اگر تا مدتی قبل مسأله غارت و چپاول مال مردم و فساد مالی در نظام ولایت حداقل در ظاهر قبیح مینمود اما رفتهرفته آش چنان شور شده که به قول قدیمیها «قبح از قباحت رفته» است. و باندهای حکومتی نه تنها به «فساد نهادینه» اذعان میکنند بلکه کارشناسانشان را هم به صحنه میآورند که هر یک منابع «رانتی» باند رقیب را رو کند.
الان دیگر هیچیک از باندهای حاکم اصل «فساد نهادینه» در نظام را منکر نمیشوند.
مثلاً شورای قلابی شهر تهران ستاد مدیریت بحران را انگشت نما میکند که «80سوله مدیریت بحران واگذار شده است» (آفتاب یزد-16آذر). یا یکی دیگر با اشاره بدون اسم آوردن از وزارت علوم و باندهای حاشیهیی آن از مافیای ۸هزار میلیاردی در سال خبر داده و مینویسد: «رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با افشاگریهایی از وجود ذینفعهایی که اجازه نمیدهند این آزمون حذف شود، بار دیگر پیشنهاد حذف کنکور را مطرح کرد. او در سخنانش که روز سهشنبه منتشر شد، گفت: «برگزاری آزمون و مسائل اینچنینی دارای هشت هزار میلیارد تومان گردش مالی است که افرادی اجازه نمیدهند کنکور حذف شود». (شرق- 16آذر).
سایت حکومتی ایران اکونومیست ـ۱۴آذر در مطلبی با عنوان: «شکافهای نامتعارف طبقاتی، تصویری از نا امنیهای پیش روی ایران» نوشت:
«انباشت بیش از حد ثروت در دست بخش کوچکی از جامعه به اوج خود رسیده این مسأله به جدایی بیشتر طبقات منجر میشود. شکاف طبقاتی برجستهترین بعد این فرایند است و این شرایط وضعیت نامطمئن و متغیری را نشان میدهد و این فرضیه را مطرح میکند که شکافهای نامتعارف طبقاتی، بیانگر تصویر روشنی از بیثباتی و ناامنیهای پیش روی ماست.»
حسین راغفر اقتصاد دان حکومتی برای در بردن مقامات دولتی و حکومتی یک پله کوتاه آمده و به مافیایی بودن «اطرافیان» آنان اذعان کرده و میگوید: «باندهای مافیایی دور و اطراف مقامهای عالیرتبه را گرفتهاند و بانک مرکزی با غارتگران همدلی میکند.
رشد فقر و نابرابری به رشد ناامنی منجر میشود و تداوم آن ممکن است به جنبش فرودستان جامعه برای تصرف موقعیتهای فرادستان منتهی شود و این سرچشمه نگرانی برای جامعه ایران است.
بازیگران غارتگر در ایران شرکتهای بزرگ هستند که قرار بود رفاه بیاورند اما تبدیل به مافیای پتروشیمی، مافیای خودرو، مافیای سیمان و مافیای بانکداری شدهاند». مضحک آن که این کارشناس حکومتی که به فساد در بزرگترین نهادهای اقتصادی نظام تحت عنوان «اطرافیان مقامات» اذعان کرده، تنها گناه «مقامات» را این میداند که «مقامهای عالیرتبه ایران شاید نمیدانند چگونه فقر به استخوان شهروندان ایرانی رسیده است» (سایت حکومتی ساعت ۲۴ـ ۱۴آذر).
اما هر چه که نقش سران رژیم را با این ماست مالیهای ناشیانه بخواهند بزک کنند نسبت به پیامدهای اجتماعی آن اتفاقنظر دارند. و ضمن اینکه حواسشان هست «افکار عمومی را مشوش» نکنند، ناگزیر به اعتراف گوشههایی از پیامدها میشوند چون میخواهند نسبت به عواقب این وضعیت هشدار بدهند. مثلاً یک عضو مجلس ارتجاع به اسم احمد کیمیایی میگوید: «هماکنون وضعیت بیکاری در کشور به شرایط نگرانکننده و بحرانی در حال نزدیک شدن است و ما میبینیم بر اساس آمارهای رسمی بیکاری در افراد تحصیلکرده به حدود ۳۰درصد رسیده است» (۱۴آذر ـ هم اندیشه).
و ناصر نوبری سفیر سابق رژیم اعتراف کرده است: «اختلاس و فساد رشد کرده و منافع افراد به منافع ملی ترجیح داده میشود که آن چیزی که نظام را دچار چالش میکند اختلاس، دروغ و دزدی هاست» (تسنیم- 14آذر).
جمالی عضو دیگر مجلس ارتجاع هشدار داد: «مردم در شرایط کنونی دچار مشکلات فراوان هستند و شرایط را با صبوری تحمل و سپری میکنند، در یک خانواده از یک تا سه نفر بیکار هستند و بهلحاظ اقتصادی حداقلهای یک خانواده توسط سرپرست خانوار تأمین نمیشود که دیدن این مسائل و معضلات بسیار سخت است» (۱۵آذر: خبرگزاری سپاه پاسداران).
و پزشکیان نایبرئیس مجلس ارتجاع هم در روز ۱۵آذر، بدون تلاش برای اینکه بگوید اوضاع اقتصادی کشور و مردم گل و بلبل است چون خطیر بودن وضعیت انفجاری جامعه را میفهمد هشدار میدهد: «مسئولان باید جوابگوی فقر و بیکاری باشند. متأسفانه تمام مشکلات این است که ما مسئولان فقط صحبت میکنیم و شعار میدهیم و عملی در کار نیست. هیچکس نمیتواند در رابطه با وضعیت کنونی کشور خود را کنار بکشد».
پر واضح است وقتی باندهای مافیایی یکدیگر را انگشت نما میکنند و دزدیهای کلان و نجومی هم را رو میکنند هیچیک از باندهای حکومتی نمیتواند خود را کنار بکشند. این را مردم ایران و مردم سایر کشورهای منطقه بارها هنگام خانه تکانی و جارو کردن میهنشان از نظامهای فاسد نشان دادهاند. و دیر نیست که مردم ایران هم نشان دهند که نظام ولایت را در تمامیتاش و با تمام باندهایش به پای میز حساب خواهند کشید.
الان دیگر هیچیک از باندهای حاکم اصل «فساد نهادینه» در نظام را منکر نمیشوند.
مثلاً شورای قلابی شهر تهران ستاد مدیریت بحران را انگشت نما میکند که «80سوله مدیریت بحران واگذار شده است» (آفتاب یزد-16آذر). یا یکی دیگر با اشاره بدون اسم آوردن از وزارت علوم و باندهای حاشیهیی آن از مافیای ۸هزار میلیاردی در سال خبر داده و مینویسد: «رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با افشاگریهایی از وجود ذینفعهایی که اجازه نمیدهند این آزمون حذف شود، بار دیگر پیشنهاد حذف کنکور را مطرح کرد. او در سخنانش که روز سهشنبه منتشر شد، گفت: «برگزاری آزمون و مسائل اینچنینی دارای هشت هزار میلیارد تومان گردش مالی است که افرادی اجازه نمیدهند کنکور حذف شود». (شرق- 16آذر).
سایت حکومتی ایران اکونومیست ـ۱۴آذر در مطلبی با عنوان: «شکافهای نامتعارف طبقاتی، تصویری از نا امنیهای پیش روی ایران» نوشت:
«انباشت بیش از حد ثروت در دست بخش کوچکی از جامعه به اوج خود رسیده این مسأله به جدایی بیشتر طبقات منجر میشود. شکاف طبقاتی برجستهترین بعد این فرایند است و این شرایط وضعیت نامطمئن و متغیری را نشان میدهد و این فرضیه را مطرح میکند که شکافهای نامتعارف طبقاتی، بیانگر تصویر روشنی از بیثباتی و ناامنیهای پیش روی ماست.»
حسین راغفر اقتصاد دان حکومتی برای در بردن مقامات دولتی و حکومتی یک پله کوتاه آمده و به مافیایی بودن «اطرافیان» آنان اذعان کرده و میگوید: «باندهای مافیایی دور و اطراف مقامهای عالیرتبه را گرفتهاند و بانک مرکزی با غارتگران همدلی میکند.
رشد فقر و نابرابری به رشد ناامنی منجر میشود و تداوم آن ممکن است به جنبش فرودستان جامعه برای تصرف موقعیتهای فرادستان منتهی شود و این سرچشمه نگرانی برای جامعه ایران است.
بازیگران غارتگر در ایران شرکتهای بزرگ هستند که قرار بود رفاه بیاورند اما تبدیل به مافیای پتروشیمی، مافیای خودرو، مافیای سیمان و مافیای بانکداری شدهاند». مضحک آن که این کارشناس حکومتی که به فساد در بزرگترین نهادهای اقتصادی نظام تحت عنوان «اطرافیان مقامات» اذعان کرده، تنها گناه «مقامات» را این میداند که «مقامهای عالیرتبه ایران شاید نمیدانند چگونه فقر به استخوان شهروندان ایرانی رسیده است» (سایت حکومتی ساعت ۲۴ـ ۱۴آذر).
اما هر چه که نقش سران رژیم را با این ماست مالیهای ناشیانه بخواهند بزک کنند نسبت به پیامدهای اجتماعی آن اتفاقنظر دارند. و ضمن اینکه حواسشان هست «افکار عمومی را مشوش» نکنند، ناگزیر به اعتراف گوشههایی از پیامدها میشوند چون میخواهند نسبت به عواقب این وضعیت هشدار بدهند. مثلاً یک عضو مجلس ارتجاع به اسم احمد کیمیایی میگوید: «هماکنون وضعیت بیکاری در کشور به شرایط نگرانکننده و بحرانی در حال نزدیک شدن است و ما میبینیم بر اساس آمارهای رسمی بیکاری در افراد تحصیلکرده به حدود ۳۰درصد رسیده است» (۱۴آذر ـ هم اندیشه).
و ناصر نوبری سفیر سابق رژیم اعتراف کرده است: «اختلاس و فساد رشد کرده و منافع افراد به منافع ملی ترجیح داده میشود که آن چیزی که نظام را دچار چالش میکند اختلاس، دروغ و دزدی هاست» (تسنیم- 14آذر).
جمالی عضو دیگر مجلس ارتجاع هشدار داد: «مردم در شرایط کنونی دچار مشکلات فراوان هستند و شرایط را با صبوری تحمل و سپری میکنند، در یک خانواده از یک تا سه نفر بیکار هستند و بهلحاظ اقتصادی حداقلهای یک خانواده توسط سرپرست خانوار تأمین نمیشود که دیدن این مسائل و معضلات بسیار سخت است» (۱۵آذر: خبرگزاری سپاه پاسداران).
و پزشکیان نایبرئیس مجلس ارتجاع هم در روز ۱۵آذر، بدون تلاش برای اینکه بگوید اوضاع اقتصادی کشور و مردم گل و بلبل است چون خطیر بودن وضعیت انفجاری جامعه را میفهمد هشدار میدهد: «مسئولان باید جوابگوی فقر و بیکاری باشند. متأسفانه تمام مشکلات این است که ما مسئولان فقط صحبت میکنیم و شعار میدهیم و عملی در کار نیست. هیچکس نمیتواند در رابطه با وضعیت کنونی کشور خود را کنار بکشد».
پر واضح است وقتی باندهای مافیایی یکدیگر را انگشت نما میکنند و دزدیهای کلان و نجومی هم را رو میکنند هیچیک از باندهای حکومتی نمیتواند خود را کنار بکشند. این را مردم ایران و مردم سایر کشورهای منطقه بارها هنگام خانه تکانی و جارو کردن میهنشان از نظامهای فاسد نشان دادهاند. و دیر نیست که مردم ایران هم نشان دهند که نظام ولایت را در تمامیتاش و با تمام باندهایش به پای میز حساب خواهند کشید.