بیشک تار و پود رژیم ولایت فقیه از دزدی و چپاول تنیده شده است، در این خصوص هیچ مرزی نمیشناسد و رکوردهایی را به ثبت داده که حالا حالاها کسی قادر نیست به این رکوردها نزدیک شود.
اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان، یکی از ابر اختلاسهای سالهای اخیر بودهاست، بر اساس منابع رژیم ایران بین 8 تا 12هزار میلیارد تومان مبلغ اختلاس بودهاست. این پرونده یکی از پروندههایی است که در جنگ باندهای رژیم به وفور علیه همدیگر استفاده شدهاست.
در همین رابطه خبرگزاری حکومتی تسنیم 3بهمن 96از قول آخوند جنایتکار اژهای سخنگوی قوه قضاییه رژیم نوشت: «مثلاً چند هزار میلیارد در اختیار برخی افراد قرار گرفته بود، بدون اینکه از آنها هیچ ضمانتی بگیرند. بنده که با پروندههای متعددی در این حوزه آشنایی دارم، هنوز هیچ پروندهیی بهاندازه تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه ندیدم».
در بهاصطلاح مناظرههای ریاستجمهوری رژیم هم این حربه علیه باند روحانی استفاده شد
آخوند جلاد رئیسی در مناظره دوم: «وقتی که خبری میشنویم صندوق فرهنگیان به یغما برده شده از طرف عدهیی متخلف 8هزار میلیارد بهنحوی که هر فرهنگی کف، 8 میلیون تا 10 میلیون سهم داره، این بهشدت فرهنگیان رو عذاب میده، چگونه یک فرهنگی برای اداره زندگی معمولیاش مشکل داشته باشه اما عدهیی بیان صندوق فرهنگیان رو به یغما ببرن چرا؟».
در همین خصوص محمدمهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رژیم گفت: «در صندوق ذخیره فرهنگیان حدود یازدههزار میلیارد تومان وام داده شده است که هشت هزار میلیارد تومان آن را صرفاً به سی نفر دادهاند و بخش زیادی از این هشت هزار میلیارد تومان مشکوکالوصول است یعنی معلوم نیست که دولت و قوه قضاییه بتوانند آنها را وصول کنند یا نه.» (سایت حکومتی نماینده 18 ادریبهشت 96)
یکی از دروازههای دزدی در صندوق ذخیره فرهنگیان «بانک سرمایه» بوده که با راههای مختلف اقدام به این کار کرده است.
شبکه سه تلویزیون رژیم، فساد مالی در بانک 1 دی 95: «یکی از دیگر تخلفات بانکی سرمایه هم صدور ضمانت نامههای میلیاردی برای کارتن خوابها بوده بهنحوی که 38 ضمانت نامه به میزان 500میلیارد تومان برای شرکتهای صوری و به سهام داری افرا د کارتن خواب صادر شده
به گفته دولتآبادی از 8000میلیارد تومان وامی که در بانک سرمایه پرداخت شده 4000میلیارد تومان را 10نفر گرفتند همچنین مدیران سابق بانک سرمایه برخی املاک را 14 برابر قمیت واقعی ارزیابی و تملک کردند.»
در این ابر دزدی که تماماً از جیب فرهنگیان صورت گرفته، باندهای رژیم با ترفندهای مختلف تلاش کردند تا با همدستی همدیگر این طرح دزدی را بهطور بینقص به اجرا بگذارند، در این رابطه با تغییر مستمر مدیرعامل تلاش کردند که این یغماگری به بیرون درز نکند، اما در جنگ و جدال باندی دزدیهای همدیگر را رو میکنند، این پرونده هم رو شد. اما فرهنگیان هم در هر فرصتی به اعتراض و خیزش برخاستند و از جمله شعار دادند:
«معیشت منزلت حق مسلم ماست»
«یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه»
این مؤسسه بر روی کاغذ برای بهاصطلاح رفاه بازنشستگان فرهنگیان تأسیس شده بود، اما در عمل مثل بقیه طرحها و مؤسسات رژیم به محلی برای چپاول و غارت اموال فرهنگیان تبدیل شد.
ایده تأسیس این موضوع یعنی ایجاد صندوق ذخیره فرهنگیان به سال 1373، برمیگردد، که در سال 1374 اجرایی شد، به این معنی که قرار شد صندوقی ایجاد کنند که با هدف بهاصطلاح «ارائه خدمات و تسهیلات عادلانه و فراگیر به فرهنگیان در چارچوب مدل صندوق بازنشستگی مکمل» راهاندازی شد، در مورد سرمایه این صندوق قرار شد که از خود فرهنگیان و دولت تأمین شود، هر فرهنگی برای عضویت در این صندوق میبایست ماهانه 5 درصد حقوق خودش را به این صندوق میداد، دولت هم قرار شد همین میزان را به این صندوق واریز کند، و بر اساس اساسنامهی این صندوق قرار شده بود که این میزان سرمایه در صنعت و بنگاههای اقتصادی، خدماتی و آموزشی، املاک و مستغلات، بانک و بیمه، بورس و سایر نهادها سرمایهگذاری بشود، اما در عمل آنچه که نقد بود، سرمایهیی بود که از فرهنگیان گرفته شده بود و آن هم به یغما رفت.
اما داستان اختلاس و دزدی از صندوق فرهنگیان از کی لو رفت و سابقه امر چه بود؟
اختلاس در صندوق فرهنگیان به دوران احمدینژاد برمیگردد، صادقی یکی از نمایندگان مجلس ارتجاع گفت این صندوق در بازه زمانی سالهای ۸۶ تا ۹۲ مبلغ ۴۰۰۰ میلیارد تومان دارایی معدومالوصول (یعنی غیرقابل بازگشت و از بین رفته) داشته است. اما تا سال 95 این موضوع مسکوت گذاشته شده بود، در سال 95 ماجرای اختلاس در صندوق فرهنگیان بر سر زبانها افتاد، بهدلیل اینکه صندوق ذخیره فرهنگیان 46 درصد از سهام بانک سرمایه را تحت مالکیت خود داشت، از طریق وامهای کلان، سرمایه صندوق فرهنگیان توسط تعدادی از مهرههای رژیم به یغما رفت، در واقع این سرمایه تحت عنوان وام به 30نفر از مهرههای رژیم داده شد، که این یک دزدی آشکار بود چون بانک سرمایه چنین سرمایهیی نداشت، و بر اساس قوانین همین رژیم هر بانک میتواند 20 درصد سرمایه خود را به بخش تولید وام بدهد و 5 درصد سرمایه خود را به بخشهای دیگر، اما این بانک ارقام نجومی را تحت عنوان وام داده بود که سرمایه همین صندوق و در واقع دسترنج صدها هزار فرهنگی زحمتکش بود. در جنگ و جدال باندی بعد از رو شدن این دزدی مجلس ارتجاع تصمیم گرفت فانی وزیر آموزش و پرورش رژیم را استیضاح کند که او قبل از استیضاح استعفا داد، همین امر نشان میداد که ابعاد این دزدی چقدر بوده است.
با اینکه این موضوع در دولت پاسدار احمدینژاد لو رفت اما دولت روحانی هم هیچ اقدامی در این رابطه نکرد، که البته علت روشن است چون اینها همه در غارت شریکند و مگر تابهحال در مورد دزدیهای دیگر سردمداران رژیم اقدامی کردهاند که حالا سر قضیه دزدیها از صندوق ذخیره فرهنگیان اقدام کنند و حقوق مردم را به آنها برگردانند. اصلاً چنین انتظاری از اینها داشتن اشتباه است. مگر در مناظرههایشان دیده نشد که چگونه چشم در چشم هم، همدیگر را به دزدی متهم میکردند و تنها جوابشان این بود که اگر من دزدم تو هم دزدی! در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان هم تا آنجایی که در رسانهّهای علنی رژیم آمده است، سایت حکومتی قدس آنلاین در ۸ آبان ۹۵ نوشته: «برخی فشارها مانع انجام تحقیق و تفحص از مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان شد».
یک عضو مجلس ارتجاع به نام کوچکینژاد به این همین سایت حکومتی میگوید که: «نمایندگان در مجلس نهم متوجه سوءاستفاده مالی هشتاد میلیاردی که در فروشگاههای فرهنگیان رخ داد شدند. هشتاد میلیاردی که به این صندوقها داده شد هیچ گاه به صندوق ذخیره فرهنگیان بازنگشت و باید فانی وزیر آموزش و پرورش قبلی کابینه روحانی پاسخگو باشد. بعد میگوید «از آغازین روزهای تشکیل مجلس دهم در خرداد ماه سال جاری بنده نامهیی مبنی بر انجام تحقیق و تفحص نوشته و با امضای 11 نماینده به هیأترئیسه مجلس تقدیم کردم. متأسفانه نامه مزبور دو سه ماه بلاتکلیف ماند و کسی به گزارش ارائه شده توجهی نکرد. بیتوجهی به این موضوع مهم منجر به اعتراض بنده به رئیس مجلس در صحن علنی شد که نگاه داشتن این گزارش به مدت طولانی غیرقانونی است در حالی که روند معمولی بررسی چنین گزارشهایی ده روز است. بعد از اعتراض اینجانب گزارش به کمیسیون مربوطه ارجاع شد که در واقع آنجا نیز باید ظرف مدت ده روز به این موضوع پاسخ داده میشد که متأسفانه این موضوع بیش از یک ماه در کمیسیون معطل ماند!». بعد هم دزدیهای صورت گرفته در صندوق ذخیره فرهنگیان را به دوران روحانی سرایت داده و در همین سایت حکومتی قدس آنلاین ادامه میدهد: «کوچکینژاد در پاسخ به این سؤال که برخی ادعا میکنند اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان محصول دولت دهم است گفت: بیشترین حجم فسادی که در این صندوق به ثبت رسیده به دوران مدیریت شهابالدین غندالی است که در سه سال اخیر مسئولیت این صندوق را برعهده داشته است».
از طرف دیگر غندالی هم در گزارشی که سایت حکومتی تابناک در ۱۴ شهریور 95 گذشته منتشر کرده، در برابر افشاگریهای مربوط به دزدیهای کارگزاران رژیم از صندوق ذخیره فرهنگیان آنها را دعوت به سکوت کرده و گفته: «در دو هفته گذشته انتشار اخبار کذب در خصوص فساد مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان، علاوه بر ایجاد فضای بیاعتمادی میان فرهنگیان در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید، موجب کاهش ٢٠٠ میلیارد تومانی ارزش شرکتهای بورسی این صندوق شده است».
بنابراین همانطور که ملاحظه میشود، پولها را میدزدند و در هزار توی مافیای غارت و چپاول آخوندی گم و گور میکنند و با شعار کی بود کی بود من نبودم موضوع را ماستمالی میکنند. آنکسانی که باید تاوان این دزدیها را بدهند، فرهنگیانی هستند که شعار میدهند ”خط فقر سه میلیون، حقوق ما یک میلیون“.
البته فرهنگیان غارت شده در مقابل این دزدی ساکت نبودند و ساکت هم نخواهند بود، از هر فرصتی برای اعتراض استفاده کردند، این رژیم جز زبان قهر و اعتراض و خیزش هیچ زبان دیگری را نمیفهمد، فرهنگیان مطالبات خود را در هر فرصتی فریاد میزنند و از این رژیم حقشان را میگیرند، سالیان بخشی از حقوق ناچیز خودشان را به این صندوق دادند، و همین خواسته را دارن که پول ما را بدهید، این فقط با فشار و اعتراض و با همبستگی و استمرار مبارزه امکانپذیر است.
اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان، یکی از ابر اختلاسهای سالهای اخیر بودهاست، بر اساس منابع رژیم ایران بین 8 تا 12هزار میلیارد تومان مبلغ اختلاس بودهاست. این پرونده یکی از پروندههایی است که در جنگ باندهای رژیم به وفور علیه همدیگر استفاده شدهاست.
در همین رابطه خبرگزاری حکومتی تسنیم 3بهمن 96از قول آخوند جنایتکار اژهای سخنگوی قوه قضاییه رژیم نوشت: «مثلاً چند هزار میلیارد در اختیار برخی افراد قرار گرفته بود، بدون اینکه از آنها هیچ ضمانتی بگیرند. بنده که با پروندههای متعددی در این حوزه آشنایی دارم، هنوز هیچ پروندهیی بهاندازه تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه ندیدم».
در بهاصطلاح مناظرههای ریاستجمهوری رژیم هم این حربه علیه باند روحانی استفاده شد
آخوند جلاد رئیسی در مناظره دوم: «وقتی که خبری میشنویم صندوق فرهنگیان به یغما برده شده از طرف عدهیی متخلف 8هزار میلیارد بهنحوی که هر فرهنگی کف، 8 میلیون تا 10 میلیون سهم داره، این بهشدت فرهنگیان رو عذاب میده، چگونه یک فرهنگی برای اداره زندگی معمولیاش مشکل داشته باشه اما عدهیی بیان صندوق فرهنگیان رو به یغما ببرن چرا؟».
در همین خصوص محمدمهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رژیم گفت: «در صندوق ذخیره فرهنگیان حدود یازدههزار میلیارد تومان وام داده شده است که هشت هزار میلیارد تومان آن را صرفاً به سی نفر دادهاند و بخش زیادی از این هشت هزار میلیارد تومان مشکوکالوصول است یعنی معلوم نیست که دولت و قوه قضاییه بتوانند آنها را وصول کنند یا نه.» (سایت حکومتی نماینده 18 ادریبهشت 96)
یکی از دروازههای دزدی در صندوق ذخیره فرهنگیان «بانک سرمایه» بوده که با راههای مختلف اقدام به این کار کرده است.
شبکه سه تلویزیون رژیم، فساد مالی در بانک 1 دی 95: «یکی از دیگر تخلفات بانکی سرمایه هم صدور ضمانت نامههای میلیاردی برای کارتن خوابها بوده بهنحوی که 38 ضمانت نامه به میزان 500میلیارد تومان برای شرکتهای صوری و به سهام داری افرا د کارتن خواب صادر شده
به گفته دولتآبادی از 8000میلیارد تومان وامی که در بانک سرمایه پرداخت شده 4000میلیارد تومان را 10نفر گرفتند همچنین مدیران سابق بانک سرمایه برخی املاک را 14 برابر قمیت واقعی ارزیابی و تملک کردند.»
در این ابر دزدی که تماماً از جیب فرهنگیان صورت گرفته، باندهای رژیم با ترفندهای مختلف تلاش کردند تا با همدستی همدیگر این طرح دزدی را بهطور بینقص به اجرا بگذارند، در این رابطه با تغییر مستمر مدیرعامل تلاش کردند که این یغماگری به بیرون درز نکند، اما در جنگ و جدال باندی دزدیهای همدیگر را رو میکنند، این پرونده هم رو شد. اما فرهنگیان هم در هر فرصتی به اعتراض و خیزش برخاستند و از جمله شعار دادند:
«معیشت منزلت حق مسلم ماست»
«یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه»
این مؤسسه بر روی کاغذ برای بهاصطلاح رفاه بازنشستگان فرهنگیان تأسیس شده بود، اما در عمل مثل بقیه طرحها و مؤسسات رژیم به محلی برای چپاول و غارت اموال فرهنگیان تبدیل شد.
ایده تأسیس این موضوع یعنی ایجاد صندوق ذخیره فرهنگیان به سال 1373، برمیگردد، که در سال 1374 اجرایی شد، به این معنی که قرار شد صندوقی ایجاد کنند که با هدف بهاصطلاح «ارائه خدمات و تسهیلات عادلانه و فراگیر به فرهنگیان در چارچوب مدل صندوق بازنشستگی مکمل» راهاندازی شد، در مورد سرمایه این صندوق قرار شد که از خود فرهنگیان و دولت تأمین شود، هر فرهنگی برای عضویت در این صندوق میبایست ماهانه 5 درصد حقوق خودش را به این صندوق میداد، دولت هم قرار شد همین میزان را به این صندوق واریز کند، و بر اساس اساسنامهی این صندوق قرار شده بود که این میزان سرمایه در صنعت و بنگاههای اقتصادی، خدماتی و آموزشی، املاک و مستغلات، بانک و بیمه، بورس و سایر نهادها سرمایهگذاری بشود، اما در عمل آنچه که نقد بود، سرمایهیی بود که از فرهنگیان گرفته شده بود و آن هم به یغما رفت.
اما داستان اختلاس و دزدی از صندوق فرهنگیان از کی لو رفت و سابقه امر چه بود؟
اختلاس در صندوق فرهنگیان به دوران احمدینژاد برمیگردد، صادقی یکی از نمایندگان مجلس ارتجاع گفت این صندوق در بازه زمانی سالهای ۸۶ تا ۹۲ مبلغ ۴۰۰۰ میلیارد تومان دارایی معدومالوصول (یعنی غیرقابل بازگشت و از بین رفته) داشته است. اما تا سال 95 این موضوع مسکوت گذاشته شده بود، در سال 95 ماجرای اختلاس در صندوق فرهنگیان بر سر زبانها افتاد، بهدلیل اینکه صندوق ذخیره فرهنگیان 46 درصد از سهام بانک سرمایه را تحت مالکیت خود داشت، از طریق وامهای کلان، سرمایه صندوق فرهنگیان توسط تعدادی از مهرههای رژیم به یغما رفت، در واقع این سرمایه تحت عنوان وام به 30نفر از مهرههای رژیم داده شد، که این یک دزدی آشکار بود چون بانک سرمایه چنین سرمایهیی نداشت، و بر اساس قوانین همین رژیم هر بانک میتواند 20 درصد سرمایه خود را به بخش تولید وام بدهد و 5 درصد سرمایه خود را به بخشهای دیگر، اما این بانک ارقام نجومی را تحت عنوان وام داده بود که سرمایه همین صندوق و در واقع دسترنج صدها هزار فرهنگی زحمتکش بود. در جنگ و جدال باندی بعد از رو شدن این دزدی مجلس ارتجاع تصمیم گرفت فانی وزیر آموزش و پرورش رژیم را استیضاح کند که او قبل از استیضاح استعفا داد، همین امر نشان میداد که ابعاد این دزدی چقدر بوده است.
با اینکه این موضوع در دولت پاسدار احمدینژاد لو رفت اما دولت روحانی هم هیچ اقدامی در این رابطه نکرد، که البته علت روشن است چون اینها همه در غارت شریکند و مگر تابهحال در مورد دزدیهای دیگر سردمداران رژیم اقدامی کردهاند که حالا سر قضیه دزدیها از صندوق ذخیره فرهنگیان اقدام کنند و حقوق مردم را به آنها برگردانند. اصلاً چنین انتظاری از اینها داشتن اشتباه است. مگر در مناظرههایشان دیده نشد که چگونه چشم در چشم هم، همدیگر را به دزدی متهم میکردند و تنها جوابشان این بود که اگر من دزدم تو هم دزدی! در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان هم تا آنجایی که در رسانهّهای علنی رژیم آمده است، سایت حکومتی قدس آنلاین در ۸ آبان ۹۵ نوشته: «برخی فشارها مانع انجام تحقیق و تفحص از مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان شد».
یک عضو مجلس ارتجاع به نام کوچکینژاد به این همین سایت حکومتی میگوید که: «نمایندگان در مجلس نهم متوجه سوءاستفاده مالی هشتاد میلیاردی که در فروشگاههای فرهنگیان رخ داد شدند. هشتاد میلیاردی که به این صندوقها داده شد هیچ گاه به صندوق ذخیره فرهنگیان بازنگشت و باید فانی وزیر آموزش و پرورش قبلی کابینه روحانی پاسخگو باشد. بعد میگوید «از آغازین روزهای تشکیل مجلس دهم در خرداد ماه سال جاری بنده نامهیی مبنی بر انجام تحقیق و تفحص نوشته و با امضای 11 نماینده به هیأترئیسه مجلس تقدیم کردم. متأسفانه نامه مزبور دو سه ماه بلاتکلیف ماند و کسی به گزارش ارائه شده توجهی نکرد. بیتوجهی به این موضوع مهم منجر به اعتراض بنده به رئیس مجلس در صحن علنی شد که نگاه داشتن این گزارش به مدت طولانی غیرقانونی است در حالی که روند معمولی بررسی چنین گزارشهایی ده روز است. بعد از اعتراض اینجانب گزارش به کمیسیون مربوطه ارجاع شد که در واقع آنجا نیز باید ظرف مدت ده روز به این موضوع پاسخ داده میشد که متأسفانه این موضوع بیش از یک ماه در کمیسیون معطل ماند!». بعد هم دزدیهای صورت گرفته در صندوق ذخیره فرهنگیان را به دوران روحانی سرایت داده و در همین سایت حکومتی قدس آنلاین ادامه میدهد: «کوچکینژاد در پاسخ به این سؤال که برخی ادعا میکنند اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان محصول دولت دهم است گفت: بیشترین حجم فسادی که در این صندوق به ثبت رسیده به دوران مدیریت شهابالدین غندالی است که در سه سال اخیر مسئولیت این صندوق را برعهده داشته است».
از طرف دیگر غندالی هم در گزارشی که سایت حکومتی تابناک در ۱۴ شهریور 95 گذشته منتشر کرده، در برابر افشاگریهای مربوط به دزدیهای کارگزاران رژیم از صندوق ذخیره فرهنگیان آنها را دعوت به سکوت کرده و گفته: «در دو هفته گذشته انتشار اخبار کذب در خصوص فساد مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان، علاوه بر ایجاد فضای بیاعتمادی میان فرهنگیان در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید، موجب کاهش ٢٠٠ میلیارد تومانی ارزش شرکتهای بورسی این صندوق شده است».
بنابراین همانطور که ملاحظه میشود، پولها را میدزدند و در هزار توی مافیای غارت و چپاول آخوندی گم و گور میکنند و با شعار کی بود کی بود من نبودم موضوع را ماستمالی میکنند. آنکسانی که باید تاوان این دزدیها را بدهند، فرهنگیانی هستند که شعار میدهند ”خط فقر سه میلیون، حقوق ما یک میلیون“.
البته فرهنگیان غارت شده در مقابل این دزدی ساکت نبودند و ساکت هم نخواهند بود، از هر فرصتی برای اعتراض استفاده کردند، این رژیم جز زبان قهر و اعتراض و خیزش هیچ زبان دیگری را نمیفهمد، فرهنگیان مطالبات خود را در هر فرصتی فریاد میزنند و از این رژیم حقشان را میگیرند، سالیان بخشی از حقوق ناچیز خودشان را به این صندوق دادند، و همین خواسته را دارن که پول ما را بدهید، این فقط با فشار و اعتراض و با همبستگی و استمرار مبارزه امکانپذیر است.