هر ناظری که خبرهای رژیم را دنبال می‌کند، از خبرها و رویدادهای به‌شدت متناقض در درون رژیم حیرت می‌کند. در 8مرداد گذشته، جلسه سران سه قوه حکومتی برگزار شد و هر سه از هماهنگی بین خود دم زدند. چند روز قبل از آن و در تاریخ 2مرداد، سرکردگان سپاه به‌دیدار روحانی رفتند و برایش در مورد سیاستهای مذاکره جویانه خط و نشان کشیدند و «عمل به توصیه‌ها و دغدغه‌های فرماندهان ارشد سپاه» (1) را به وی گوشزد کردند. اکنون پس از گذشت دو ماه و نیم، شاهد رویدادهایی درست معکوس هستیم؛ از یک سو دعوای شدید سران دو قوه نظام، حسن روحانی و آخوند آملی لاریجانی و دهن به دهن شدن آنها با یکدیگر علنی شده و به‌رسانه‌ها کشیده است؛ از سوی دیگر در همین روزها شاهد آن هستیم که پاسدار جعفری سرکرده سپاه با ظریف وزیر خارجه روحانی دیدار کرده و یکدیگر را در برابر دوربین‌ها به آغوش کشیده‌اند و رسانه‌های رژیم از «هماهنگی سپاه و وزیر امور خارجه در اعلام مواضع علیه دشمنان» خبر دادند. (2)
در این دیدار پاسدار جعفری گفت: «ترامپ بداند ما با دولت و وزارت‌خارجه یکدل هستیم... ما با وزارت‌خارجه و ظریف مواضع یکسان با بیان متفاوت داریم». (3)
علت این همه ضد و نقیض چیست؟ و کدام را باید باور کرد؟
اندکی تأمل در همین اظهارات سرکرده سپاه می‌تواند گرهگشا باشد؛ او می‌گوید، ما یعنی سپاه پاسداران حرفش همان حرف وزارت‌خارجه و ظریف است؛ مخاطب این حرف روشن است، اما او برای محکم کاری تأکید می‌کند: «ترامپ بداند» معنی حرف هم به‌خصوص در شرایط کنونی روشن است، یعنی «ترامپ بداند» که ما آن هارت و پورتها را ناچاریم برای نیروهای خودمان بکنیم، مصرف داخلی دارد؛ وگرنه حرف ما همان حرف ظریف است که لابد از طریق واسطه‌ها خیلی صریح و روشن اظهار عجز و لابه می‌کند.
از این‌که بگذریم، چرا در حالی که به‌طور قانونمند، در شرایطی که رژیم زیر فشارهای خارجی قرار دارد و دو باند حاکم منطقاً بایستی اختلافات خود را کنار بگذارند و در برابر تهدید بیرونی به‌وحدت برسند، با واقعیتی کاملاً معکوس مواجه هستیم.
از سوی دیگر چرا قضاییه و سپاه که هر دو اهرمهای ولی‌فقیه ارتجاع هستند دو موضع متضاد نسبت به‌دولت روحانی دارند؟ و بالاخره در رژیم و در این شرایط مشخص، کدام اصلی و کدام بدلی و نمایشی است؟ سمت و سوی وحدت و همگرایی باندهای درون رژیم اصلی است یا تشدید تضاد و واگرایی و عمیق‌تر شدن شکاف؟
در این دیدار پاسدار جعفری گفت: «ترامپ بداند ما با دولت و وزارت‌خارجه یکدل هستیم... ما با وزارت‌خارجه و ظریف مواضع یکسان با بیان متفاوت داریم». (3)
علت این همه ضد و نقیض چیست؟ و کدام را باید باور کرد؟
اندکی تأمل در همین اظهارات سرکرده سپاه می‌تواند گرهگشا باشد؛ او می‌گوید، ما یعنی سپاه پاسداران حرفش همان حرف وزارت‌خارجه و ظریف است؛ مخاطب این حرف روشن است، اما او برای محکم کاری تأکید می‌کند: «ترامپ بداند» معنی حرف هم به‌خصوص در شرایط کنونی روشن است، یعنی «ترامپ بداند» که ما آن هارت و پورتها را ناچاریم برای نیروهای خودمان بکنیم، مصرف داخلی دارد؛ وگرنه حرف ما همان حرف ظریف است که لابد از طریق واسطه‌ها خیلی صریح و روشن اظهار عجز و لابه می‌کند.
از این‌که بگذریم، چرا در حالی که به‌طور قانونمند، در شرایطی که رژیم زیر فشارهای خارجی قرار دارد و دو باند حاکم منطقاً بایستی اختلافات خود را کنار بگذارند و در برابر تهدید بیرونی به‌وحدت برسند، با واقعیتی کاملاً معکوس مواجه هستیم.
از سوی دیگر چرا قضاییه و سپاه که هر دو اهرمهای ولی‌فقیه ارتجاع هستند دو موضع متضاد نسبت به‌دولت روحانی دارند؟ و بالاخره در رژیم و در این شرایط مشخص، کدام اصلی و کدام بدلی و نمایشی است؟ سمت و سوی وحدت و همگرایی باندهای درون رژیم اصلی است یا تشدید تضاد و واگرایی و عمیق‌تر شدن شکاف؟
پاسخ را نخست باید در ساختار نظام ولایت جستجو کرد؛ نظامی که اجزای درونی‌اش نامتجانس‌اند، بر اثر فشارهای خارجی، به سمت انسجام و وحدت نمی‌رود، بلکه سمت و سوی تحولات، بروز شکاف و گسل است.
بنابراین دم زدن از وحدت، بدلی، کاذب و ناپایدار و به‌منظور روحیه دادن به نیروهای داخلی و برون مرزی در حال ریزش نظام است؛ کمااین‌که رجزخوانیهای پهلوان‌پنبه‌های سپاه از قبیل پاسدار جزایری مبنی بر این‌که «وقت آن است که به آمریکا درسهای جدید داده شود» در همین رابطه است. این قدرت‌نماییها خاص باند خامنه‌ای و سرکردگان سپاه نیست، در باند روحانی نیز از این شاخ و شانه کشیدنها، البته از نوع سیاسی آن، می‌توان یافت از قبیل اظهارات حسین موسویان که «ترامپ اگر بخواهد از طریق فشار تنه‌ای به‌ایران بزند، ایرانی‌ها برگهای چانه‌زنی مناسب را رو خواهند کرد». اما طنز ماجرا این‌جاست که این قبیل لاف و گزافها به‌جای آن که آمریکا را بترساند، باعث وحشت خود رژیم می‌شود؛ مثلاً یک روزنامه باند روحانی و شرکا می‌نویسد: «نباید هیچ بهانه‌یی به‌دست ترامپ بدهیم تا بتواند تهدیدات خود را علیه ایران از قوه به‌فعل دربیاورد... گفتن این‌که اگر آمریکا از برجام خارج شود دیگر کسی به‌آمریکا اعتماد نمی‌کند، اگر‌چه درست است؛ اما چه چیزی عاید ما می‌شود». (4)
کیهان خامنه‌ای نیز این قبیل حرفها از جانب «برخی مقامات دولتی» را به‌سخره گرفته و می‌نویسد: «این حرفها برای 20ماه پیش خوب بود که آمریکا نقض توافق را آغاز کرده بود، نه حالا که تقریباً از برجام چیزی باقی نگذاشته است». (5)
به این ترتیب علت وجود این تناقضات را باید در جدیت «شرایط خطیر» نظام دید که کیهان خامنه‌ای در همان مقاله، آن را «تهدید آنی ناشی از روند وارونگی برجام» (6) توصیف کرده و در توضیح این «عارضه» آن را به «برخی بیماریهای مربوط به مغز و اعصاب» تشبیه می‌کند که «فرد حتی نمی‌تواند مثلاً از جوی آب رد شود» و سپس نتیجه می‌گیرد که دولت روحانی نیز اکنون دچار چنین فلجی است.
علت این فلج تنها به وضعیت کنونی و چشم‌انداز تیرهٴ برجام برنمی‌گردد، بحرانها به‌راستی از شش طرف راه را بر رژیم بسته‌اند. از یک سو «مادر تحریمها» در راه است و در عین‌حال صحبت از لیست‌گذاری سپاه در میان است.
در همین روزها حرکتهای اعتراضی اقشار مختلف مردم در شهرهای سراسر کشور گسترش پیدا کرده و روز به‌روز از عمق بیشتری برخوردار شده و به ریشه‌ها راه برده است و به اعتراف یک سایت حکومتی به «چالش سنگ» (۷) بالغ شده و هر شب در شهرهای مختلف شیشه‌های اماکن دولتی و شبه دولتی و دکانهای دین‌فروشی را در هم می‌شکنند. این سایت حکومتی نتیجه می‌گیرد و هشدار می‌دهد این حرکتها «در آینده‌یی نه‌چندان دور ممکن است ابعاد خطرناک، عمیق و وسیع دیگری پیدا کنند».
در همین حال فشارهای بیرونی مرتب افزایش می‌یابد؛ یک قلم آن مادر تحریمهاست که وارد مرحله اجرایی شده و یک قلم دیگر لیست‌گذاری سپاه است که گفته می‌شود در راه است و علاوه بر اینها تعیین‌تکلیف برجام که در هر تابلوی متصور برای رژیم فشارهای مضاعف و خردکننده‌یی را به‌همراه خواهد داشت.
در چنین شرایطی، شاهین ترازوی «مصلحت نظام» سمت وحدت را نشان نمی‌دهد بلکه بیش‌از‌پیش تشتت و تضاد است که اوج می‌گیرد و مهار بحرانها را از چنگش خارج می‌کند و این همه در شرایطی است که مقاومت ایران و جایگزین و بدیل سیاسی رژیم در مستحکم‌ترین وضعیت خود قرار دارد و بحرانهای گریبانگیر رژیم را در راستای سرنگونی قرار می‌دهد.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــ
خبرگزاری تسنیم- 6مرداد 96
روزنامه حکومتی ابتکار ـ 18مهر
روزنامه‌ایران- 18مهر
روزنامه شرق- 19مهر
روزنامه کیهان ـ 16مهر
اصطلاح «وارونگی هوا» از اصطلاحات هواشناسی است و به‌حالتی گفته می‌شود که بر اثر نوزیدن هیچ نسیمی، برخلاف معمول با افزایش ارتفاع، دما به جای این‌که پایین بیاید، افزایش می‌یابد و موجب آلودگی و خفه‌کنندگی هوا می‌شود. به نظر می‌رسد نویسنده با این اصطلاح خواسته است، شدیدتر بودن جدال در بالای نظام و فضای سیاسی خفه کننده در رژیم را توضیح دهد.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــ
(1)خبرگزاری تسنیم- 6مرداد 96
(2) روزنامه حکومتی ابتکار ـ 18مهر
(3) روزنامه‌ایران- 18مهر
(4) روزنامه شرق- 19مهر
(5) روزنامه کیهان ـ 16مهر
(6) اصطلاح «وارونگی هوا» از اصطلاحات هواشناسی است و به‌حالتی گفته می‌شود که بر اثر نوزیدن هیچ نسیمی، برخلاف معمول با افزایش ارتفاع، دما به جای این‌که پایین بیاید، افزایش می‌یابد و موجب آلودگی و خفه‌کنندگی هوا می‌شود. به نظر می‌رسد نویسنده با این اصطلاح خواسته است، شدیدتر بودن جدال در بالای نظام و فضای سیاسی خفه کننده در رژیم را توضیح دهد.
(7) سایت دولت بهار- 18مهر.
بنابراین دم زدن از وحدت، بدلی، کاذب و ناپایدار و به‌منظور روحیه دادن به نیروهای داخلی و برون مرزی در حال ریزش نظام است؛ کمااین‌که رجزخوانیهای پهلوان‌پنبه‌های سپاه از قبیل پاسدار جزایری مبنی بر این‌که «وقت آن است که به آمریکا درسهای جدید داده شود» در همین رابطه است. این قدرت‌نماییها خاص باند خامنه‌ای و سرکردگان سپاه نیست، در باند روحانی نیز از این شاخ و شانه کشیدنها، البته از نوع سیاسی آن، می‌توان یافت از قبیل اظهارات حسین موسویان که «ترامپ اگر بخواهد از طریق فشار تنه‌ای به‌ایران بزند، ایرانی‌ها برگهای چانه‌زنی مناسب را رو خواهند کرد». اما طنز ماجرا این‌جاست که این قبیل لاف و گزافها به‌جای آن که آمریکا را بترساند، باعث وحشت خود رژیم می‌شود؛ مثلاً یک روزنامه باند روحانی و شرکا می‌نویسد: «نباید هیچ بهانه‌یی به‌دست ترامپ بدهیم تا بتواند تهدیدات خود را علیه ایران از قوه به‌فعل دربیاورد... گفتن این‌که اگر آمریکا از برجام خارج شود دیگر کسی به‌آمریکا اعتماد نمی‌کند، اگر‌چه درست است؛ اما چه چیزی عاید ما می‌شود». (4)
کیهان خامنه‌ای نیز این قبیل حرفها از جانب «برخی مقامات دولتی» را به‌سخره گرفته و می‌نویسد: «این حرفها برای 20ماه پیش خوب بود که آمریکا نقض توافق را آغاز کرده بود، نه حالا که تقریباً از برجام چیزی باقی نگذاشته است». (5)
به این ترتیب علت وجود این تناقضات را باید در جدیت «شرایط خطیر» نظام دید که کیهان خامنه‌ای در همان مقاله، آن را «تهدید آنی ناشی از روند وارونگی برجام» (6) توصیف کرده و در توضیح این «عارضه» آن را به «برخی بیماریهای مربوط به مغز و اعصاب» تشبیه می‌کند که «فرد حتی نمی‌تواند مثلاً از جوی آب رد شود» و سپس نتیجه می‌گیرد که دولت روحانی نیز اکنون دچار چنین فلجی است.
علت این فلج تنها به وضعیت کنونی و چشم‌انداز تیرهٴ برجام برنمی‌گردد، بحرانها به‌راستی از شش طرف راه را بر رژیم بسته‌اند. از یک سو «مادر تحریمها» در راه است و در عین‌حال صحبت از لیست‌گذاری سپاه در میان است.
در همین روزها حرکتهای اعتراضی اقشار مختلف مردم در شهرهای سراسر کشور گسترش پیدا کرده و روز به‌روز از عمق بیشتری برخوردار شده و به ریشه‌ها راه برده است و به اعتراف یک سایت حکومتی به «چالش سنگ» (۷) بالغ شده و هر شب در شهرهای مختلف شیشه‌های اماکن دولتی و شبه دولتی و دکانهای دین‌فروشی را در هم می‌شکنند. این سایت حکومتی نتیجه می‌گیرد و هشدار می‌دهد این حرکتها «در آینده‌یی نه‌چندان دور ممکن است ابعاد خطرناک، عمیق و وسیع دیگری پیدا کنند».
در همین حال فشارهای بیرونی مرتب افزایش می‌یابد؛ یک قلم آن مادر تحریمهاست که وارد مرحله اجرایی شده و یک قلم دیگر لیست‌گذاری سپاه است که گفته می‌شود در راه است و علاوه بر اینها تعیین‌تکلیف برجام که در هر تابلوی متصور برای رژیم فشارهای مضاعف و خردکننده‌یی را به‌همراه خواهد داشت.
در چنین شرایطی، شاهین ترازوی «مصلحت نظام» سمت وحدت را نشان نمی‌دهد بلکه بیش‌از‌پیش تشتت و تضاد است که اوج می‌گیرد و مهار بحرانها را از چنگش خارج می‌کند و این همه در شرایطی است که مقاومت ایران و جایگزین و بدیل سیاسی رژیم در مستحکم‌ترین وضعیت خود قرار دارد و بحرانهای گریبانگیر رژیم را در راستای سرنگونی قرار می‌دهد.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــ
خبرگزاری تسنیم- 6مرداد 96
روزنامه حکومتی ابتکار ـ 18مهر
روزنامه‌ایران- 18مهر
روزنامه شرق- 19مهر
روزنامه کیهان ـ 16مهر
اصطلاح «وارونگی هوا» از اصطلاحات هواشناسی است و به‌حالتی گفته می‌شود که بر اثر نوزیدن هیچ نسیمی، برخلاف معمول با افزایش ارتفاع، دما به جای این‌که پایین بیاید، افزایش می‌یابد و موجب آلودگی و خفه‌کنندگی هوا می‌شود. به نظر می‌رسد نویسنده با این اصطلاح خواسته است، شدیدتر بودن جدال در بالای نظام و فضای سیاسی خفه کننده در رژیم را توضیح دهد.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــ
(1)خبرگزاری تسنیم- 6مرداد 96
(2) روزنامه حکومتی ابتکار ـ 18مهر
(3) روزنامه‌ایران- 18مهر
(4) روزنامه شرق- 19مهر
(5) روزنامه کیهان ـ 16مهر
(6) اصطلاح «وارونگی هوا» از اصطلاحات هواشناسی است و به‌حالتی گفته می‌شود که بر اثر نوزیدن هیچ نسیمی، برخلاف معمول با افزایش ارتفاع، دما به جای این‌که پایین بیاید، افزایش می‌یابد و موجب آلودگی و خفه‌کنندگی هوا می‌شود. به نظر می‌رسد نویسنده با این اصطلاح خواسته است، شدیدتر بودن جدال در بالای نظام و فضای سیاسی خفه کننده در رژیم را توضیح دهد.
(7) سایت دولت بهار- 18مهر.
