این روزها، روزی نیست که بین نیروهای سرکوبگر رژیم با دستفروشان محروم درگیری یا زدوخوردی وجود نداشته باشد. دستفروشان و حاشیهنشینهایی که صرفاً برای گذران زندگی خود و خانوادهشان از روی ناچاری مشغول دستفروشی میباشند.
درگیریهایی که به یکی از عرصههای اصلی رویارویی میان مردم با رژیم ضدمردمی و غارتگر آخوندی تبدیل شده است.
انتشار فیلمی از کتک خوردن یک دستفروش توسط بهاصطلاح شهربانان شهرداری تهران در 23آذر، یکی از نمونههای درگیریهای مأموران رژیم با این مردم محروم است، که بار دیگر احساسات مردم را برانگیخت.
به گزارش رسانههای رژیم دو مرد قلمچاق وابسته به شهرداری تهران این دستفروش را به باد کتک گرفته و او نیز در حالی که بیدفاع بوده مجبور به تسلیم در مقابل آنان میشود.
این اولین بار نیست که دستفروشان مورد تعرض نیروی سرکوب قرار میگیرند، کتک خوردن دستفروشها در اطراف و اکناف کشور به یک امر عادی تبدیل شده است، تا جایی که در این رابطه زنان دستفروش هم مصون از ضرب وجرح آنان نیستند.
اما این امر باعث نفرت هموطنان از رژیم و نیروی سرکوب آن میشود، همچنان که رفتار مأموران رژیم با دستفروش مضروب در چهار راه ولیعصر تهران که در شبکههای اجتماعی نیز فیلم آن منتشر شده است، باعث اعتراض بسیاری از هموطنان قرار گرفته است.
در سالهای گذشته در شهرداری رژیم در تهران و سایر شهرها برخوردهای توهینآمیزی که منجر به ضرب و جرح دستفروشان توسط مأموران حکومتی شد بارها اتفاق افتاده است.
کشته شدن یک دستفروش در مترو، کشته شدن علی چراغی، حمله مأموران رژیم به یک کارواش و ضرب و شتم کارگران آن، خودسوزی یک دستفروش در کوچه برلن تهران، قتل یک دستفروش در قم؛ حمله وحشیانه مأموران سد معبر گرگان به دستفروشان و ضرب و شتم آنان، مجروح شدن یک دستفروش در رشت به دست مأموران حکومتی، ضرب و شتم یک خانم دستفروش در شمال و... بخشی از جنایتهای مزدوران و مأموران حکومتی با مردم و دستفروشان محروم است.
این رفتار وحشیانه و سرکوبگرانه در شرایطی است که چند میلیون ایرانی بهدلیل فقر و شرایط بد اقتصادی مجبور به دستفروشی شدهاند.
مقامات و مهرههای حکومتی در شهرداریهای رژیم آنان را به چشم مزاحم و یک معضل اقتصادی نگاه میکنند، در صورتی که آنان در اثر فقر و بیکاری ناگزیر به این کار شدهاند.
زیرا در حاکمیت چپاولگر و فاسد آخوندی که فقر و ناداری مردم بیداد میکند و اکثریت مردم به زیرخط فقر کشیده شدهاند، در کشوری که بحران بیکاری، تعطیلی کارخانهها و واحدهای تولیدی انبوهی از کارگران را به خیل ارتش بیکاران اضافه میکنند، طبیعی است که فعالیت این محرومان و از کار بیکار شدگان در این بخش پررنگتر باشد.
در شرایطی که چندین میلیون دستفروش در کشور وجود دارد، رژیم قرونوسطایی آخوندی که از حل هر تضاد و بحرانی در جامعه عاجز است، میخواهد با ضرب و شتم و سرکوب با پدیده دستفروشی مقابله کند. در حالیکه فقر و بیکاری و ناداری گسترده گریبانگیر مردم کشورمان بناگزیر آمار دست فروشان را نه تنها کم نمیکند بلکه روز به روز آن را تصاعدی افزایش میدهد.
به گفته مدیر عامل شرکت شهربان شهرداری تهران ”جمعیت دست فروشان در 5محور تهران به نسبت سال 94، 50درصد افزایش داشته است“. ! (خبرگزاری ایسنا 29آبان 96)
این آمار سرسامآور بیانگر روی آوری مردم محروم به خیابانها است که هر روز بیکارتر میشوند و زیرفشارهای اقتصادی که رژیم آخوندی به آنها تحمیل میکند و چارهای جز پناه بردن به خیابان ندارند.
دستفروشی تنها یک معلول وضعیت فاجعهبار اقتصادی است که رژیم بر جامعه حاکم کرده است، اما این امر بیانگر شکاف عمیق طبقاتی و چپاول بیحد وحصر سران وسردمداران رژیم از منابع و داراییهای همین مردم محروم است.
به این ترتیب رشد پدیده دست فروشی مانند به زیر خط فقر رفتن اکثریت مردم، آن روی سکه چپاول و غارتگری سردمداران این رژیم است و نتیجه آن فاصلهٴ طبقاتی غیرقابل تصوری است که بر جامعه حاکم شده است.
طبیعی است که وقتی تنها ثروت یک امپراطوری مالی وابسته به خامنهای 95میلیارد دلار باشد، در کنار این ثروت و در کنار ثروت سایر سران و سردمداران و مهرههای آن، انبوه مردم محروم باید از طریق دستفروشی در کنار خیابانها و معابر در جستجوی نان بخور و نمیر ویلان و سرگردان و زیر انواع فشارهای تحقیرآمیز نیروهای رژیم سپری کنند.
درگیریهایی که به یکی از عرصههای اصلی رویارویی میان مردم با رژیم ضدمردمی و غارتگر آخوندی تبدیل شده است.
انتشار فیلمی از کتک خوردن یک دستفروش توسط بهاصطلاح شهربانان شهرداری تهران در 23آذر، یکی از نمونههای درگیریهای مأموران رژیم با این مردم محروم است، که بار دیگر احساسات مردم را برانگیخت.
به گزارش رسانههای رژیم دو مرد قلمچاق وابسته به شهرداری تهران این دستفروش را به باد کتک گرفته و او نیز در حالی که بیدفاع بوده مجبور به تسلیم در مقابل آنان میشود.
این اولین بار نیست که دستفروشان مورد تعرض نیروی سرکوب قرار میگیرند، کتک خوردن دستفروشها در اطراف و اکناف کشور به یک امر عادی تبدیل شده است، تا جایی که در این رابطه زنان دستفروش هم مصون از ضرب وجرح آنان نیستند.
اما این امر باعث نفرت هموطنان از رژیم و نیروی سرکوب آن میشود، همچنان که رفتار مأموران رژیم با دستفروش مضروب در چهار راه ولیعصر تهران که در شبکههای اجتماعی نیز فیلم آن منتشر شده است، باعث اعتراض بسیاری از هموطنان قرار گرفته است.
در سالهای گذشته در شهرداری رژیم در تهران و سایر شهرها برخوردهای توهینآمیزی که منجر به ضرب و جرح دستفروشان توسط مأموران حکومتی شد بارها اتفاق افتاده است.
کشته شدن یک دستفروش در مترو، کشته شدن علی چراغی، حمله مأموران رژیم به یک کارواش و ضرب و شتم کارگران آن، خودسوزی یک دستفروش در کوچه برلن تهران، قتل یک دستفروش در قم؛ حمله وحشیانه مأموران سد معبر گرگان به دستفروشان و ضرب و شتم آنان، مجروح شدن یک دستفروش در رشت به دست مأموران حکومتی، ضرب و شتم یک خانم دستفروش در شمال و... بخشی از جنایتهای مزدوران و مأموران حکومتی با مردم و دستفروشان محروم است.
این رفتار وحشیانه و سرکوبگرانه در شرایطی است که چند میلیون ایرانی بهدلیل فقر و شرایط بد اقتصادی مجبور به دستفروشی شدهاند.
مقامات و مهرههای حکومتی در شهرداریهای رژیم آنان را به چشم مزاحم و یک معضل اقتصادی نگاه میکنند، در صورتی که آنان در اثر فقر و بیکاری ناگزیر به این کار شدهاند.
زیرا در حاکمیت چپاولگر و فاسد آخوندی که فقر و ناداری مردم بیداد میکند و اکثریت مردم به زیرخط فقر کشیده شدهاند، در کشوری که بحران بیکاری، تعطیلی کارخانهها و واحدهای تولیدی انبوهی از کارگران را به خیل ارتش بیکاران اضافه میکنند، طبیعی است که فعالیت این محرومان و از کار بیکار شدگان در این بخش پررنگتر باشد.
در شرایطی که چندین میلیون دستفروش در کشور وجود دارد، رژیم قرونوسطایی آخوندی که از حل هر تضاد و بحرانی در جامعه عاجز است، میخواهد با ضرب و شتم و سرکوب با پدیده دستفروشی مقابله کند. در حالیکه فقر و بیکاری و ناداری گسترده گریبانگیر مردم کشورمان بناگزیر آمار دست فروشان را نه تنها کم نمیکند بلکه روز به روز آن را تصاعدی افزایش میدهد.
به گفته مدیر عامل شرکت شهربان شهرداری تهران ”جمعیت دست فروشان در 5محور تهران به نسبت سال 94، 50درصد افزایش داشته است“. ! (خبرگزاری ایسنا 29آبان 96)
این آمار سرسامآور بیانگر روی آوری مردم محروم به خیابانها است که هر روز بیکارتر میشوند و زیرفشارهای اقتصادی که رژیم آخوندی به آنها تحمیل میکند و چارهای جز پناه بردن به خیابان ندارند.
دستفروشی تنها یک معلول وضعیت فاجعهبار اقتصادی است که رژیم بر جامعه حاکم کرده است، اما این امر بیانگر شکاف عمیق طبقاتی و چپاول بیحد وحصر سران وسردمداران رژیم از منابع و داراییهای همین مردم محروم است.
به این ترتیب رشد پدیده دست فروشی مانند به زیر خط فقر رفتن اکثریت مردم، آن روی سکه چپاول و غارتگری سردمداران این رژیم است و نتیجه آن فاصلهٴ طبقاتی غیرقابل تصوری است که بر جامعه حاکم شده است.
طبیعی است که وقتی تنها ثروت یک امپراطوری مالی وابسته به خامنهای 95میلیارد دلار باشد، در کنار این ثروت و در کنار ثروت سایر سران و سردمداران و مهرههای آن، انبوه مردم محروم باید از طریق دستفروشی در کنار خیابانها و معابر در جستجوی نان بخور و نمیر ویلان و سرگردان و زیر انواع فشارهای تحقیرآمیز نیروهای رژیم سپری کنند.