در شرایطی که هواشناسی از پیش نسبت بهوقوع سیل در استانهایی از کشور و بهویژه استانهای جنوبی هشدار داده بود، اما بیکفایتی و درماندگی نظام آخوندی و سازمانهای امداد و نجات آن، باعث شد که بارش در 9 استان کشور، و در 211 شهر و روستای کشور به بحران بزرگی تبدیل شود و جان و اموال مردم را به خطر بیندازد.
دراستانهایی که سیل آنها را فراگرفته است تأسیسات شهری و زیرساختهای ارتباطی بسیاری از شهرها و روستاها از بین رفته، و مردم مناطق سیل زده خصوصاً مردم استان سیستان و بلوچستان نیاز به کمکهای امدادی دارند. اما دولت روحانی و هلال احمر رژیم اقدام چندانی برای رفع مشکلات مردم سیل زده نکردهاند.
مسئولان هلال احمر رژیم کمبود بودجه و کمبود تجهیزات برای امدادرسانی و امکانات حداقلی این سازمان را بهانه عدم رسیدگی به مردم میکنند. در جریان حادثه ساختمان پلاسکو نیز هلال احمر مطرح میکرد که تجهیزات امدادرسانی این سازمان کم است تا حدی که برای تهران فقط یک دستگاه زنده یاب از زیر آوار در اختیار دارد!.
روزنامه حکومتی شهروند18بهمن 95 از قول یکی از اعضای کمیسیون بودجه مجلس رژیم مینویسد: ”وضعیت نامساعد بودجه هلالاحمر فرصت کمکرسانی را کُند خواهد کرد“.
خبرگزاری مهر27آذر 95 نیز در مورد کمبود اعتبار هلال احمر مینویسد: ”متأسفانه سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر، در دو سه سال اخیر بهشدت با کمبود اعتبار برای تجهیز پایگاهها و انبارهای خود مواجه بوده است“.
سایت حکومتی قدس آنلاین نیز مینویسد ”امید چندانی به بهبود بودجه بزرگترین سازمان کمکرسان کشور به هنگام حوادث و سوانح، نیست و این سازمان بهلحاظ بودجهیی همچنان در وضعیت قرمز بهسر خواهد برد“. (قدس آنلاین 23بهمن)
عدم رسیدگی نهادهای رژیم و بهویژه هلال احمر به وضعیت سیل زدگان در شرایطی است که مردم بهتزده بسیاری از شهرهای سیل زده ناظر ویرانیهای شهر و خانهشان هستند.
بخشهایی از استان سیستان وبلوچستان چندی است در محاصره سیل و آبگرفتگی است، طوری که در برخی از روستاها بسیاری از ساکنان مجبور به ترک منازل خود شدهاند..
امداد رسانی به مردم سیل زده آنچنان ناچیز است که نماینده مجلس رژیم از زاهدان را مجبور کرده است که به این وضعیت اعتراض کند.
علاوه بر این وضعیت، دردناکتر اینکه، رسانههای حکومتی از جمله رادیو تلویزیون دروغپرداز رژیم اخبار میزان خرابی شهرها و روستاها و مصیبتهایی که بر مردم وارد شده است را سانسور میکنند.
در این رابطه آش آنقدر شور شده است که سایت حکومتی سلامت نیوز9بهمن 95 مینویسد: ”انگار نه انگار در فاصله یکهزار و 500 کیلومتری از پایتخت، مردمانی بهتزده از سیل و ویرانیهایش هستند. شهرها و روستاهای جنوبی استان سیستان و بلوچستان در روزهای گذشته، موج ویران کننده سیلابها و روانآبها را به خود دیدهاند که خرابیهای بسیار به بار آورده است. تلویزیون، روزنامهها، مسئولان دولتی و غیردولتی، جملگی حواسشان، مصاحبههایشان، عکسهایشان و… همه معطوف به تهران است و دریغ از اینکه آخرین خبرها حکایت از آوارگی 10هزار نفره در شهرهای سیستان و بلوچستان دارد“.
این سایت حکومتی در ادامه در رابطه با وضعیت نامناسب امدادرسانی به مردم سیل زده مینویسد: ”گزارشهای مردمی مخابره شده از شهرهای سیستان و بلوچستان در روزهای اخیر برخلاف گفتههای استاندار سیستان و بلوچستان، خبر از نامناسب بودن وضعیت امداد و خدماترسانی به سیلزدگان دارد و این مهم را برخی نمایندگان استان سیستان و بلوچستان نیز تأیید کردند“.
یکی از شهروندان خاشی در رابطه با عدم رسیدگی نهادهای حکومتی به مردم سیل زده میگوید: ”در مدیریت بحران اکثر مسئولان استان کوتاهی کردند و عمق فاجعه در برخی از شهرهای جنوب سیستان و بلوچستان بسیار فجیع بود که این مسأله سبب نارضایتی و گلایه مردم از ستاد بحران شده است“.
ملاحظه میشود در حالیکه خانههای مردم در اثر سیل بر سرشان ویران میشود اما حاکمیت ضدمردمی آنها را در میان سیل و خرابی بیپناه رها کردهاند.
واقعیت این است که از این نظام هلاک کننده حرث و نسل، رسیدگی به مردم، انتظاری بیهوده است.
نظامی که بزرگترین نهاد امداد رسانیاش با کمبود بودجه جدی روبهروست، اما همین بودجه را یا صرف هزینههای نیروهای سرکوبگر نظامی و انتظامیاش میکند و یا خرج دخالت در کشورهای دیگر و صدور ارتجاع و تروریسم.
دراستانهایی که سیل آنها را فراگرفته است تأسیسات شهری و زیرساختهای ارتباطی بسیاری از شهرها و روستاها از بین رفته، و مردم مناطق سیل زده خصوصاً مردم استان سیستان و بلوچستان نیاز به کمکهای امدادی دارند. اما دولت روحانی و هلال احمر رژیم اقدام چندانی برای رفع مشکلات مردم سیل زده نکردهاند.
مسئولان هلال احمر رژیم کمبود بودجه و کمبود تجهیزات برای امدادرسانی و امکانات حداقلی این سازمان را بهانه عدم رسیدگی به مردم میکنند. در جریان حادثه ساختمان پلاسکو نیز هلال احمر مطرح میکرد که تجهیزات امدادرسانی این سازمان کم است تا حدی که برای تهران فقط یک دستگاه زنده یاب از زیر آوار در اختیار دارد!.
روزنامه حکومتی شهروند18بهمن 95 از قول یکی از اعضای کمیسیون بودجه مجلس رژیم مینویسد: ”وضعیت نامساعد بودجه هلالاحمر فرصت کمکرسانی را کُند خواهد کرد“.
خبرگزاری مهر27آذر 95 نیز در مورد کمبود اعتبار هلال احمر مینویسد: ”متأسفانه سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر، در دو سه سال اخیر بهشدت با کمبود اعتبار برای تجهیز پایگاهها و انبارهای خود مواجه بوده است“.
سایت حکومتی قدس آنلاین نیز مینویسد ”امید چندانی به بهبود بودجه بزرگترین سازمان کمکرسان کشور به هنگام حوادث و سوانح، نیست و این سازمان بهلحاظ بودجهیی همچنان در وضعیت قرمز بهسر خواهد برد“. (قدس آنلاین 23بهمن)
عدم رسیدگی نهادهای رژیم و بهویژه هلال احمر به وضعیت سیل زدگان در شرایطی است که مردم بهتزده بسیاری از شهرهای سیل زده ناظر ویرانیهای شهر و خانهشان هستند.
بخشهایی از استان سیستان وبلوچستان چندی است در محاصره سیل و آبگرفتگی است، طوری که در برخی از روستاها بسیاری از ساکنان مجبور به ترک منازل خود شدهاند..
امداد رسانی به مردم سیل زده آنچنان ناچیز است که نماینده مجلس رژیم از زاهدان را مجبور کرده است که به این وضعیت اعتراض کند.
علاوه بر این وضعیت، دردناکتر اینکه، رسانههای حکومتی از جمله رادیو تلویزیون دروغپرداز رژیم اخبار میزان خرابی شهرها و روستاها و مصیبتهایی که بر مردم وارد شده است را سانسور میکنند.
در این رابطه آش آنقدر شور شده است که سایت حکومتی سلامت نیوز9بهمن 95 مینویسد: ”انگار نه انگار در فاصله یکهزار و 500 کیلومتری از پایتخت، مردمانی بهتزده از سیل و ویرانیهایش هستند. شهرها و روستاهای جنوبی استان سیستان و بلوچستان در روزهای گذشته، موج ویران کننده سیلابها و روانآبها را به خود دیدهاند که خرابیهای بسیار به بار آورده است. تلویزیون، روزنامهها، مسئولان دولتی و غیردولتی، جملگی حواسشان، مصاحبههایشان، عکسهایشان و… همه معطوف به تهران است و دریغ از اینکه آخرین خبرها حکایت از آوارگی 10هزار نفره در شهرهای سیستان و بلوچستان دارد“.
این سایت حکومتی در ادامه در رابطه با وضعیت نامناسب امدادرسانی به مردم سیل زده مینویسد: ”گزارشهای مردمی مخابره شده از شهرهای سیستان و بلوچستان در روزهای اخیر برخلاف گفتههای استاندار سیستان و بلوچستان، خبر از نامناسب بودن وضعیت امداد و خدماترسانی به سیلزدگان دارد و این مهم را برخی نمایندگان استان سیستان و بلوچستان نیز تأیید کردند“.
یکی از شهروندان خاشی در رابطه با عدم رسیدگی نهادهای حکومتی به مردم سیل زده میگوید: ”در مدیریت بحران اکثر مسئولان استان کوتاهی کردند و عمق فاجعه در برخی از شهرهای جنوب سیستان و بلوچستان بسیار فجیع بود که این مسأله سبب نارضایتی و گلایه مردم از ستاد بحران شده است“.
ملاحظه میشود در حالیکه خانههای مردم در اثر سیل بر سرشان ویران میشود اما حاکمیت ضدمردمی آنها را در میان سیل و خرابی بیپناه رها کردهاند.
واقعیت این است که از این نظام هلاک کننده حرث و نسل، رسیدگی به مردم، انتظاری بیهوده است.
نظامی که بزرگترین نهاد امداد رسانیاش با کمبود بودجه جدی روبهروست، اما همین بودجه را یا صرف هزینههای نیروهای سرکوبگر نظامی و انتظامیاش میکند و یا خرج دخالت در کشورهای دیگر و صدور ارتجاع و تروریسم.