728 x 90

فروپاشی بنیاد‌های جامعه ایران

مسکن خالی
مسکن خالی
نتایج سرشماری سال 95، با 8 پیام کلیدی در دو حوزه «جمعیت» و «بازار مسکن» از سالمندتر شدن جمعیت ایران - کاهش جمعیت جوان - حکایت دارد. یافته‌های سرشماری نشان می‌دهد رشد جمعیت «میان‌سال» و «سالخورده‌ » نسبت به سال 90 باعث شده هم‌اکنون 52 درصد کل جمعیت کشور را افراد بالای 30سال تشکیل دهند.

«رشد 55 درصدی تعداد خانه‌های خالی» پیام دیگر این سرشماری است که کارشناسان علت آن را در «سونامی ساخت و سازهای غیرمصرفی سال‌های 90 تا 92» و «رکود بعد از آن» عنوان می‌کنند.

***
نتایج کلی سرشماری سال 1395... حاکی از کاهش نرخ رشد جمعیت و تعداد خانوار‌های کشور است.

یعنی هم تعداد زاد و ولد نسبت به مرگ و میر افزایش پیدا کرده! و هم تعداد خانواد‌ه‌های جدید نسبت به سرشماری قبل در سال 1390و حتی سال 1385 کمتر شده. (این در حالی است که میزان افزایش طلاق در ایران از مرز ساعتی 19 طلاق در ساعت گذشته و به 20 و حتی 21 طلاق در ساعت رسیده!)

آمارها همچنین حاکی از افزایش جمعیت مستاجران کشور است. اما شگفت‌آور آن‌که همزمان تعداد خانه‌های خالی در ایران هم یک افزایش 55 درصدی را نشان می‌دهد!

نتایج آماری همچنین تصویری از تعداد خانوارهای کشور را پیش‌رو می‌گذارد. در این تابلو تعداد خانوارهای کشور گرچه نسبت به سال 90، 14 درصد رشد داشته و از 21 میلیون و 185هزار خانوار در سال 90 بالغ بر 24 میلیون و 195هزار خانوار در حال حاضر افزایش یافته است. اما درصد رشد تعداد خانوارهای کشور نسبت به سرشماریهای قبلی، کاهش نشان می‌دهد.

از سوی دیگر نتایج سرشماری 95 حاکی است خانوارهای ایرانی در حال کوچک‌تر شدن هستند. بر اساس گزارش مرکز آمار، بعد خانوار که در سال 55 معادل 02/ 5نفر بوده است در اواسط دهه 80 به 03/ 4، در سال 90 به 5/ 3 و اکنون به 3/ 3نفر کاهش یافته است.
به گزارش «دنیای اقتصاد»، نتایج سرشماری 95 حاکی از افزایش 55 درصدی خانه‌های خالی در کشور نسبت به سال 90 است و این در حالی است که در این مدت کل موجودی مسکن کشور با احتساب خانه‌های خالی تنها 17 درصد افزایش یافته است. کل موجودی مسکن کشور در سال 90 حدود 21 میلیون و 663هزار واحد بوده که با 17 درصد رشد به 25میلیون و 412هزار واحد در سال 95 رسیده است. در مقابل، آمار خانه‌های خالی از یک‌ میلیون و 663هزار واحد در سال 90 به 2 میلیون و 587هزار واحد در سال جاری افزایش یافته و حدود 55 درصد رشد کرده است. مقایسه این دو آمار به خوبی اتلاف سرمایه ساختمانی عمدتاً در سال‌های 90 تا 92 را آشکار می‌کند و نشان می‌دهد بخش زیادی از ساخت‌وسازها در این فاصله غیرمصرفی، لوکس و متراژ بزرگ بوده که با جنس خانوارها (با ابعاد کوچک‌تر از یک دهه قبل) سازگار نبوده است.
با این حساب، نسبت خانه‌های خالی به کل موجودی واحدهای مسکونی کشور 11 درصد است که نشان می‌دهد از هر 10 خانه در کشور، حداقل یکی خالی است. این وضعیت البته در تهران بحرانی‌تر است. بنا بر اعلام پارسا، رئیس مرکز آمار ایران، تعداد خانه‌های خالی در تهران از 327هزار واحد در سال 90 به 490هزار واحد افزایش یافته و اکنون 13درصد از کل موجودی واحدهای مسکونی پایتخت (3میلیون و 890هزار واحد شامل کل واحدهای مسکونی در حال استفاده و بدون استفاده) خالی است. این در حالی است که استاندارد جهانی نسبت خانه‌های خالی بین 4 تا 6درصد کل واحدهای یک شهر یا کشور است. به عبارت دیگر حداکثر 4 تا 6 درصد از خانه‌های هر شهر باید برای مواقع نقل‌ و انتقال مسکن یا مهاجرت و تقاضای جدید خالی باقی بماند. با این حال در کشور دو برابر و در تهران بیش از دو برابر این استاندارد خانه خالی وجود دارد. علت ایجاد چنین شرایطی را باید در ابتدای دهه 90 جست‌وجو کرد. علت اول ساخت و ساز بی‌رویهٴ مسکن توسط بانکها بود و علت دوم، سقوط قدرت خرید مردم که توان خرید مسکن را از دست دادند! و به این ترتیب، حدود55 درصد منازل مسکونی موجود در ایران خالی هستند و مردم هم پولی برای خرید این خانه‌های خالی ندارند! (این شاید یکی از بهترین نمادهای وضعیت اقتصادی مردم ایران باشد که به قول قالیباف در مناظره‌اش با روحانی گفت 4 درصد مردم همهٴ امکانات به‌ویژه امکان بهره‌وری از مواهب اجتماعی را دارند و 96 درصد باقیمانده؟؟ ؟ هیچ!)

به همین علت است که تعداد مستاجران هم طبق همین آمار از 26 و 6دهم درصد ایرانیان مستاجر در سال 90 به ۳۰.۸ درصد در سرشماری 1395 افزایش یافته!
همین سرشماری نشان می‌دهد مردانی که هرگز ازدواج نکرده‌اند حدود 34 درصد جمعیت ایران و زنانی که هرگز ازدواج نکرده‌اند 26 درصد کل مردان و زنان در سن ازدواج است!
آمارهای سرشماری 95 در مجموع نشان می‌دهد بیش از نیمی از جمعیت کنونی کشور (51 درصد) را افراد میانسال و سالمند تشکیل می‌دهد!

همین تحلیل آماری نشان می‌دهد سالانه 670‌هزار تقاضای جدید ناشی از ازدواج در کشور وجود دارد. یعنی کشور ما سالانه به 670هزار واحد مسکن جدید برای زوج‌های جدید نیاز دارد که با توجه به سایر مؤلفه‌ها نیاز حقیقی مسکن در ایران، سالانه 900هزار مسکن است.

دادهٴ بعدی و مهم سرشماری 1395 رشد جمعیت شهرنشین کشور74درصد است که نسبت به سرشماری قبلی (۷۱.۴ درصد) حدود 3 درصد افزایش نشان می‌دهد. معنی این افزایش تعداد شهرنشین‌ها را آمار حکومتی، ورود مهاجران افغانی، عراق و پاکستانی اعلام می‌کند (در حالی‌که عامل اصلی نه ورود مهاجران خارجی و همسایه، بلکه نابودی روستاهای ایران- بیشتر از 33هزار روستای متروکه - و هجوم ساکنان آنها به سوی شهرها و حاشیهٴ شهرهاست).
این آمار، تعداد مهاجران افغانی را از یک میلیون و 452هزار نفر در سال 90 به یک میلیون و 583هزار نفر افزایش یافته نشان می‌دهد.

شمار مهاجران عراقی اما از 51هزار و 500نفر در سال 90 به 34هزار و 500نفر کاهش یافته و جمعیت تبعه پاکستان نیز از 17هزار و 700نفر در سال 90 اکنون به 14 میلیون و 300هزار نفر رسیده است.

(با نگاهی به آمار فوق که اساساً حاصل کار مقامات حکومتی و عناصر دولتی همین رژیم است به آسانی می‌توان دریافت که نابودی ارکان جامعه ایران مدتهاست کلید خورده و جامعه ما به آرامی به سوی پیری، فقر بیشتر و فاصلهٴ طبقاتی بیشتر در حرکت است. روندی که از اولین سال‌های روی کار آمدن این حاکمیت شروع شده و کماکان ادامه دارد

روندی که تنها با یک زلزله تغییر خواهد کرد و نه با هیچ اصلاح و اعتدالی!)
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1477677a-7719-4fb8-a600-35f67ea20d4c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات