روزنامههای حکومتی روز سهشنبه 16خرداد بعد دو روز تعطیلی صحبتهای دو روز قبل خامنهای در سالمرگ خمینی دجال را انعکاس دادهاند. در روزنامههای باند خامنهای بیشتر تیترهای انتخابی حمله به حسن روحانی و یا حمایت از رئیسی جلاد و قتلعام زندانیان در سال 67 است و در روزنامههای باند روحانی حرفهای بیضرر برای خودشان تیتر شده است:
آفتاب یزد: انقلابیگری یعنی مسولان تسلیم زور گویی و دچار انفعال نشوند
ابتکار: تخلفات در نتیجه انتخابات هیچ تاثیری نداشت
ابتکار: تخلفات در نتیجه انتخابات هیچ تاثیری نداشت
اعتماد: مراقب باشید جای شهید و جلاد در دهه 60 عوض نشود.
جوان: هزینه سازش با قدرت ها کمتر از هزینه چالش است
جوان: هزینه سازش با قدرت ها کمتر از هزینه چالش است
خراسان: هزینه چالش عقلایی از سازش کمتر است
کیهان: رهبر انقلاب در اجتماع پر شور زائران حرم امام خمینی: انقلابی گری یعنی راضی کردن مردم نه قدرتهای زور گو- چالش با قدرتها هزینه دارد اما سازش هم هزینههای گزاف دارد
روزنامههای باند حسن روحانی اظهارات دو روز قبل وی را که بر ضرورت مسیر زهرخوران تأکید کرده بود در مقابل حرفهای خامنهای تیتر کردهاند:
روزنامههای باند حسن روحانی اظهارات دو روز قبل وی را که بر ضرورت مسیر زهرخوران تأکید کرده بود در مقابل حرفهای خامنهای تیتر کردهاند:
آرمان: روحانی: نمیپذیریم هر کسی در هر شهری با زندگی مردم بازی کند
آفتاب یزد: روحانی: مردم مسیر دولت را تأیید کردند
آفتاب یزد: روحانی: مردم مسیر دولت را تأیید کردند
همدلی: روحانی: نمیپذیریم هرکس در هر شهری با سلیقه خود با زندگی مردم بازی کند.
ابتکار: آنچه من از رأی مردم میفهمم، آن است که مردم به ما گفتند مسیری که انتخاب کردید درست بوده و همان را ادامه دهید.
مردم به ما گفتند شما با دنیا تعامل کردید و تقابل نکردید، پس همین راه را ادامه دهید. مردم گفتند شما حقوق ما را در بخشهایی تأمین کردید، پس همین مسیر را ادامه دهید. مردم گفتند شما ضمن نظارت و کنترل امور پولی و مالی، تورم را مهار کردید، پس همین راه را ادامه دهید. مردم گفتند شما راه رشد و رونق اقتصادی را انتخاب کردید پس همین راه را ادامه دهید.
ما نمیپذیریم که هر کسی در هر شهری ادعای رهبری مردم را داشته باشد و بخواهد با قانون و سلیقه خود با زندگی مردم بازی کند، چرا که معتقدیم آرامش مردم در صورتی امکانپذیر است که هر روز قانون را عوض نکرده و زندگی مردم را تغییر ندهیم.
روزنامههای باند علی خامنهای اظهارت وی در سالمرگ خمینی دجال را بر سر باند رقیب چماق کردهاند:
ابتکار: آنچه من از رأی مردم میفهمم، آن است که مردم به ما گفتند مسیری که انتخاب کردید درست بوده و همان را ادامه دهید.
مردم به ما گفتند شما با دنیا تعامل کردید و تقابل نکردید، پس همین راه را ادامه دهید. مردم گفتند شما حقوق ما را در بخشهایی تأمین کردید، پس همین مسیر را ادامه دهید. مردم گفتند شما ضمن نظارت و کنترل امور پولی و مالی، تورم را مهار کردید، پس همین راه را ادامه دهید. مردم گفتند شما راه رشد و رونق اقتصادی را انتخاب کردید پس همین راه را ادامه دهید.
ما نمیپذیریم که هر کسی در هر شهری ادعای رهبری مردم را داشته باشد و بخواهد با قانون و سلیقه خود با زندگی مردم بازی کند، چرا که معتقدیم آرامش مردم در صورتی امکانپذیر است که هر روز قانون را عوض نکرده و زندگی مردم را تغییر ندهیم.
روزنامههای باند علی خامنهای اظهارت وی در سالمرگ خمینی دجال را بر سر باند رقیب چماق کردهاند:
کیهان: تداوم روحیه انقلابی و بسیج نیروهای جوان، دو محور مهمی بود که در کنار سایر نکات برجسته دیده میشد و باید آن را کلید برونرفت از وضع موجود دانست.
نکته مهم نخست، تقابل دروغین عقلانیت با انقلابیگری است. در سالهای اخیر برخی همه رفتارهای سالیان نخست انقلاب را غیرعقلانی میدانستند و مردم را به عبور از آن حرفها و رفتارها و بازگشت به عقل دعوت میکردند! فراموش نمیکنیم سخنان کسی را که صراحتاً گفته بود: «با برخی شعارها چند روز، چند هفته، یکسال، چند سال میشود کار کرد! بس است دیگر حالا باید عقلانیت را در پیش گرفت»! این سم مهلک و جفای عظیم به انقلاب و مردم انقلابی و بالاتر از همه، به امام انقلاب است.
از منظر این عده، عقلانیت یعنی تندادن به قواعد حاکم بر دنیا و هر حرکتی جز در این مسیر، خلاف عقل است! یعنی پذیرش اینکه آمریکا آقای دنیاست و ما نوکر! یعنی پذیرش اینکه آمریکا کدخداست و ما رعیت! با چنین منطقی، هر حرکتی که این نظم جهانی را دچار نوسان کند، غیرعقلانی و مردود است... . این جماعت ناکارآمد و ناتوان از گشودن گرههای زندگی مردم و نسل جوان، اقرار نمیکنند که در طول سالها، با معیشت مردم چه کردهاند، بلکه علت این مشکلات را انقلابی بودن میدانند! این همان هدف ناچیز و کوتاه مدت است. یعنی ماندن در قدرت به هر قیمتی، حتی به قیمت فروختن انقلاب...
وطن امروز: جریانی که همین امروز، خاضع در برابر خون شهید نیست، چه استبعادی دارد ناظر بر حوادث «دهه 60» جای «شهید» و «جلاد» را عوض نکند؟!
جریانی که همین امروز، ادعا میکند «مقام معظم رهبری» را دوست دارد لیکن بدون مبارزه، بدون جبهه، بدون چفیه، بدون پیام،
جریانی که همین امروز، داعیه دوستداشتن سردار سلیمانی را دارد اما کمک خواسته یا انشاءالله ناخواسته به تحریم مالی رزمندگان مظلوم سپاه قدس میکند.
جریانی که همین امروز، درس کربلا را وارونه میفهمد و وارونه منتقل میکند، آری! چه استبعادی دارد ناظر بر حوادث «دهه 60» جای «شهید» و «جلاد» را عوض نکند؟!
جریانی که امروز در دهه 90 سپاه را میزند، دیروز در دهه 60مشغول تخریب ارتش بود!
روزنامههای باند روحانی با درج نامه علی مطهری به آخوند آملی لاریجانی پاسخ حملات وی به روحانی را دادهاند:
نکته مهم نخست، تقابل دروغین عقلانیت با انقلابیگری است. در سالهای اخیر برخی همه رفتارهای سالیان نخست انقلاب را غیرعقلانی میدانستند و مردم را به عبور از آن حرفها و رفتارها و بازگشت به عقل دعوت میکردند! فراموش نمیکنیم سخنان کسی را که صراحتاً گفته بود: «با برخی شعارها چند روز، چند هفته، یکسال، چند سال میشود کار کرد! بس است دیگر حالا باید عقلانیت را در پیش گرفت»! این سم مهلک و جفای عظیم به انقلاب و مردم انقلابی و بالاتر از همه، به امام انقلاب است.
از منظر این عده، عقلانیت یعنی تندادن به قواعد حاکم بر دنیا و هر حرکتی جز در این مسیر، خلاف عقل است! یعنی پذیرش اینکه آمریکا آقای دنیاست و ما نوکر! یعنی پذیرش اینکه آمریکا کدخداست و ما رعیت! با چنین منطقی، هر حرکتی که این نظم جهانی را دچار نوسان کند، غیرعقلانی و مردود است... . این جماعت ناکارآمد و ناتوان از گشودن گرههای زندگی مردم و نسل جوان، اقرار نمیکنند که در طول سالها، با معیشت مردم چه کردهاند، بلکه علت این مشکلات را انقلابی بودن میدانند! این همان هدف ناچیز و کوتاه مدت است. یعنی ماندن در قدرت به هر قیمتی، حتی به قیمت فروختن انقلاب...
وطن امروز: جریانی که همین امروز، خاضع در برابر خون شهید نیست، چه استبعادی دارد ناظر بر حوادث «دهه 60» جای «شهید» و «جلاد» را عوض نکند؟!
جریانی که همین امروز، ادعا میکند «مقام معظم رهبری» را دوست دارد لیکن بدون مبارزه، بدون جبهه، بدون چفیه، بدون پیام،
جریانی که همین امروز، داعیه دوستداشتن سردار سلیمانی را دارد اما کمک خواسته یا انشاءالله ناخواسته به تحریم مالی رزمندگان مظلوم سپاه قدس میکند.
جریانی که همین امروز، درس کربلا را وارونه میفهمد و وارونه منتقل میکند، آری! چه استبعادی دارد ناظر بر حوادث «دهه 60» جای «شهید» و «جلاد» را عوض نکند؟!
جریانی که امروز در دهه 90 سپاه را میزند، دیروز در دهه 60مشغول تخریب ارتش بود!
روزنامههای باند روحانی با درج نامه علی مطهری به آخوند آملی لاریجانی پاسخ حملات وی به روحانی را دادهاند:
اعتماد: در نامه علی مطهری خطاب به آملی لاریجانی آمده است:
اخیراً در جمع مسئولان عالی قضایی فرمودهاید: «نقل کردهاند که کاندیدایی در جمع هواداران خود خطاب به آنان گفته است که ما آمدهایم حصر را بشکنیم. شما چه کارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟».
ـ بگویید شما چهکارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟ از شما سؤال میکنم شما که کارهای هستید، برای حل این موضوع چه اقدامی کردهاید؟ آیا مجازات ادامه حصر خانگی تا زمانی که آنها از دنیا بروند، بدون حکم دادگاه علنی صالح، کار درستی بوده است؟».
فرمودهاید: «عالیترین نهاد امنیتی کشور در این زمینه تصمیمی را اتخاذ کرده است.» من عرض میکنم اولاً رئیس این عالیترین نهاد امنیتی کشور رئیسجمهور است و میتواند برای تغییر این تصمیم اقدام کند. ثانیا این نهاد زمانی که کشور در حال آشوب بود، اضطرارا این حق را داشته است که بهصورت موقت چند ماهه تا زمان برقراری آرامش حکم به حصر خانگی بدهد، اما بحث در ادامه آن است. آیا شورای عالی امنیت ملی پس از آرامش جامعه و رفع خطر میتوانسته است حکم به مجازات ادامه حصر بدهد، یعنی کار قوه قضاییه را انجام بدهد؟
روزنامههای باند حسن روحانی حمله به باند ولیفقیه ارتجاع را در عرصههای مختلف ادامه دادهاند. سوختن آخوند جلاد رئیسی در جریان نمایش انتخابات یکی از این عرصه هاست:
اخیراً در جمع مسئولان عالی قضایی فرمودهاید: «نقل کردهاند که کاندیدایی در جمع هواداران خود خطاب به آنان گفته است که ما آمدهایم حصر را بشکنیم. شما چه کارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟».
ـ بگویید شما چهکارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟ از شما سؤال میکنم شما که کارهای هستید، برای حل این موضوع چه اقدامی کردهاید؟ آیا مجازات ادامه حصر خانگی تا زمانی که آنها از دنیا بروند، بدون حکم دادگاه علنی صالح، کار درستی بوده است؟».
فرمودهاید: «عالیترین نهاد امنیتی کشور در این زمینه تصمیمی را اتخاذ کرده است.» من عرض میکنم اولاً رئیس این عالیترین نهاد امنیتی کشور رئیسجمهور است و میتواند برای تغییر این تصمیم اقدام کند. ثانیا این نهاد زمانی که کشور در حال آشوب بود، اضطرارا این حق را داشته است که بهصورت موقت چند ماهه تا زمان برقراری آرامش حکم به حصر خانگی بدهد، اما بحث در ادامه آن است. آیا شورای عالی امنیت ملی پس از آرامش جامعه و رفع خطر میتوانسته است حکم به مجازات ادامه حصر بدهد، یعنی کار قوه قضاییه را انجام بدهد؟
روزنامههای باند حسن روحانی حمله به باند ولیفقیه ارتجاع را در عرصههای مختلف ادامه دادهاند. سوختن آخوند جلاد رئیسی در جریان نمایش انتخابات یکی از این عرصه هاست:
آرمان: امیر محبیان: قرار نیست اصولگرایان همهجا مقابل روحانی بایستند
سوال اساسی این است که چرا اصولگرایان پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات به این نتیجه رسیدهاند که کشور نیاز به دولت در سایه دارد و آیا این تئوری برای فشار به دولت حسن روحانی مطرح شده است؟
محبیان معتقد است: «کسانی که بخواهند به دولت فشار نامعقول بیاورند لزومی ندارد دولت در سایه تشکیل دهند تا سختی طراحی و عرضه برنامههای جایگزین را به جان بخرند. آنها فقط شعار میدهند و تهمت مطرح میکنند و شایعه ترویج میدهند... رئیسی شهرت کمی داشت و فرصت زمانی لازم برای مشهورسازی وجود نداشت. ضمن آن که در همین فاصله رقبا عمدتاً غیرمنصفانه به تخریب وی دست زدند و شهرت او را با بار منفی همراه کردند.
ابتکار: شوک ناشی از شکستی سنگین، این جریان را اکنون نه در حالتی تدافعی بلکه در استراتژی حمله قرار داده است؛ کاربرد «دولت در سایه» در ادبیات و ترم سیاسی ایران که هیچگونه سابقه سیاسی ـ تاریخی ندارد را باید در این راستا ارزیابی کرد. سناریوی مذکور توسط حامیان ابراهیم رئیسی چند روز بعد از شکست در انتخابات با برگزاری نشستی با عنوان «حامیان نامزد اصلح» کلید خورد. عنوان «نامزد اصلح» در همان نگاه نخست تداعیکننده تقابل با کاندیدای پیروز است... اصولگرایان حامی ابراهیم رئیسی که در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در طول تبلیغات انتخاباتی هیچ برنامهیی را ارائه نکردند، چگونه چنین برنامه را برای دولت دیکته میکنند که خود صاحب برنامه است... رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی در واکنش به تشکیل دولت در سایه رئیسی گفته است: همه گروههای سیاسی باید کمکم در سایه نشستن را بهصورت کلی یاد بگیرند. این فکر خوبی است.
آرمان: از ۱۶میلیون رأی به رئیسی ممکن است ۴میلیون آن متعلق به آنها باشد و بقیه آن آرایی است که با وعده یارانه گرفته شده، یا با آوردن تتلو جذب رأی کردند و کسانی که تا قبل از انتخابات موسیقی سنتی را هم برنمیتابیدند یکمرتبه طرفدار موسیقی پاپ شدند. داریوش قنبری گفت: یکی از مشکلات اصولگرایی این است که توان گفتمانی آن فرسوده شده است.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع حملات خود حول معاهدات بینالمللی و تحریمها را علیه باند حسن روحانی با مقالات متعدد افزایش دادهاند:
محبیان معتقد است: «کسانی که بخواهند به دولت فشار نامعقول بیاورند لزومی ندارد دولت در سایه تشکیل دهند تا سختی طراحی و عرضه برنامههای جایگزین را به جان بخرند. آنها فقط شعار میدهند و تهمت مطرح میکنند و شایعه ترویج میدهند... رئیسی شهرت کمی داشت و فرصت زمانی لازم برای مشهورسازی وجود نداشت. ضمن آن که در همین فاصله رقبا عمدتاً غیرمنصفانه به تخریب وی دست زدند و شهرت او را با بار منفی همراه کردند.
ابتکار: شوک ناشی از شکستی سنگین، این جریان را اکنون نه در حالتی تدافعی بلکه در استراتژی حمله قرار داده است؛ کاربرد «دولت در سایه» در ادبیات و ترم سیاسی ایران که هیچگونه سابقه سیاسی ـ تاریخی ندارد را باید در این راستا ارزیابی کرد. سناریوی مذکور توسط حامیان ابراهیم رئیسی چند روز بعد از شکست در انتخابات با برگزاری نشستی با عنوان «حامیان نامزد اصلح» کلید خورد. عنوان «نامزد اصلح» در همان نگاه نخست تداعیکننده تقابل با کاندیدای پیروز است... اصولگرایان حامی ابراهیم رئیسی که در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در طول تبلیغات انتخاباتی هیچ برنامهیی را ارائه نکردند، چگونه چنین برنامه را برای دولت دیکته میکنند که خود صاحب برنامه است... رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی در واکنش به تشکیل دولت در سایه رئیسی گفته است: همه گروههای سیاسی باید کمکم در سایه نشستن را بهصورت کلی یاد بگیرند. این فکر خوبی است.
آرمان: از ۱۶میلیون رأی به رئیسی ممکن است ۴میلیون آن متعلق به آنها باشد و بقیه آن آرایی است که با وعده یارانه گرفته شده، یا با آوردن تتلو جذب رأی کردند و کسانی که تا قبل از انتخابات موسیقی سنتی را هم برنمیتابیدند یکمرتبه طرفدار موسیقی پاپ شدند. داریوش قنبری گفت: یکی از مشکلات اصولگرایی این است که توان گفتمانی آن فرسوده شده است.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع حملات خود حول معاهدات بینالمللی و تحریمها را علیه باند حسن روحانی با مقالات متعدد افزایش دادهاند:
وطن امروز: خسارت هنگفت معاهده پاریس
طبق آمار، ۲۴یا ۲۵درصد از گازهای گلخانهای در سطح دنیا را آمریکا تولید میکند و از طرفی هم براحتی گفته است زیر بار این معاهده نمیرود.
سهم ایران نیز بهعنوان کشوری در حال توسعه در موضوع تغییرات اقلیمی چیزی در حد «صفر» بوده است.
1- بسیاری از اقلیمشناسان و متخصصان محیطزیست تأکید دارند در مسیر بررسی سند جز گروهی از متخصصان کشاورزی و رشتههای غیرمرتبط از حرفهییها کمک گرفته نشده و روند تصویب «غیرملی» و «شبه محرمانه» بوده است...
2- تعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای حاصل از سوختهای فسیلی یعنی حرکت به سمت حذف مزیت اقتصادی تولیدکنندگان نفت و گاز و زغالسنگ از مسیر صنعتی شدن و توسعهیافتگی! پس بهطور کلی اجرای این معاهده در سطح بینالمللی بهمعنی دست کشیدن دنیا از سوختهای فسیلی با سرعتی بسیار بیشتر از سرعت کم شدن منابع سوختهای فسیلی است.
اکنون کلاه خود را قاضی کنیم... از یک طرف تعهد بینالمللی دادیم که انرژی هستهیی صلحآمیز نداشته باشیم و میزان غنیسازی اورانیوم را تا سطح بیمقدار تولید آزمایشگاهی که امکان ندارد با آن بتوان چرخ صنعت را چرخاند، پایین آوردیم! از طرف دیگر تعهدی دیگر پذیرفتیم که سرعت حذف سوختهای فسیلی از جهان و تولید نفت و گاز را مطابق با میل و نظر صنعتیترین کشورهای جهان افزایش دهیم و بازار خود را خراب کنیم! ما را چه میشود؟!
ما در جهانی زندگی میکنیم که مسیر صنعتی شدن ایرانیان را با وضع انواع تحریمها و محرومیتها دهها سال عقب نگاه داشته است. چرا توجه نمیکنیم که اکنون «محیطزیست» به ابزار تحمیل نظم نوین جهانی پس از عصر هستهیی شدن قدرتهای بزرگ و تولید انواع سوختهای گیاهی، تبدیل شده است؟
3- تعهد کاهش 4درصد تولید گازهای گلخانهای توسط ایران (در صورت عدم رفع تحریمها) در حالی که تکنولوژی تولید روز را از ما دریغ کردهاند و ماشینآلات تولیدی ما همچنان در حال فرسوده شدن و افت بازدهی هستند، غیرممکن است مگر آن که تمام خطوط تولید فرسوده خود را متوقف کنیم و بیکاری و رکود را افزایش دهیم.
کیهان: تحریمهای جدید آمریکا ناقض بند 29 برجام
تحریمهای جدید آمریکا، ناقض بند 29برجام است و تجارت با ایران را به خط قرمز تبدیل میکند اما با این وجود، با انفعال و سکوت وزارتخارجه مواجه شده است.
در واقع همانطور که مشخص است این قانون سعی میکند با متهم کردن سپاه پاسداران به تروریسم، سپاه و افراد مرتبط با آن را در سراسر دنیا با مسدود کردن دارایی و منع معاملات مواجه کند. از آنجایی که افراد و نهادهای گوناگون مختلفی چه در داخل ایران اعم از دولت، صدا و سیما، دانشگاه، شرکتها و... و چه خارج از ایران با سپاه پاسداران مرتبط هستند، اعمال این تحریم در واقع منافع اقتصادی ایران در سطح ملی را دچار اختلال میکند.
کیهان:
رئیس کنفدراسیون صادرات ایران عنوان کرد: در بانکهای خارجی حساب جدیدی برای ایرانیان باز نمیشود، بانکهای هندی هم برای بانکهای ایران خط اعتبار باز نمیکنند و باید از طریق کشور ثالث سوئیچ شود.
واقعیت این است که بعد از توافقات هستهیی برخی از کشورهای عربی مثل امارات متحده عربی که بیشترین حجم تجارت خارجی ایران در حاشیه جنوب خلیجفارس با این کشور است، تغییرات عمدهای در روابط بانکی خود با ایران ایجاد نکردند.
لاهوتی با اشاره به اینکه ارتباطات بانکی با کشورهایی مثل هند و چین که در زمان تحریمها با ما روابط بانکی داشتند، فعلاً مشکل دارد، افزود: برقراری ارتباطات بانکی با این کشورها فقط از طریق چند کانال و بانک مشخص امکانپذیر است و در بعضی موارد صادرکنندگان بهدلیل اینکه بانکهای هندی برای بانکهای ایرانی اعتبار باز نمیکنند، باید اسناد خود را در کشورهای ثالث سوئیچ کنند.
روزنامههای باند روحانی وحشت از پیامدهای تحولات منطقه و طمع آخوندی برای مفت خوری از شرایط را در تناقض گوییهای خود یک جا ارائه کردهاند:
طبق آمار، ۲۴یا ۲۵درصد از گازهای گلخانهای در سطح دنیا را آمریکا تولید میکند و از طرفی هم براحتی گفته است زیر بار این معاهده نمیرود.
سهم ایران نیز بهعنوان کشوری در حال توسعه در موضوع تغییرات اقلیمی چیزی در حد «صفر» بوده است.
1- بسیاری از اقلیمشناسان و متخصصان محیطزیست تأکید دارند در مسیر بررسی سند جز گروهی از متخصصان کشاورزی و رشتههای غیرمرتبط از حرفهییها کمک گرفته نشده و روند تصویب «غیرملی» و «شبه محرمانه» بوده است...
2- تعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای حاصل از سوختهای فسیلی یعنی حرکت به سمت حذف مزیت اقتصادی تولیدکنندگان نفت و گاز و زغالسنگ از مسیر صنعتی شدن و توسعهیافتگی! پس بهطور کلی اجرای این معاهده در سطح بینالمللی بهمعنی دست کشیدن دنیا از سوختهای فسیلی با سرعتی بسیار بیشتر از سرعت کم شدن منابع سوختهای فسیلی است.
اکنون کلاه خود را قاضی کنیم... از یک طرف تعهد بینالمللی دادیم که انرژی هستهیی صلحآمیز نداشته باشیم و میزان غنیسازی اورانیوم را تا سطح بیمقدار تولید آزمایشگاهی که امکان ندارد با آن بتوان چرخ صنعت را چرخاند، پایین آوردیم! از طرف دیگر تعهدی دیگر پذیرفتیم که سرعت حذف سوختهای فسیلی از جهان و تولید نفت و گاز را مطابق با میل و نظر صنعتیترین کشورهای جهان افزایش دهیم و بازار خود را خراب کنیم! ما را چه میشود؟!
ما در جهانی زندگی میکنیم که مسیر صنعتی شدن ایرانیان را با وضع انواع تحریمها و محرومیتها دهها سال عقب نگاه داشته است. چرا توجه نمیکنیم که اکنون «محیطزیست» به ابزار تحمیل نظم نوین جهانی پس از عصر هستهیی شدن قدرتهای بزرگ و تولید انواع سوختهای گیاهی، تبدیل شده است؟
3- تعهد کاهش 4درصد تولید گازهای گلخانهای توسط ایران (در صورت عدم رفع تحریمها) در حالی که تکنولوژی تولید روز را از ما دریغ کردهاند و ماشینآلات تولیدی ما همچنان در حال فرسوده شدن و افت بازدهی هستند، غیرممکن است مگر آن که تمام خطوط تولید فرسوده خود را متوقف کنیم و بیکاری و رکود را افزایش دهیم.
کیهان: تحریمهای جدید آمریکا ناقض بند 29 برجام
تحریمهای جدید آمریکا، ناقض بند 29برجام است و تجارت با ایران را به خط قرمز تبدیل میکند اما با این وجود، با انفعال و سکوت وزارتخارجه مواجه شده است.
در واقع همانطور که مشخص است این قانون سعی میکند با متهم کردن سپاه پاسداران به تروریسم، سپاه و افراد مرتبط با آن را در سراسر دنیا با مسدود کردن دارایی و منع معاملات مواجه کند. از آنجایی که افراد و نهادهای گوناگون مختلفی چه در داخل ایران اعم از دولت، صدا و سیما، دانشگاه، شرکتها و... و چه خارج از ایران با سپاه پاسداران مرتبط هستند، اعمال این تحریم در واقع منافع اقتصادی ایران در سطح ملی را دچار اختلال میکند.
کیهان:
رئیس کنفدراسیون صادرات ایران عنوان کرد: در بانکهای خارجی حساب جدیدی برای ایرانیان باز نمیشود، بانکهای هندی هم برای بانکهای ایران خط اعتبار باز نمیکنند و باید از طریق کشور ثالث سوئیچ شود.
واقعیت این است که بعد از توافقات هستهیی برخی از کشورهای عربی مثل امارات متحده عربی که بیشترین حجم تجارت خارجی ایران در حاشیه جنوب خلیجفارس با این کشور است، تغییرات عمدهای در روابط بانکی خود با ایران ایجاد نکردند.
لاهوتی با اشاره به اینکه ارتباطات بانکی با کشورهایی مثل هند و چین که در زمان تحریمها با ما روابط بانکی داشتند، فعلاً مشکل دارد، افزود: برقراری ارتباطات بانکی با این کشورها فقط از طریق چند کانال و بانک مشخص امکانپذیر است و در بعضی موارد صادرکنندگان بهدلیل اینکه بانکهای هندی برای بانکهای ایرانی اعتبار باز نمیکنند، باید اسناد خود را در کشورهای ثالث سوئیچ کنند.
روزنامههای باند روحانی وحشت از پیامدهای تحولات منطقه و طمع آخوندی برای مفت خوری از شرایط را در تناقض گوییهای خود یک جا ارائه کردهاند:
آفتاب یزد:سرمقاله: اخلال در ناتوی عربی
موضعگیری عربستان، مصر و امارات علیه قطر و تحریم این کشور، یک اختلال در طرح ناتوی عربی علیه ایران به وجود آورد. اما ایران در چنین شرایطی باید با احتیاط موضعگیری کند و همانطور که ظریف هم اعلام داشته، ایران باید از حل مشکلات منطقه با مذاکره سخن بگوید. کشور ما نباید اقدام عجولانهای کرده و به یکباره دست به جانبداری از کشوری بزند.
ایران باید صبر کند و کشورهای عربی را در موقعیت ارزیابی قرار دهد و یک تصمیم عجولانه نگیرد... ولی باهمه این احوال در شرایط موجود قطع رابطه کشورهای عربی با قطر بهدلیل وقفهای که در اتحاد عربی علیه ایران انداخته به سود کشورمان است. در این میان ایران باید منتظر موضعگیری کشورهایی مثل ترکیه نیز باشد و واکنشهای سایر کشورهای منطقه را بررسی کند. چون اعلام مواضع آنها نیز در نوع تصمیم و موضعگیری ایران اهمیت دارد.
آفتاب یزد: در این میان ایران باید منتظر موضعگیری کشورهایی مثل ترکیه نیز باشد و واکنشهای سایر کشورهای منطقه را بررسی کند. چون اعلام مواضع آنها نیز در نوع تصمیم و موضعگیری ایران اهمیت دارد.
حسن بهشتیپور کارشناسی مسائل بینالملل
گفت:" اساساً اینکه ما در تعارض بین کشورهای منطقه منافع خود را جستجو کنیم غلط است.
هر ناامنی در منطقه به زیان همه و هر ثباتی به سود منطقه است. تنها کشورهای فرامنطقهیی از این ناامنی استفاده میکنند و مطمئن باشید که در بلندمدت آنچه حتی در تحریم قطر صورت گرفته نیز به سود ایران تعبیر نمیشود.
محسن جلیلوند دیگر کارشناس مسائل بینالملل اما بحران قطر را به شرطی یک فرصت برای ایران تلقی میکند که سایر کشورهای عربی نیز اجازه و فرصت این کار را به ایران بدهند.
به هر حال ایران در حوزه اقتصاد، سیاست و امنیت میتواند از شرایط طلایی موجود استفاده کند. به شرط آن که طرفهای مقابل که دست بالا را در اختیار دارند و آمریکاییها نیز پشت آنها هستند، بگذارند."
آرمان: در این میان ایران باید به سیاست تنشزدایی خود ادامه دهد، زیرا عربستان، آمریکا و تلآویو میخواهند که ایران دست به جانبداری خاصی بزند و وارد کشمکشی شود که به زیان اوست. اما اگر قطر به علت اقدامات غیرعاقلانه کشورهای عربی محاسبهگرانه رفتار کند، ایران هم وظیفه دارد که مانند کشورهای دیگر با قطر همکاری کند تا این کشور دچار تحریمهای جدی عربستان نشود. بدیهی است که نزدیکترین کشور عربی به ایران، قطر است که با تهران منابع مشترک گازی دارد. به همین دلیل باید اذعان داشت که ایران اجازه نخواهد داد عربستان قطر را دچار تحریم کند.
جهان صنعت: سرمقاله: نعل وارونه لورنس!
از آنجایی که قطر هیچ گاه و هرگز بدون یار و یاور متعدد و متضاد، یارای قد علم کردن ندارد و در نهایت با توجه به «قاعده بازی» در صورت ادامه دعوای شیوخ خلیجفارس، بازیگران منطقه از مسکو و تهران و آنکارا گرفته تا لندن و واشینگتن در کنار مصر و امارات و... وارد میدان خواهند شد؛ شرایطی که بیتردید به سود صلح در خاورمیانه نخواهد بود.
موضعگیری عربستان، مصر و امارات علیه قطر و تحریم این کشور، یک اختلال در طرح ناتوی عربی علیه ایران به وجود آورد. اما ایران در چنین شرایطی باید با احتیاط موضعگیری کند و همانطور که ظریف هم اعلام داشته، ایران باید از حل مشکلات منطقه با مذاکره سخن بگوید. کشور ما نباید اقدام عجولانهای کرده و به یکباره دست به جانبداری از کشوری بزند.
ایران باید صبر کند و کشورهای عربی را در موقعیت ارزیابی قرار دهد و یک تصمیم عجولانه نگیرد... ولی باهمه این احوال در شرایط موجود قطع رابطه کشورهای عربی با قطر بهدلیل وقفهای که در اتحاد عربی علیه ایران انداخته به سود کشورمان است. در این میان ایران باید منتظر موضعگیری کشورهایی مثل ترکیه نیز باشد و واکنشهای سایر کشورهای منطقه را بررسی کند. چون اعلام مواضع آنها نیز در نوع تصمیم و موضعگیری ایران اهمیت دارد.
آفتاب یزد: در این میان ایران باید منتظر موضعگیری کشورهایی مثل ترکیه نیز باشد و واکنشهای سایر کشورهای منطقه را بررسی کند. چون اعلام مواضع آنها نیز در نوع تصمیم و موضعگیری ایران اهمیت دارد.
حسن بهشتیپور کارشناسی مسائل بینالملل
گفت:" اساساً اینکه ما در تعارض بین کشورهای منطقه منافع خود را جستجو کنیم غلط است.
هر ناامنی در منطقه به زیان همه و هر ثباتی به سود منطقه است. تنها کشورهای فرامنطقهیی از این ناامنی استفاده میکنند و مطمئن باشید که در بلندمدت آنچه حتی در تحریم قطر صورت گرفته نیز به سود ایران تعبیر نمیشود.
محسن جلیلوند دیگر کارشناس مسائل بینالملل اما بحران قطر را به شرطی یک فرصت برای ایران تلقی میکند که سایر کشورهای عربی نیز اجازه و فرصت این کار را به ایران بدهند.
به هر حال ایران در حوزه اقتصاد، سیاست و امنیت میتواند از شرایط طلایی موجود استفاده کند. به شرط آن که طرفهای مقابل که دست بالا را در اختیار دارند و آمریکاییها نیز پشت آنها هستند، بگذارند."
آرمان: در این میان ایران باید به سیاست تنشزدایی خود ادامه دهد، زیرا عربستان، آمریکا و تلآویو میخواهند که ایران دست به جانبداری خاصی بزند و وارد کشمکشی شود که به زیان اوست. اما اگر قطر به علت اقدامات غیرعاقلانه کشورهای عربی محاسبهگرانه رفتار کند، ایران هم وظیفه دارد که مانند کشورهای دیگر با قطر همکاری کند تا این کشور دچار تحریمهای جدی عربستان نشود. بدیهی است که نزدیکترین کشور عربی به ایران، قطر است که با تهران منابع مشترک گازی دارد. به همین دلیل باید اذعان داشت که ایران اجازه نخواهد داد عربستان قطر را دچار تحریم کند.
جهان صنعت: سرمقاله: نعل وارونه لورنس!
از آنجایی که قطر هیچ گاه و هرگز بدون یار و یاور متعدد و متضاد، یارای قد علم کردن ندارد و در نهایت با توجه به «قاعده بازی» در صورت ادامه دعوای شیوخ خلیجفارس، بازیگران منطقه از مسکو و تهران و آنکارا گرفته تا لندن و واشینگتن در کنار مصر و امارات و... وارد میدان خواهند شد؛ شرایطی که بیتردید به سود صلح در خاورمیانه نخواهد بود.