مهمترین عنوانهای روزنامههای باند خامنهای حمله به روحانی و سایر مهرههای این باند است. در برخی صفحات این روزنامه بیش از سه تا چهار عنوان با این مضمون ها دیده میشود:
وطن امروز: فراآشوب در پاستور
وطن امروز: عارف: پسرم در همه مسابقات اول شده!
وطن امروز: بانک مرکزی دستوری نیست
کیهان: ناتوانی خود را به حساب ملت ننویسید
کیهان: آهنگ اقتصادی 12ژنرال کابینه معلوم نیست
کیهان: حرکت معکوس دولت خلاف چراغ راهنمای روحانی
در روزنامههای هر دو باند ابراز نگرانی آخوندهای نزدیک به خامنهای در عرصههای مختلف از انزوای روزافزون ولیفقیه و تشدید شکاف در رژیم خبر میدهد:
آفتاب یزد: نماینده ولیفقیه در سپاه؛ برخی آقایان میگویند مردم را نباید بهزور به بهشت فرستاد
رسالت: نوری همدانی: حوزه انقلابی بماند و با توطئههای دشمن مقابله کند – حوزه باید رأی نظام نیرو تربیت کند
رسالت: رئیسی: خطر نفوذ جریان نفاق، کشور را تهدید میکند
گفتگوی تلویزیونی حسن روحانی موضوع حملات روزنامههای هر دو باند حاکم قرار گرفته:
ابرار: صادق زیبا روحانی برنامهیی برای حل بیکاری ندارد
آفتاب یزد: گزارش تحلیلی از نطق تلویزیونی رئیس جمهور؛ تعریف روحانی از فشار چیست؟ احمد شیرزاد: روحانی از آن طرف بام افتاده است و فتیله خود را پایین کشیده است... بیشتر از این هم انتظار نمیرفت... شاید برای خیلیها حرفهایش که از 10 شب در تلویزیون پخش شد، لالایی خوبی برای یک خواب تا صبح فردای پرکارشان بود.
روحانی در مقابل یک نفر نشست تا به برخی سؤالات بیجان او پاسخهای کمجان بدهد.
سیاست روز: رئیسجمهور در این گفتگو و فرصت پدید آمده در سایه هفته دولت - همچون گذشته - همچنان بر گفتمان درمانی تأکید داشته و کمتر تمایلی به خروج از این دایره نشان میدهد! آیا نباید این علاقهمندی را در نبود «برنامه» و نگاه «برنامهمحوری» دانست؟. باید نوشت که جای خالی «برنامه » و رویکرد «برنامهمحوری» حلقه مفقوده در مسیر پیشروی دولت و دولتمردان کشورمان است و تا زمانی که به این مهم توجهی بهینه و بایسته و شایسته صورت نگیرد، نمیتوان و نباید انتظار برونرفت از وضع موجود را داشت.
کیهان: رئیسجمهور در برنامه زنده تلویزیونی: بیکاری و تورم از بین رفته یا کم شده است!
اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اینکه مشکلات آغازین دولت یازدهم از جمله بیکاری، رشد منفی اقتصادی و تورم از بین رفته و یا بهشدت کاهش یافتهاند به اندازهای با واقعیات موجود کشور ناهمخوان است که حتی حامیان رئیسجمهور و دولت نیز نتوانستهاند از مقابل آن بهراحتی بگذرند و واکنشی نشان ندهند!
بهعنوان مثال صادق زیباکلام یکی از فعالان سیاسی مدعی اصلاحات پس از اظهارات روحانی در صفحه شخصی خود نوشت «بعد از سخنان امشب آقای روحانی دارم فکر میکنم نکنه ما دو تا ایران داریم. یکی در عالم واقعیت یکی هم تو ذهن ایشون. اولی پر از مشکل، دومی اصلاً مشکلی نداره!»
این مشکلات در دولت یازدهم نیز وجود داشته و افرادی مانند صادق زیباکلام با انکار این مشکلات به حمایت از رئیسجمهور پرداخته و امروز میخواهند نقش خود را منکر شوند، از این گذشته استناد رئیسجمهور به آمار رسمی که با واقعیات زندگی مردم انطباقی ندارد نیز در نوع خود جالب است، میزان تورم در کشور را نه آمار رسمی مورد استناد رئیسجمهور که جیب و سفره مردم تعیین میکند، کارشناسان معتقدند سفره مردم در این سالها نه تنها گسترش پیدا نکرده و بزرگ نشده است که کوچک شده و قدرت خرید مردم نیز کاهش یافته است.
اظهارات روحانی درباره مذاکرات هستهیی در دولت نهم و دهم و این اتهام که در آن دوره مذاکرات منتهی به تحریم و قطعنامههای شورای امنیت میشده است میخواهد اینگونه القا کند که مذاکرات در دولت اصلاحات و همچنین در دولت کنونی اینگونه نبوده است.
نگاهی به گذشته نشاندهنده این واقعیت است که در دوره دبیری روحانی در شورای امنیت ملی و مدیریت مذاکرات هستهیی توسط ایشان 7قطعنامه از سوی شورای حکام علیه کشور تحمیل شده است ولی روی سخن جای دیگری است، افتخار این نیست که در مقابل خواستههای نامشروع و زیادهخواهانه طرف غربی عقبنشینی و فعالیتهای هستهیی را تعطیل و یا بهشدت کاهش دهید و زمانی که علیه شما قطعنامهیی صادر نمیشود به آن افتخار کنید!
از سوی دیگر نیز ای کاش نتیجه مذاکرات و برجام به اجرای تعهدات از سوی طرفین منتهی میشد و عقبنشینیها در این حد متوقف میگردید، روند طی شده در یک و نیم سال گذشته پس از تصویب و اجرایی شدن برجام نشان میدهد که نه تنها تحریمها که به گفته رئیسجمهور قرار بود در همان روز نخست لغو شوند برداشته نشدند که بر میزان و شدت این تحریمها نیز افزوده شد.
نتیجه مذاکرات هستهیی در دولت اصلاحات به ریاست روحانی و همچنین رابطه خوب با آژانس در این دوره به گفته دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و رئیسجمهور امروز، تقریباً هیچ و باعث زیادهخواهی طرف غربی شده بود و امروز نیز برجام نتیجهیی تحقیقاً صفر و در مقابل زیادهخواهی طرف غربی و بهویژه آمریکا را در برداشته است که خواهان بازدید از مراکز نظامی کشور هستند!
جوان: گفتگوی رئیسجمهور با تلویزیون همچنان به دور از شاخصههای یک گفتگوی صریح و ژورنالیستی با پرسشهای واقعی مردم بود.
پرسشها و پاسخهای برنامه تلویزیونی دیشب دکتر روحانی نشان داد که مردم ایران باید همچنان در آرزوی روبهروشدن روزنامهنگاران و سردبیران حرفهیی و مستقل مقابل رئیسجمهور و پرسیدن پرسشهای واقعی مردم بمانند و همواره شاهد پرسشهای فانتزی و تشریفاتی مجریان تلویزیون از رئیسجمهور باشند.
حمله روزنامههای باند خامنه به رقیب در عرصههای مختلف مضمون حذف و تسویه دارد:
کیهان: ناتوانی خود را به حساب ملت ننویسید! (یادداشت روز)
مدتی است تلاشهای خطرناکی برای تزریق ناتوانی و ذلت در جامعه ملاحظه میشود. آن هم نه از سوی آنها که در اردوگاه دشمن نشستهاند، بلکه از داخل کشور و از روی کرسیهای رسمی و نشاندار متعلق به جمهوری اسلامی! این فاجعه بزرگ به سرعت در حال تکثیر است
عیسی کلانتری که بهتازگی به سمت معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیطزیست منصوب شده است اخیراً گفته: «ما بهرغم همه متخصصهایی که داریم چیز زیادی از کشاورزی نمیدانیم (!) نباید به ما بربخورد که بلد نیستیم بلکه باید یادبگیریم... پیشنهاد میکنم یک خارجی را بیاورید در بخش کشاورزی، که به ما یاد بدهد. من بخش کشاورزی و مهندسان خودمان را میشناسم که میگویم یک خارجی را بیاورید... اینها را نه جهاد کشاورزی و نه وزارت نیرو و هیچکس در کشور نمیتواند به شما بگوید، من میشناسم اینها را (!)
به تازگی غلامرضا سلامی، مشاور وزیر راه در امور حسابداری، حسابرسی و اصول حاکمیت شرکتی (!) در اظهاراتی خارج از حوزه تخصص و جایگاه اداریاش مدعی شده: «شرکتهای ایرانی توانایی ندارند که به بتوانند بندر بزرگی مانند شهید رجایی را ضمن اداره توسعه دهند... طرفهای خارجی... در این بنادر سرمایهگذاری میکنند».
در سال 93 اکبر ترکان هم در اظهاراتی بیسابقه مدعی شده بود: «بگذارید با خود روراست باشیم ما به جز پخت آبگوشت بزباش و قورمه سبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم»!... از همه اینها بوی یک جمله تلخ به مشام میرسد. آنها متفقاً میخواهند بگویند: «ما نمیتوانیم»! همه این افراد سمتهای مختلف و مهمی داشتهاند و شهرت و ثروت و در یک کلام همه هستیاشان را مدیون نظام اسلامی و مردم همین آب و خاک هستند. اما بر سر شاخ بن میبرند!
البته جای کمترین تردید در درستی این سخن وجود ندارد! در ناتوانی و عجز این افراد برای گشودن گرهای از کار فروبسته مردم ایران، هیچ تردیدی نباید کرد. هرگز از سوی این جماعت، آبی برای مردم ایران گرم نشده و نخواهد شد.
وطن امروز: سرمقاله: فراآشوب در پاستور
هر چند در ایام تبلیغات انتخابات دکتر روحانی وعدههای اقتصادی محدود و عموماً تقلیدی ارائه کرد اما مهمترین مطالبه مردم در آن ایام که بعدها دولت هم مؤید آن شد، مطالبات اقتصادی و حوزه معیشتی بود. بیکاری، رکود، کاهش قدرت خرید و فساد اداری از مهمترین معضلات امروز اقتصاد ایران است. بهبود اقتصاد با رشد 8درصدی و ایجاد سالانه 955هزار شغل و ریشهکنی فقر تا 4سال آینده از الزامات قانونی برنامه ششم توسعه است که دولت متعهد به انجام آن است که برای انجام آن باید سالانه بهطور متوسط 770هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری انجام شود. این حجم از تناقض و بینظمی را تنها میتوان با تئوری آشوب (Chaos Theory) توجیه کرد.
اذعان به ناکارآمدی نظام ولایت در طول ۴دهه حاکمیت در روزنامههای هر دو باند حاکم به بیانهای مختلف آمده است:
رسالت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار سه ساعته طلاب حوزه علمیه استان تهران نکته بسیار مهمی را مطرح و فرمودند؛ «تا رسیدن به نقطه تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی فاصله زیادی وجود دارد.» در حالی که نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب میگذرد، چرا ما تا تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی فاصله داریم؟. دولت اسلامی چیست؟ مختصات آن کدام است؟ چه کسی متکفل تشکیل جامعه اسلامی در ایران است؟ طبیعی است پاسخ آن دولت اسلامی است. پس چرا دولت اسلامی تشکیل نمیشود؟
ابتکار: قریب چهل سال از انقلاب سیاسی بهمن ١٣۵٧می گذرد. انقلابی علیه یکی از مخوفترین دیکتاتوریهای تاریخ بشری، ... شعارگران سنگ دیگری که مردم پذیرایش بودند «آزادی» بود. خیلی بیش از تمامی اِلمانهایی که در تعریف دموکراسی میگنجد در مفهوم نانوشته این واژه مستتر بود. از دید غالب مردم آزادی احزاب، اتحادیهها، سندیکاها، تشکلهای صنفی و اجتماعی، بیان، قلم، مطبوعات، تجمعات و... خلاصه آن چه به پرباری نظری و عملی مردم در مدیریت جامعه میانجامید از نتایج بدیهی و سهلالوصول انقلاب تلقی میشد که جای بحث و گفتگو نداشت. باور برخی از مردم این بود که دامنه آزادی متصور در حدی است که تمامی مدیران و روسا با انتخاباتی کاملاً مستقیم و بلا واسطه برگزیده و برکنار خواهند شد. شوراهای محله، محل کار، روستا، شهر و... چنان بهرسمیت شناخته خواهند شد که کار بوروکراسی - که همه را عاجز کرده بود- یکسره خواهد شد... نکتهیی که باعث شد این یادآوریها را شامل شود این است که پس از گذر چهل ساله خواستههای مردم کشورمان از آن ابعاد بهغایت رفیع سیاسی بسیار تقلیل پیدا کرده است، برای ما مردم آنچه در اولویت قرار داشت آنچنان اُفت کرده که قدری طرحشان برایمان کسرشان خواستههای گرانمایه انقلابمان شده است. ما مردم هوای پاک میخواهیم، آب شرب سالم و گوارا میخواهیم، برقی میخواهیم که ما را از گزند گرمای تابستان نجات دهد، گازی میخواهیم که مارا از نفرین سوز و سرمای زمستان رهایی بخشد، میخواهیم محیط زندگیمان به دور از بهاصطلاح آفات طبیعی همچون ریزگردها، سیل و... باشد، کار میخواهیم و از اینکه نورهای دیدگانمان بیکارند یا با آن همه تحصیلات راهی دیار غربت میشوند و چه بسا در آنجا مورد استقبال هم قرار میگیرند رنجوریم، از اینکه بهداشت و درمانمان ازحد استاندارد جهانی تا این حد فاصله دارد معذبیم، از اینکه سایه جنگ تا این حد دراز شده بهطوری که حتی با اسم کشورمان در آمیخته رنج میکشیم، از رشد و ارتقاء کیفی آموزش و پرورش در سطوح مختلف کشورمان خوشنود نیستیم و بعضاً از اینکه میان مقامات ارشد جامعهمان تا این اختلاف وجود دارد و دائم با هم بگو مگو دارند دلگرم نیستیم. خواستههای ما مردم خیلی تقلیل یافته و در مواردی متآسفانه در حد بقاء فیزیکی کاهش یافته است...
در روزنامههای حکومتی امروز نا گزیر به گوشههایی از بحرانهای اقتصادی اجتماعی اذعان شده است:
آرمان: کاسبان پلاسکو در ترکیه دستفروش شدند
ایران:دریاچه بهشهر زیر موج خشکسالی
اعتماد: کابوس پلاسکو؛ یک صد ساختمان در تهران وضعیت مشابه پلاسکو دارند
تجارت: رئیسجمهور تأکید کرد؛ «انحصار» بزرگترین بلای اقتصاد
جهان اقتصاد: کاهش طولانیمدت بهای نفت در راه است
جهان صنعت:سونامی فساد در اقتصاد ایران
جهان صنعت: خصوصیسازی در حال احتضار
جوان: بهره کلان بانکهای خصوصی از کاهش نرخ بهره!
جوان: سر به هوایی ایرلاینها و سرگردانی مسافران
وطن امروز: فراآشوب در پاستور
وطن امروز: عارف: پسرم در همه مسابقات اول شده!
وطن امروز: بانک مرکزی دستوری نیست
کیهان: ناتوانی خود را به حساب ملت ننویسید
کیهان: آهنگ اقتصادی 12ژنرال کابینه معلوم نیست
کیهان: حرکت معکوس دولت خلاف چراغ راهنمای روحانی
در روزنامههای هر دو باند ابراز نگرانی آخوندهای نزدیک به خامنهای در عرصههای مختلف از انزوای روزافزون ولیفقیه و تشدید شکاف در رژیم خبر میدهد:
آفتاب یزد: نماینده ولیفقیه در سپاه؛ برخی آقایان میگویند مردم را نباید بهزور به بهشت فرستاد
رسالت: نوری همدانی: حوزه انقلابی بماند و با توطئههای دشمن مقابله کند – حوزه باید رأی نظام نیرو تربیت کند
رسالت: رئیسی: خطر نفوذ جریان نفاق، کشور را تهدید میکند
گفتگوی تلویزیونی حسن روحانی موضوع حملات روزنامههای هر دو باند حاکم قرار گرفته:
ابرار: صادق زیبا روحانی برنامهیی برای حل بیکاری ندارد
آفتاب یزد: گزارش تحلیلی از نطق تلویزیونی رئیس جمهور؛ تعریف روحانی از فشار چیست؟ احمد شیرزاد: روحانی از آن طرف بام افتاده است و فتیله خود را پایین کشیده است... بیشتر از این هم انتظار نمیرفت... شاید برای خیلیها حرفهایش که از 10 شب در تلویزیون پخش شد، لالایی خوبی برای یک خواب تا صبح فردای پرکارشان بود.
روحانی در مقابل یک نفر نشست تا به برخی سؤالات بیجان او پاسخهای کمجان بدهد.
سیاست روز: رئیسجمهور در این گفتگو و فرصت پدید آمده در سایه هفته دولت - همچون گذشته - همچنان بر گفتمان درمانی تأکید داشته و کمتر تمایلی به خروج از این دایره نشان میدهد! آیا نباید این علاقهمندی را در نبود «برنامه» و نگاه «برنامهمحوری» دانست؟. باید نوشت که جای خالی «برنامه » و رویکرد «برنامهمحوری» حلقه مفقوده در مسیر پیشروی دولت و دولتمردان کشورمان است و تا زمانی که به این مهم توجهی بهینه و بایسته و شایسته صورت نگیرد، نمیتوان و نباید انتظار برونرفت از وضع موجود را داشت.
کیهان: رئیسجمهور در برنامه زنده تلویزیونی: بیکاری و تورم از بین رفته یا کم شده است!
اظهارات رئیسجمهور مبنی بر اینکه مشکلات آغازین دولت یازدهم از جمله بیکاری، رشد منفی اقتصادی و تورم از بین رفته و یا بهشدت کاهش یافتهاند به اندازهای با واقعیات موجود کشور ناهمخوان است که حتی حامیان رئیسجمهور و دولت نیز نتوانستهاند از مقابل آن بهراحتی بگذرند و واکنشی نشان ندهند!
بهعنوان مثال صادق زیباکلام یکی از فعالان سیاسی مدعی اصلاحات پس از اظهارات روحانی در صفحه شخصی خود نوشت «بعد از سخنان امشب آقای روحانی دارم فکر میکنم نکنه ما دو تا ایران داریم. یکی در عالم واقعیت یکی هم تو ذهن ایشون. اولی پر از مشکل، دومی اصلاً مشکلی نداره!»
این مشکلات در دولت یازدهم نیز وجود داشته و افرادی مانند صادق زیباکلام با انکار این مشکلات به حمایت از رئیسجمهور پرداخته و امروز میخواهند نقش خود را منکر شوند، از این گذشته استناد رئیسجمهور به آمار رسمی که با واقعیات زندگی مردم انطباقی ندارد نیز در نوع خود جالب است، میزان تورم در کشور را نه آمار رسمی مورد استناد رئیسجمهور که جیب و سفره مردم تعیین میکند، کارشناسان معتقدند سفره مردم در این سالها نه تنها گسترش پیدا نکرده و بزرگ نشده است که کوچک شده و قدرت خرید مردم نیز کاهش یافته است.
اظهارات روحانی درباره مذاکرات هستهیی در دولت نهم و دهم و این اتهام که در آن دوره مذاکرات منتهی به تحریم و قطعنامههای شورای امنیت میشده است میخواهد اینگونه القا کند که مذاکرات در دولت اصلاحات و همچنین در دولت کنونی اینگونه نبوده است.
نگاهی به گذشته نشاندهنده این واقعیت است که در دوره دبیری روحانی در شورای امنیت ملی و مدیریت مذاکرات هستهیی توسط ایشان 7قطعنامه از سوی شورای حکام علیه کشور تحمیل شده است ولی روی سخن جای دیگری است، افتخار این نیست که در مقابل خواستههای نامشروع و زیادهخواهانه طرف غربی عقبنشینی و فعالیتهای هستهیی را تعطیل و یا بهشدت کاهش دهید و زمانی که علیه شما قطعنامهیی صادر نمیشود به آن افتخار کنید!
از سوی دیگر نیز ای کاش نتیجه مذاکرات و برجام به اجرای تعهدات از سوی طرفین منتهی میشد و عقبنشینیها در این حد متوقف میگردید، روند طی شده در یک و نیم سال گذشته پس از تصویب و اجرایی شدن برجام نشان میدهد که نه تنها تحریمها که به گفته رئیسجمهور قرار بود در همان روز نخست لغو شوند برداشته نشدند که بر میزان و شدت این تحریمها نیز افزوده شد.
نتیجه مذاکرات هستهیی در دولت اصلاحات به ریاست روحانی و همچنین رابطه خوب با آژانس در این دوره به گفته دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و رئیسجمهور امروز، تقریباً هیچ و باعث زیادهخواهی طرف غربی شده بود و امروز نیز برجام نتیجهیی تحقیقاً صفر و در مقابل زیادهخواهی طرف غربی و بهویژه آمریکا را در برداشته است که خواهان بازدید از مراکز نظامی کشور هستند!
جوان: گفتگوی رئیسجمهور با تلویزیون همچنان به دور از شاخصههای یک گفتگوی صریح و ژورنالیستی با پرسشهای واقعی مردم بود.
پرسشها و پاسخهای برنامه تلویزیونی دیشب دکتر روحانی نشان داد که مردم ایران باید همچنان در آرزوی روبهروشدن روزنامهنگاران و سردبیران حرفهیی و مستقل مقابل رئیسجمهور و پرسیدن پرسشهای واقعی مردم بمانند و همواره شاهد پرسشهای فانتزی و تشریفاتی مجریان تلویزیون از رئیسجمهور باشند.
حمله روزنامههای باند خامنه به رقیب در عرصههای مختلف مضمون حذف و تسویه دارد:
کیهان: ناتوانی خود را به حساب ملت ننویسید! (یادداشت روز)
مدتی است تلاشهای خطرناکی برای تزریق ناتوانی و ذلت در جامعه ملاحظه میشود. آن هم نه از سوی آنها که در اردوگاه دشمن نشستهاند، بلکه از داخل کشور و از روی کرسیهای رسمی و نشاندار متعلق به جمهوری اسلامی! این فاجعه بزرگ به سرعت در حال تکثیر است
عیسی کلانتری که بهتازگی به سمت معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیطزیست منصوب شده است اخیراً گفته: «ما بهرغم همه متخصصهایی که داریم چیز زیادی از کشاورزی نمیدانیم (!) نباید به ما بربخورد که بلد نیستیم بلکه باید یادبگیریم... پیشنهاد میکنم یک خارجی را بیاورید در بخش کشاورزی، که به ما یاد بدهد. من بخش کشاورزی و مهندسان خودمان را میشناسم که میگویم یک خارجی را بیاورید... اینها را نه جهاد کشاورزی و نه وزارت نیرو و هیچکس در کشور نمیتواند به شما بگوید، من میشناسم اینها را (!)
به تازگی غلامرضا سلامی، مشاور وزیر راه در امور حسابداری، حسابرسی و اصول حاکمیت شرکتی (!) در اظهاراتی خارج از حوزه تخصص و جایگاه اداریاش مدعی شده: «شرکتهای ایرانی توانایی ندارند که به بتوانند بندر بزرگی مانند شهید رجایی را ضمن اداره توسعه دهند... طرفهای خارجی... در این بنادر سرمایهگذاری میکنند».
در سال 93 اکبر ترکان هم در اظهاراتی بیسابقه مدعی شده بود: «بگذارید با خود روراست باشیم ما به جز پخت آبگوشت بزباش و قورمه سبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم»!... از همه اینها بوی یک جمله تلخ به مشام میرسد. آنها متفقاً میخواهند بگویند: «ما نمیتوانیم»! همه این افراد سمتهای مختلف و مهمی داشتهاند و شهرت و ثروت و در یک کلام همه هستیاشان را مدیون نظام اسلامی و مردم همین آب و خاک هستند. اما بر سر شاخ بن میبرند!
البته جای کمترین تردید در درستی این سخن وجود ندارد! در ناتوانی و عجز این افراد برای گشودن گرهای از کار فروبسته مردم ایران، هیچ تردیدی نباید کرد. هرگز از سوی این جماعت، آبی برای مردم ایران گرم نشده و نخواهد شد.
وطن امروز: سرمقاله: فراآشوب در پاستور
هر چند در ایام تبلیغات انتخابات دکتر روحانی وعدههای اقتصادی محدود و عموماً تقلیدی ارائه کرد اما مهمترین مطالبه مردم در آن ایام که بعدها دولت هم مؤید آن شد، مطالبات اقتصادی و حوزه معیشتی بود. بیکاری، رکود، کاهش قدرت خرید و فساد اداری از مهمترین معضلات امروز اقتصاد ایران است. بهبود اقتصاد با رشد 8درصدی و ایجاد سالانه 955هزار شغل و ریشهکنی فقر تا 4سال آینده از الزامات قانونی برنامه ششم توسعه است که دولت متعهد به انجام آن است که برای انجام آن باید سالانه بهطور متوسط 770هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری انجام شود. این حجم از تناقض و بینظمی را تنها میتوان با تئوری آشوب (Chaos Theory) توجیه کرد.
اذعان به ناکارآمدی نظام ولایت در طول ۴دهه حاکمیت در روزنامههای هر دو باند حاکم به بیانهای مختلف آمده است:
رسالت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار سه ساعته طلاب حوزه علمیه استان تهران نکته بسیار مهمی را مطرح و فرمودند؛ «تا رسیدن به نقطه تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی فاصله زیادی وجود دارد.» در حالی که نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب میگذرد، چرا ما تا تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی فاصله داریم؟. دولت اسلامی چیست؟ مختصات آن کدام است؟ چه کسی متکفل تشکیل جامعه اسلامی در ایران است؟ طبیعی است پاسخ آن دولت اسلامی است. پس چرا دولت اسلامی تشکیل نمیشود؟
ابتکار: قریب چهل سال از انقلاب سیاسی بهمن ١٣۵٧می گذرد. انقلابی علیه یکی از مخوفترین دیکتاتوریهای تاریخ بشری، ... شعارگران سنگ دیگری که مردم پذیرایش بودند «آزادی» بود. خیلی بیش از تمامی اِلمانهایی که در تعریف دموکراسی میگنجد در مفهوم نانوشته این واژه مستتر بود. از دید غالب مردم آزادی احزاب، اتحادیهها، سندیکاها، تشکلهای صنفی و اجتماعی، بیان، قلم، مطبوعات، تجمعات و... خلاصه آن چه به پرباری نظری و عملی مردم در مدیریت جامعه میانجامید از نتایج بدیهی و سهلالوصول انقلاب تلقی میشد که جای بحث و گفتگو نداشت. باور برخی از مردم این بود که دامنه آزادی متصور در حدی است که تمامی مدیران و روسا با انتخاباتی کاملاً مستقیم و بلا واسطه برگزیده و برکنار خواهند شد. شوراهای محله، محل کار، روستا، شهر و... چنان بهرسمیت شناخته خواهند شد که کار بوروکراسی - که همه را عاجز کرده بود- یکسره خواهد شد... نکتهیی که باعث شد این یادآوریها را شامل شود این است که پس از گذر چهل ساله خواستههای مردم کشورمان از آن ابعاد بهغایت رفیع سیاسی بسیار تقلیل پیدا کرده است، برای ما مردم آنچه در اولویت قرار داشت آنچنان اُفت کرده که قدری طرحشان برایمان کسرشان خواستههای گرانمایه انقلابمان شده است. ما مردم هوای پاک میخواهیم، آب شرب سالم و گوارا میخواهیم، برقی میخواهیم که ما را از گزند گرمای تابستان نجات دهد، گازی میخواهیم که مارا از نفرین سوز و سرمای زمستان رهایی بخشد، میخواهیم محیط زندگیمان به دور از بهاصطلاح آفات طبیعی همچون ریزگردها، سیل و... باشد، کار میخواهیم و از اینکه نورهای دیدگانمان بیکارند یا با آن همه تحصیلات راهی دیار غربت میشوند و چه بسا در آنجا مورد استقبال هم قرار میگیرند رنجوریم، از اینکه بهداشت و درمانمان ازحد استاندارد جهانی تا این حد فاصله دارد معذبیم، از اینکه سایه جنگ تا این حد دراز شده بهطوری که حتی با اسم کشورمان در آمیخته رنج میکشیم، از رشد و ارتقاء کیفی آموزش و پرورش در سطوح مختلف کشورمان خوشنود نیستیم و بعضاً از اینکه میان مقامات ارشد جامعهمان تا این اختلاف وجود دارد و دائم با هم بگو مگو دارند دلگرم نیستیم. خواستههای ما مردم خیلی تقلیل یافته و در مواردی متآسفانه در حد بقاء فیزیکی کاهش یافته است...
در روزنامههای حکومتی امروز نا گزیر به گوشههایی از بحرانهای اقتصادی اجتماعی اذعان شده است:
آرمان: کاسبان پلاسکو در ترکیه دستفروش شدند
ایران:دریاچه بهشهر زیر موج خشکسالی
اعتماد: کابوس پلاسکو؛ یک صد ساختمان در تهران وضعیت مشابه پلاسکو دارند
تجارت: رئیسجمهور تأکید کرد؛ «انحصار» بزرگترین بلای اقتصاد
جهان اقتصاد: کاهش طولانیمدت بهای نفت در راه است
جهان صنعت:سونامی فساد در اقتصاد ایران
جهان صنعت: خصوصیسازی در حال احتضار
جوان: بهره کلان بانکهای خصوصی از کاهش نرخ بهره!
جوان: سر به هوایی ایرلاینها و سرگردانی مسافران
شهروند: کمیسیون عمران مجلس هفت ماه پس از حادثه پلاسکو، گزارش خود را درباره دلایل آن منتشر کرد؛ هفت مقصر یک ویرانی؛ مالک و مدیر ساختمان، اتاق اصناف و افراد صنفی، شهرداری و شورای شهر تهران، استانداری و فرمانداری تهران، وزارت کار، سازمان برنامه و بودجه و سازمان مدیریت بحران کشور در حادثه پلاسکو مقصرند.
شهروند: صدای شکستن استخوانهای بازنشستگی
کارون: آب رسانی به 600روستای خوزستان با تانکر؛ تشنگی در کنار سدهای بزرگ
کسب و کار: بحران در کمین ترانزیت ایران.
شهروند: صدای شکستن استخوانهای بازنشستگی
کارون: آب رسانی به 600روستای خوزستان با تانکر؛ تشنگی در کنار سدهای بزرگ
کسب و کار: بحران در کمین ترانزیت ایران.