شهرداری تهران را مورد حمله قرارمیدهد ومینویسد: ”باید شوربختانه گفت پای مدیریت نیز اینجا حسابی میلنگد. قبلاً صاحبنظران و دلسوزان و کارشناسان پیرامون پایین بودن ضریب ایمنی شهر تهران هشدار داده بودند. نشانهها به ما میگفت که مدیریت شهری تهران، در چه وضعیتی است. “ (ابتکار2بهمن95)
روزنامه جهان صنعت برای کم اهمیت جلوه دادن نقش دولت ضدمردمی در بوجود آمدن این حادثه، دولت را نیز در میان سایر مقصران از جمله مغازهداران! ساندویچ میکند: ”مسالهای که واضح و مبرهن است، این است که سهلانگاری و عدم انجام وظایف و تعهدات از سوی مقامات شهرداری و دولتی در این حادثه غیرقابل چشمپوشی است و غفلت مالکان این مغازهها هم انکار نشدنی“. (جهان صنعت 2بهمن95)
توصیه روزنامه حکومتی جمهوری به دولت روحانی این است که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، از فرصت آتشسوزی در پلاسکو استفاده کند و نهادهای وابسته به باند خامنهای را مورد حسابرسی قرار دهد: ”از دولت تدبیر و امید که آماده میشود تا به فضل الهی در آستانه چهار سال دوم کار خود قرار گیرد، انتظار میرود برای جلب بیشتر اعتماد عمومی، با همه توان خود به مقابله با مافیای حاکم بر ساز و کارهایی از این دست برود و پشت پرده سیاه آن را آشکار سازد و اجازه ندهد حادثه ساختمان پلاسکو با گذشت زمان فراموش شود. از شورای شهر و شهرداری که مستقیماً مسئول هستند حساب کشی شود، زیرا این حادثه به گفته خودشان ممکن است در دهها مجتمع مشابه دیگر نیز رخ دهد“ (جمهوری اسلامی2بهمن95)
روزنامه حکومتی مردمسالاری در پاسخ به کیهان خامنهای وارد شده و موج سواری روی وقایع برای جنگ باندی را به آنها نسبت میدهد: ”وظیفه همگان این است که بدون نگرش سیاسی به این حادثه بنگرند. اما متأسفانه، درخواست عدم نگرش سیاسی به این حادثه و تشبیه کسانی که از این حادثه، به نفع اهداف سیاسی خود سوءاستفاده میکنند به لاشخور سیاسی، توسط طیفهای نزدیک به رسانههایی صورت گرفت که پس از حادثه تلخ قطار تبریز _ مشهد، حتی یک روز هم برای همدردی با قربانیان آن حادثه صبر نکردند و با شدیدترین مواضع سیاسی، ابعاد انسانی آن حادثه را زیر سایه سیاست قرار دادند. عدم نگرش سیاسی به این حادثه، یک درخواست صحیح است، اما مشروط به آن که کسانی که این درخواست را مطرح میکنند خودشان قبلاً سوار این موج نشده باشند“. (مردمسالاری2بهمن)
این روش جاری هر دو باند رژیم و مهرهها و رسانههای وابسته به آنها است که هر حادثه تلخ اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی را ابزار جنگ باندی برای از دور خارج کردن باند مقابل کنند و آنچه در این بین محلی از اعراب ندارد منافع مردم است. این همان ارتزاق کثیف از خون هموطنان و آتش نشانان فداکاری است که جان باختند.
این رویکرد و ارتزاق کثیف، با توجه به نمایش انتخابات آتی، ضریب خورده است، بهنحوی که هر دو باند رژیم در جنگ قدرت برای تصاحب کرسی ریاستجمهوری رژیم، تلاش دارند ماکزیمم سوءاستفاده از این واقعه دردناک و تکان دهنده را داشته باشند.
توضیح روزنامه جمهوری به دولت روحانی برای استفاده از فرصت پیش آمده (آتشسوزی پلاسکو) در جهت خارج کردن حریف از صحنه، در همین رابطه است. چنانچه تلاش کیهان خامنهای برای خنثی کردن باند مقابل در سوءاستفاده سیاسی از این حادثه دردناک برای نمایش انتخابات، همین واقعیت را ثابت میکند.