بیست و هفت روز از اعتصابغذای زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت میگذرد. حرکت و مقاومتی جمعی که در نوع خود طی سالهای اخیر کم نظیر بوده است. این تصمیم و پایداری و استمرار آن، با خود پیامها و یادآوریهایی را ضروری مینماید.
علت و سبب اعلام شده این اقدام گروهی و جمعی، ایستادگی برابر تضییقات و بیحرمتیها و دست اندازی به وسایل زندانیان از جانب دستآموزان و عاملان نظام ولایت فقیه میباشد. این اقدام شجاعانه در محاصره دیوار و آهن و جلادان، نمودی از خشم و اعتراض اجتماعی جامعه ایران است که توسط پیشتازان پایداری آنان در زندانهای ارتجاع آخوندی بارز میشود.
وجه دیگر این اعتصابغذای گروهی و همبسته، پیامی است که از جنبش دادخواهی به سراسر ایران از جمله درون زندانها رسوخ نموده است. در خبرها و مقالهها و گزارشات متعدد سه ماه گذشته پیرامون جنبش دادخواهی در فضای مجازی و رسانهها شاهد ضربات پیدرپی بر تمامیت دستگاه ولایت فقیه بودهایم. جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تابستان 67، جریان گسترش یابنده و بیتوقفی است که رژیم از آن خلاصی نخواهد داشت.
واقعیت این است که جولان دادنهای بازجویان و جلادان زندانهای آخوندی، هر چقدر هم استمرار داشته باشد ـ که دارد ـ تحت تأثیر فشارهای اجتماعی، خانوادهها، افشاگریهای مقاومت و خود زندانیان و نیز اقدامات بینالمللی، دچار گسلهای ناگزیر گشته است. مقاومت جانانهٴ زندانیان سیاسی در درون زندانها طی یک دهه گذشته، تمام حساب و کتابهای زندان و زندانی توسط ارتجاع آخوندی و دستگاه قضاییهاش را به هم ریخته است. قهرمانان و دلاوران زندانی طی این سالیان توانستهاند هویت سیاسی و مبارزاتیشان را به دژخیمان ولایت فقیه تحمیل کنند؛ و از طرفی با نتایج حاصل از این موفقیت، زندان و زندانی را با مسائل سیاسی و اجتماعی عموم مردم ایران پیوند زنند.
وجه دیگر اعتصابغذای جمعی زندانیان سیاسی، اثبات تعادلقوای جدید سیاسی و اجتماعی بین مردم و مقاومت با حکومت آخوندی است. این تعادلقوا حتی با سه سال پیش در جریان هجوم به بند 350زندان اوین متفاوت است. اقدام جدید زندانیان سیاسی گوهردشت و بلافاصله حمایت زندانیان سیاسی اردبیل از آنان و پیوستنشان به اعتصاب غذا، تمام حساب و کتابها و رشتههای دستگاه قضایی آخوندی در این رویداد را پنبه کرد و به بنبست کشاند.
وجه دیگر اعتصابغذای زندانیان سیاسی در فضای جوشان جنبش دادخواهی، همبستگی گسترده داخلی و بینالمللی از آن است. هزاران سایت و وبلاگ و صفحات مجازی بهطور شبانهروزی به انعکاس مداوم و مکرر این اقدام شجاعانهٴ فرزندان دلاور و قهرمان ایرانزمین مشغولند. در این اشتغال و همت ملی و میهنی و انسانی، همگان به دفاع از حقوق زندانیان و نیز هشدار نسبت به جانشان برخاستهاند. سازمانهای بینالمللی و مدافعان حقوقبشر ضمن حمایت از حقوق مسلم زندانیان، رژیم آخوندها و دستگاه قضایی آن را مسئول جان زندانیان اعلام نمودند.
رژیم آخوندی تلاش کرد از طریق بهاصطلاح دادستان انقلاب تهران ـ دژخیم عباس جعفری دولتآبادی ـ این اعتصاب را ناچیز جلوه دهد و خواستههای زندانیان را نادیده انگارد و تهدید به سرکوب کند؛ اما استمرار مقاومت زندانیان، باعث به بنبست کشاندن دستگاه قضایی حکومت آخوندی شده است.
آنچه اکنون در اعتصابغذای زندانیان سیاسی گوهردشت و زندان اردبیل جریان دارد، نمودی از اراده و خواست قاطع مردم ایران در ایستادن و پایداری بر حقوق مسلم خود و استیفای آن میباشد. تقارن این رویداد با هفتههای گرامیداشت قهرمانان سر به «دار» تابستان 67در بطن جنبش دادخواهی، وجهی دیگر از بروز تعادلقوای جدید مردم و مقاومت ایران در برابر ایلغار دیوسالار فاشیسم مذهبی آخوندی میباشد.
با تمام توش و توان و ارادهمان و در همبستگی ملیمان، به پشتیبانی از زندانیان سیاسیِ در اعتصاب برخیزیم و صدای آنان در ایران و سراسر جهان باشیم...
«جان شیفتهیی چو تو
چنگاچنگ اهریمن
با عشقی سایهنشین هستی ات
و ستارگانی
سینه ـ ریز و گلوبند آزادی...
کیفرخواست تو:
داغهای مادرانت
یادهای سربین سرزمینت
دختران فراری
ایران گرسنگی!
کیفرخواست تو:
آغوشهای محبتهای غارت شده
شهرهای «دار»
منشور تیرباران شده آزادی!
کیفرخواست تواند
زندانیِ بیحریم و اشیاء تطاول شده.
خبرهای ایران
کیفر خواست تواَند...»
3شهریور 96
علت و سبب اعلام شده این اقدام گروهی و جمعی، ایستادگی برابر تضییقات و بیحرمتیها و دست اندازی به وسایل زندانیان از جانب دستآموزان و عاملان نظام ولایت فقیه میباشد. این اقدام شجاعانه در محاصره دیوار و آهن و جلادان، نمودی از خشم و اعتراض اجتماعی جامعه ایران است که توسط پیشتازان پایداری آنان در زندانهای ارتجاع آخوندی بارز میشود.
وجه دیگر این اعتصابغذای گروهی و همبسته، پیامی است که از جنبش دادخواهی به سراسر ایران از جمله درون زندانها رسوخ نموده است. در خبرها و مقالهها و گزارشات متعدد سه ماه گذشته پیرامون جنبش دادخواهی در فضای مجازی و رسانهها شاهد ضربات پیدرپی بر تمامیت دستگاه ولایت فقیه بودهایم. جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تابستان 67، جریان گسترش یابنده و بیتوقفی است که رژیم از آن خلاصی نخواهد داشت.
واقعیت این است که جولان دادنهای بازجویان و جلادان زندانهای آخوندی، هر چقدر هم استمرار داشته باشد ـ که دارد ـ تحت تأثیر فشارهای اجتماعی، خانوادهها، افشاگریهای مقاومت و خود زندانیان و نیز اقدامات بینالمللی، دچار گسلهای ناگزیر گشته است. مقاومت جانانهٴ زندانیان سیاسی در درون زندانها طی یک دهه گذشته، تمام حساب و کتابهای زندان و زندانی توسط ارتجاع آخوندی و دستگاه قضاییهاش را به هم ریخته است. قهرمانان و دلاوران زندانی طی این سالیان توانستهاند هویت سیاسی و مبارزاتیشان را به دژخیمان ولایت فقیه تحمیل کنند؛ و از طرفی با نتایج حاصل از این موفقیت، زندان و زندانی را با مسائل سیاسی و اجتماعی عموم مردم ایران پیوند زنند.
وجه دیگر اعتصابغذای جمعی زندانیان سیاسی، اثبات تعادلقوای جدید سیاسی و اجتماعی بین مردم و مقاومت با حکومت آخوندی است. این تعادلقوا حتی با سه سال پیش در جریان هجوم به بند 350زندان اوین متفاوت است. اقدام جدید زندانیان سیاسی گوهردشت و بلافاصله حمایت زندانیان سیاسی اردبیل از آنان و پیوستنشان به اعتصاب غذا، تمام حساب و کتابها و رشتههای دستگاه قضایی آخوندی در این رویداد را پنبه کرد و به بنبست کشاند.
وجه دیگر اعتصابغذای زندانیان سیاسی در فضای جوشان جنبش دادخواهی، همبستگی گسترده داخلی و بینالمللی از آن است. هزاران سایت و وبلاگ و صفحات مجازی بهطور شبانهروزی به انعکاس مداوم و مکرر این اقدام شجاعانهٴ فرزندان دلاور و قهرمان ایرانزمین مشغولند. در این اشتغال و همت ملی و میهنی و انسانی، همگان به دفاع از حقوق زندانیان و نیز هشدار نسبت به جانشان برخاستهاند. سازمانهای بینالمللی و مدافعان حقوقبشر ضمن حمایت از حقوق مسلم زندانیان، رژیم آخوندها و دستگاه قضایی آن را مسئول جان زندانیان اعلام نمودند.
رژیم آخوندی تلاش کرد از طریق بهاصطلاح دادستان انقلاب تهران ـ دژخیم عباس جعفری دولتآبادی ـ این اعتصاب را ناچیز جلوه دهد و خواستههای زندانیان را نادیده انگارد و تهدید به سرکوب کند؛ اما استمرار مقاومت زندانیان، باعث به بنبست کشاندن دستگاه قضایی حکومت آخوندی شده است.
آنچه اکنون در اعتصابغذای زندانیان سیاسی گوهردشت و زندان اردبیل جریان دارد، نمودی از اراده و خواست قاطع مردم ایران در ایستادن و پایداری بر حقوق مسلم خود و استیفای آن میباشد. تقارن این رویداد با هفتههای گرامیداشت قهرمانان سر به «دار» تابستان 67در بطن جنبش دادخواهی، وجهی دیگر از بروز تعادلقوای جدید مردم و مقاومت ایران در برابر ایلغار دیوسالار فاشیسم مذهبی آخوندی میباشد.
با تمام توش و توان و ارادهمان و در همبستگی ملیمان، به پشتیبانی از زندانیان سیاسیِ در اعتصاب برخیزیم و صدای آنان در ایران و سراسر جهان باشیم...
«جان شیفتهیی چو تو
چنگاچنگ اهریمن
با عشقی سایهنشین هستی ات
و ستارگانی
سینه ـ ریز و گلوبند آزادی...
کیفرخواست تو:
داغهای مادرانت
یادهای سربین سرزمینت
دختران فراری
ایران گرسنگی!
کیفرخواست تو:
آغوشهای محبتهای غارت شده
شهرهای «دار»
منشور تیرباران شده آزادی!
کیفرخواست تواند
زندانیِ بیحریم و اشیاء تطاول شده.
خبرهای ایران
کیفر خواست تواَند...»
3شهریور 96