گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی سه‌شنبه ۵دیماه

ابرار: تماس تلفنی مکرون با ملک سلمان و تأکید بر ضرورت مقابله با ایران

تجارت: بهرام قاسمی: فرانسه به القائات سعودیها توجه نکند، هشدار به «مکرون»

بهار: واکنشهای دیپلوماتیک کلیشه‌ای راه مناسب مقابله با پروپاگاندای عربستان نیست

سیاست روز: سخنگوی وزارت امور خارجه: هیچ پیش‌شرطی در جریان سفر ماکرون به تهران وجود ندارد

وطن امروز: مکرون در گفتکوی تلفنی با پادشاه سعودی؛ برای مقابله با نقش ایران در منطقه همکاری می‌کنیم؛ هواتو دارم!... رئیس‌جمهور فرانسه تا قبل از سفر به تهران به شکل‌های مختلف در حال انتقال این پیام به جامعه جهانی است که سفر او به ایران به‌معنای نزدیکی روابط پاریس- تهران نیست. مکرون که پیش از این در گفتگو با فرانس 24صراحتا گفته بود «ایران شریک فرانسه نیست» و روابط پاریس- تهران حول برجام شکل گرفته، حالا پیش از سفر به تهران نه‌تنها مواضع مشترک خود را با دولت دونالد ترامپ درباره موضوع موشکی ایران اعلام کرده، بلکه به کشورهای منطقه از جمله عربستان‌سعودی این اطمینان خاطر را داده که مواضع فرانسه علیه توان دفاع موشکی ایران است و فرانسه برای مقابله با نقش ایران در منطقه، با عربستان‌سعودی همکاری می‌کند. مکرون مدعی شد: «موضع فرانسه در قبال نقش تخریبی ایران و حمایت آن از شبه‌نظامیان حوثی (انصارالله) از طریق ارسال موشکهای پیشرفته برای هدف قرار دادن عربستان و ثبات منطقه، آشکار است».

ابراز همراهی و همکاری فرانسه با ریاض علیه ایران نشان می‌دهد مقامات فرانسوی می‌خواهند نشان دهند برجام به‌عنوان یک توافق اطمینان‌بخش میان ایران و اروپا قابل پذیرش نیست و صرفاً یک توافق در موضوعی مشخص است و به همین خاطر این توافق نمی‌تواند مانع فشار مستمر اروپا به ایران به‌خاطر مسائلی مانند توان دفاع موشکی ایران شود.

آرمان: سفر ماکرون و امید برای رفع ابهامات
امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه باز هم برای جلب رضایت عربستان سعودی تحت تاثیر پروژه ایران‌هراسی موضعگیری کرد که این موضعگیری از یک کشور دارای استراتژی در منطقه بعید است.

جای بسی تعجب است که ماکرون برای جلب نظر عربستان سعودی منافع استراتژیک فرانسه را در منطقه نمی‌بیند! او با ادامه لفاظی در قالب ایران‌هراسی به‌دنبال بازاری برای فروش سلاحهای فرانسوی به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و مشخصاً سعودی است. از این رو به نظر زمان آن فرا رسیده است که کشورهای اروپایی واقع‌بینانه‌تر عمل کنند

کیهان: رئیس‌جمهور فرانسه در تماس با شاه سعودی قول همکاری داد

مواضع ضدایرانی ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه در تماس با شاه سعودی نشان می‌دهد که دولت فرانسه نیز هم‌چون ترامپ با وعده خیالی مقابله با ایران به فکر دوشیدن سعودی‌هاست.

رئیس‌جمهوری فرانسه، عصر یکشنبه در تماس تلفنی با «سلمان بن‌ عبدالعزیز» پادشاه سعودی حمله موشکی اخیر نیروهای یمنی (وابسته به انصارالله) به ریاض، پایتخت عربستان را محکوم و اعلام کرد فرانسه با عربستان در مقابله با هرگونه اقداماتی که امنیت این کشور را تهدید می‌کند، همکاری می‌کند.

رئیس‌جمهوری فرانسه با طرح اتهام‌های بی‌اساسی علیه ایران، بر ضرورت مقابله با اقدامات «بی‌ثبات‌کننده» ایران در منطقه تأکید کرده است. ماکرون مدعی شد: «موضع فرانسه در قبال نقش تخریبی ایران و حمایت آن از شبه‌نظامیان حوثی (انصارالله) از طریق ارسال موشکهای پیشرفته برای هدف قرار دادن عربستان و ثبات منطقه، آشکار است.». ماکرون هم‌چنین در حالی بار دیگر پاسخ موشکی یمن به جنایات سعودی علیه این کشور را به ایران نسبت داد که وی روزهای گذشته نیز بارها نسبت به توان موشکی کشورمان ابراز نگرانی کرده و خواستار مذاکره با ایران بر سر این موضوع شده بود. در ملاقات ماه سپتامبر (شهریورماه) میان روسای جمهور ایالات‌ متحده آمریکا و فرانسه در حاشیه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل‌متحد در نیویورک مقرر شد تا پاریس فشارهای خود بر تهران را بابت برگزاری مذاکرات موشکی تشدید کند.

برخی رسانه‌های باند روحانی به لاعلاجی نظام در مواجهه با مواضع اروپا و آمریکا در برابر نظام اذعان کرده‌اند. یک نمونه در روزنامه ارگان دولت حسن روحانی:

ایران: تعامل اروپا و آمریکا بر سر مسائل ایران بر اساس وحدت رویه پیش خواهد رفت یا منافع سبب غلبه فضای رقابت بر این تعامل خواهد شد؟

موضوعات ناشی از رویکردهای جمهوری اسلامی ایران می‌تواند فضا و زمینه تقابل بین ایران و آمریکا و اروپا را به‌طور همزمان تشدید کند. خاصه آن که سمت‌گیری اروپا به سوی اتحاد نظر و وحدت رویه با آمریکا در عرصه‌های بین‌المللی امری مسبوق به سابقه و محتمل است و تا حدودی زیادی از خاستگاههای ایدئولوژیک مشترک تأثیر می‌پذیرد و به همین دلیل ظهور و بروز یک ائتلاف علیه سیاست خارجی کشورمان را امری واقع گرایانه می‌کند که نتیجه آن ضرورت توجه بیشتر به حساسیت‌ها، یارگیریها و مخاطرات پیش‌رو است. در شرایطی که پراکندگی و فقدان انسجام و هدفمندی گاه می‌تواند به ارسال پاس‌های غضنفری برای گل زدن به کینه‌ورزانی چون نتانیاهو و محمد سلمان منجر شود؛ ضروری است تا در سایه منافع ملی کشور و با شناسایی فرصتها وتهدیدها عمل کنیم و متوجه باشیم انسجام سامانه اظهار و روایت‌پردازی مقامات در خصوص موضوعات مهم کشور تا چه حد ضروری است.

بودجه 97 و گرانیها و پیامدهای بودجه موضوع مشترک روزنامه‌های هر دو باند حاکم است:‌

آرمان:‌کسری 12هزار میلیاردی دولت برای پرداخت یارانه

آرمان: خرید سربازی گران شد

آفتاب یزد: ۸عامل گرانیهای اخیر! آنفلوآنزا، گرانی نهاده‌های دامی، مشکل تقاضا، تغییر تعرفه‌های گمرک، ناکافی بودن حمایت از تولید، احتمال گرانی بنزین، افزایش قیمت ارز، رشد حجم نقدینگی از عوامل گرانیهای اخیر است

ابرار اقتصادی: به عقل اقتصاددانان توهین نکنید کاهش نرخ تورم بعید است

ابرار اقتصادی: 19رسته بزرگ صنفی تحت تاثیر افزایش قیمت حامل‌های انرژی

اقتصاد پویا: بانک مرکزی: تخم مرغ 53درصد گران شد

حمایت:‌موج گرانیها به برنج هم رسید

سیاست روز: مردم نامحرم اند؟ مهر محرمانگی بر میزان بدهیهای دولت

کیهان: آورده لایحه بودجه 97 تورم است نه ایجاد اشتغال

وطن امروز: خودرو در آزاد راه گرانیارت: بودجه 97، ضداشتغال

اذعان به پاره‌یی از بحرانهای اجتماعی موضوع مشترک روزنامه‌های حکومتی است:

همدلی: خود سوزی زنان غرب کشور؛ آغوش باز آتش بر روی زنان غرب کشور

روزان: به‌علت تشدید پدیده گرد و غبار؛ فعالیت ادارات در ۷شهر خوزستان به‌حالت تعلیق درآمد، خوزستان زیر غبار فراموشی

بهار: پس از 14سال کمبود اعتبار هنوز گریبان بمی‌ها را رها نکرده است. امروز بم، آینده سرپل ‌ذهاب؟

محکومیتهای جدید نظام و برجام و تنگ‌ترشدن حلقه تحریمها در روزنامه‌های سه‌شنبه موضوع مطالب متنوعی است که همگی حاکی از بن‌بست یا شکست آن است:

ابرار: تأخیر در انتقال اورانیوم قزاقستان به ایران تا زمان موافقت 1+5

حمایت: سنای آمریکا قطعنامه حقوق‌بشری علیه کشورمان صادر کرد، مداخله جویی سناتورها در سیستم قضایی ایران!

عصر ایرانیان: اعتراف قابل تأمل چهره بسیار نزدیک به روحانی: برجام بر اساس دانش بین‌المللی نبود؛ این مذاکرات دچار هیجان و احساس بود و باید مطالعات بیشتری صورت می‌پذیرفت

وطن امروز:‌انتقاد سریع‌القلم از برجام: مذاکرات برجام بر اساس دانش بین‌الملل نبود

سریع‌القلم، از افراد نزدیک به حسن روحانی از مذاکرات برجام انتقاد کرد و گفت این مذاکرات بر اساس دانش بین‌الملل انجام نشد. سریع‌القلم گفت اگر وزارت امور خارجه برای این مذاکرات یک مشاور بین‌الملل می‌گرفت، مذاکرات به موفقیت می‌رسید. سریع‌القلم این را هم گفت که مذاکرات هسته‌یی که منجر به برجام شد؛ دچار هیجان و احساسات شده بود. محمود سریع‌القلم این اظهارات را در جریان پانزدهمین کنفرانس بین‌المللی مدیریت مطرح کرد.

وی گفت: اگر دستگاه دیپلوماسی ما درباره موضوع برجام مشاور بین‌المللی می‌گرفت و متن مذاکرات 22جلدی آمریکا و چین را مطالعه می‌کرد که چه مواردی در سال‌های 70 تا 78بین آمریکا و چین اتفاق افتاده است و چگونه مذاکرات را پیش بردند، قطعاً موفقیت بیشتری با دریافت امتیازات حاصل می‌شد. سریع‌القلم با اشاره به این‌که مذاکرات برجام توسط ایران بر اساس دانش بین‌المللی نبود، تصریح کرد: این مذاکرات دچار هیجان و احساس بود و باید مطالعات بیشتری صورت می‌پذیرفت.

جوان: هوشیاری در برابر فتنه‌های آینده
اکنون سخن از تشدید تحریم‌هاست. برخلاف تحریم‌های پیشین که حالت ایستا داشته و تنها بخش‌های مشخصی از فعالیت‌های اقتصادی و تجاری ایران را هدف می‌گرفتند، تحریم‌های جدید (که نمونه آن در قانون کاتسا پیش‌بینی‌شده است) اولاً محدود به مبادلات بیرونی ایران نشده و تلاش می‌کند با مبادلات درونی جامعه ایرانی هم نفوذ و تسری یابد و ثانیاً ماهیتی شبیه ویروس دارد؛ به این معنا که سعی در بزرگ شدن، تکثیر و افزوده شدن محیط اثرگذاری خود دارد.

تحریم‌های نسل جدید، این فرصت را به طراحان آن می‌دهد که بنا بر سلیقه به‌صورت لحظه‌ای بتوانند دامنه اثرگذاری و آماج آن‌را افزایش داده و در فعالیت‌های اقتصادی داخل کشور هدف نیز دخالت نمایند.

در بُعد روانی نیز، اثربخشی تحریم‌های نسل جدید به‌مراتب بیش از تحریم‌های گذشته است. اساس اثرگذاری این تحریم‌ها روی «تحریم هراسی» بناشده و می‌کوشد به «خود تحریمی داخلی» بخش‌هایی هم‌چون نهادهای انقلابی و نیروهای دفاعی کشور در فضای اقتصادی ایران منجر شود. از سویی اکنون به‌دلیل وجود سوءمدیریت و سوءتدبیر حاد در برخی حوزه‌ها و بخش‌ها شاهد بروز اعتراضات طیف‌های متنوعی از مردم هستیم که هر کدام البته به‌دنبال احقاق حق خود هستند. این روزها تجمعاتی از سپرده‌گذاران مالباخته مؤسسات مجاز و غیرمجاز و کارگران بیکار شده یا چند ماه حقوق نگرفته تا بازنشستگان و کشاورزانی که در تأمین معیشت خود با مشکلاتی مواجه شده‌اند، در خیابانهای تهران و دیگر کلان‌شهرها می‌توان دید.

گاه در مقابل این مطالبات به‌حق مردم که بعضاً از اقشار متوسط به پایین جامعه نیز هستند، هیچ‌گونه پاسخ معتبری در بیان و عملکرد مسئولان نیز مشاهده نمی‌شود و این خود بر پیچیدگی‌ها اوضاع می‌افزاید. وجود چنین بسترهای نارضایتی، محیطی مناسب برای ورود و فتنه‌انگیزی دشمن فراهم می‌آورد و احتمالاً بخشی از تلاش دشمن برای سوءاستفاده از همین اعتراضات خواهد بود.

در روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع حمله به باند رقیب و حسن روحانی در عرصه‌های مختلف موضوع مقالات متنوع است و گاه در یک مقاله تمام مقولات گنجانده شده است. ماحصل این حملات باندی تصویر نسبتاً جامعی از بن‌بست نظام در عرصه‌های داخلی، منطقه‌یی و بین‌المللی است:

کیهان: !؟ چرا به این آسانی و انبوهی مطالب خلاف پمپاژ می‌کنند؟ هدف از انتساب مطلب خلاف واقع به دیگران و سپس حمله به آنها چیست؟ چرا اصرار به غیرتراشی دارند؟ مردم برای دریافت کنتور برق واقعاً مشکل دارند و استنطاق می‌شوند یا این‌که تحمیق مردم، اسباب طفره از توضیح درباره افزایش بی‌قاعده قیمت‌هاست؟

چهارسال کوشیدند سوءمدیریت خود را پشت جملاتی مانند «صبر کنید مذاکرات به سرانجام برسد»، «صبر کنید برجام اجرا شود» و «دیدن آثار توافق چند سال طول می‌کشد»، پنهان کنند. اما هر قدر هم دیوار حاشا و بهانه تراشی بلند باشد، نمی‌توان پشت هم اندازی را ابدی کرد. وعده‌های دولت برای سال 97وارونه از آب درآمده است. اواخر آذر 94وقتی از دستیار ارشد روحانی پرسیدند گشایش اقتصادی ناشی از برجام کی قابل مشاهده است، او مخاطبان را به سال 97 حوالت داد.

اکنون اما لایحه بودجه و خبر گران کردن حامل‌های انرژی و حذف یارانه‌ها نشان می‌دهد خبری از وعده‌ها نیست. ارکان دولت فعلی در انتخابات 92 می‌گفتند «70تا 90درصد علت نابسامانی اقتصادی، سوءمدیریت دولت است و فقط 10تا 30درصد علت، به تحریم‌ها برمی‌گردد». به‌خاطر افزایش واردات بی‌رویه و تضعیف تولید، قدرت اقتصاد ملی با چالش مواجه شده است. در حالی که القا می‌شد پس از توافق، نرخ دلار 500یا هزار تومان می‌شود، 4200تومان شده است. اکنون به اعتبار اصرار بر سوءمدیریت، تورم در حال ادغام با رکود و تولید رکود تورمی است. محمد هاشمی اواخر سال 95تصریح کرد «تورم از نگاه مردم 50درصد است نه تک رقمی». اما برخی مدیران با قاطعیت می‌گویند تورم 8درصد است. شبیه آن دزد زده مغرور که می‌گفت زین و افسار اسب دست من است، کجا دزدیده‌اند؟! »

گرانی در عوض‌ اشتغال» ؛ این آخرین توجیه پایگاه اطلاع‌رسانی دولت درباره گران کردن 50درصدی بنزین است. می‌گویند گرانی اگر به ‌اشتغال منتهی شود، پذیرفتنی است. «گرانی در عوض اشتغال» که تیتر سایت قائم‌مقام وزیر ارشاد (خبر آن لاین) شده، به‌معنای اعلام غلط بودن سیاست 4ساله دولت است. کاهش تورم یا مهار رکود اقتصادی؛ کدام اولویت است؟

می‌گویند کسری بودجه دارند و می‌خواهند آن را تأمین کنند اما باید پاسخ دهند اولاً وعده رونق اقتصاد در حد بی‌نیاز شدن مردم از یارانه و سرریز سالانه 60میلیارد دلار درآمد (روزانه 170میلیون دلار) به کشور چرا برعکس از آب درآمده؛ بی‌صداقتی در میان بوده یا بی‌برنامگی و آرزواندیشی؟ ثانیا چرا هر وقت مضیقه پیش می‌آید، فوراً دست در جیب طبقات پایین می‌کنند اما سراغ «بیش برخورداران» و پردرآمدها که دهها هزارمیلیارد تومان فرار مالیاتی دارند نمی‌روند؟ چرا از هزینه‌های جاری رو به تزاید دولت نمی‌کاهند؟ چرا سراغی از معوقات بانکی 105هزار میلیارد تومانی که عمده آن مربوط به کلاهبرداران با نفوذ و طرف معامله برخی مدیران بانکی و فرابانکی (قبیل حسین-ف) است، نمی‌گیرند؟. طبق نص صریح قانون اساسی، دولت باید از سوی خانه ملت بازخواست و هدایت شود. اما ائتلاف مدعیان اصلاح‌طلبی و اعتدال و شبه‌اصولگرایی، تقریباً این‌شان نظارتی را تعطیل کرده و مجلس را به میزان زیادی از موضوعیت انداخته‌اند. چنین کارکردی در دهمین سال ریاست آقای لاریجانی، یک پس‌رفت حتی در مقایسه با نوع تعامل سختگیرانه تیم وی در قبال دولت نهم و دهم است. همه این ناکارآمدی‌ها، پای رئیس مجلس و ائتلاف همسو با وی نوشته خواهد شد. در این میان نباید نقش نظارتی مجمع تشخیص مصلحت، شورای نگهبان، قوه قضاییه و صاحب‌نظران دانشگاه و حوزه را فراموش کرد. اگر هر کدام این نهادها و شخصیتها به مسئولیت نظارتی مطالبه‌گرانه اهتمام کنند، دولتمردان وادار به جبران و اصلاح سوءمدیریت خویش خواهند شد.

حمله به باند علی خامنه‌ای موضوع برخی مقالات روزنامه‌های باند روحانی و همسو با اوست. در این مقالات تعمیق هرچه بیشتر شکاف در رأس حاکمیت نمایان شده است:

ابتکار: دولت «حسن روحانی» در نخستین ماه‌های شروع دور دوم کار خود، مواجه با عملیات روانی پیچیده‌ای است که از دو سو آن را زیر فشار قرار داده که معلوم‌ترین اقدام مربوط به جریانهای بیرون از نظام سیاسی است که اصولاً در پی از همپاشی است.

بنابراین ایجاد مانع و تبلیغ درباره تشدید تضادهای درونی و ناامید کردن مردم از آینده نظام سیاسی، بدیهی‌ترین اقدام از سوی این طیف از مخالفان است. اما جریان دیگری نیز به موازات مخالفان بیرونی، درصدد ناکام کردن دولت عمل می‌کند. رفتار این جریان به‌گونه‌یی با مخالفان بیرونی هم‌پوشانی داشته و درصدد ایجاد شرایط عینی و ذهنی در القای باور ناتوانی دولت و بالتبع ناامیدی مردم از آینده پیش‌روست. مخالفان بیرونی می‌کوشند مشکلات جاری را در چارچوب القای این مفهوم نقد کنند که نظام سیاسی دچار تضادهای درونی شده و قادر به حل آن نیست.

اگر نیات و رفتار مخالفان بیرونی را به خود آنان واگذاریم، آنچه اهمیت می‌یابد، برخی جریانهای داخلی هستند که بی‌محابا و بدون نظر به پیامدهای رفتاری خود، برای ناکارآمد کردن ـ و یا القای چنین منظوری‌ـ علیه دولت به کار مشغولند. آنان حملات انتقادی خود را علیه دولت از همه سو دنبال می‌کنند. در این کار طرحی سه‌ مرحله‌ای را به اجرا گذاشته‌اند؛ نخست ارائه تصویری ناامید کننده از اوضاع. دوم، ناتوان نمایاندن و نیز ناتوان کردن دولت در مدیریت اوضاع. سوم، معرفی خود به‌عنوان راه‌حل جایگزین. نخستین سؤال از این طیف منتقدان این است که آنان چه اندازه در بروز مشکلات سیاسی، اقتصادی و سیاست‌خارجی نقش داشته‌اند؟

علاوه بر اظهارات سخنگوی وزارت‌خارجه رژیم تناقض‌گویی مقامات و مهره‌های حکومتی در مورد عربستان در روزنامه‌های حکومتی انعکاس یافته است:

ایران: رئیس مجلس در پاکستان: برای عربستان ارزش قائل هستیم اما آنها مسیر اشتباه رفتند

لاریجانی دیروز در کنفرانس مطبوعاتی خود که در پایان سفر 3روزه به اسلام‌آباد برگزار شد، در جواب یکی از خبرنگاران در خصوص پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران برای بهبود روابط با عربستان گفت: پیشنهاد خاصی در این زمینه مطرح نشده ضمن این‌که جمهوری اسلامی همواره به روابط برادرانه معتقد بوده که باید از این ظرفیتها استفاده شود از این رو برای عربستان نیز ارزش قائل بوده و معتقدیم آنها مسیر اشتباه رفتند...

خسارات جنگ ضدمیهنی و اذعان به دروغ گفتنهای خمینی در مورد ابعاد تلفات رژیم و دعواهای باندی حول وقایع جنگ و مطامع سرکردگان سپاه از ادامه جنگ‌افروزی، موضوع مقالات روزنامه‌های حکومتی است:

ابتکار: نمی‌توان و نباید از نقل و روایت رویدادهای جنگ هشت ساله ایران و عراق چشم‌پوشی کرد. چه این‌که باز ماندن هر حکایت و روایتی از هر چقدر هم سخت و دشوار، از عدم وجودش بسیار مهم‌تر و ارزنده‌تر است. از جمله رخدادهای بسیار مهم و مناقشه‌انگیز جنگ ایران و عراق ماجرای عملیات کربلای 4، لو رفتن آن، شهادت جمع کثیری از رزمندگان و عدم توفیق در اهداف از پیش تعیین شده است... سپاه پاسداران هر ساله یک عملیات بزرگ در زمستان آن سال، پس از چندین عملیات کوچک و ایذایی که عمدتاً در بهار و تابستان انجام می‌پذیرفت طراحی و اجرا می‌کرد.

اما برای یک عملیات سرنوشت‌ساز در این سال لازم بود برنامه‌ریزیهای گسترده و متنوع تری انجام پذیرد. از این‌رو برای رعایت اصل غافلگیری و مقابله با تاکتیک پاتک‌های سنگین دشمن، عملیات حمله از چندین محور پیش‌بینی شد. برای این کار 150گردانی که همه ساله برای عملیات‌های بزرگ تدارک می‌شد کافی نبود و دست‌کم به 500گردان نیرو نیاز بود که باید حداقل 100گردان آن تهاجمی می‌بود، اما به‌دلیل مشکلات آن روز کشور تنها نیمی از این میزان یعنی 250گردان آماده شد و پای کار آمد. این آمار رسمی سپاه پاسداران نشان می‌دهد که این نهاد نظامی در حال تدارک بزرگ‌ترین عملیات زمینی در تاریخ شکل‌گیری‌اش بود. در حقیقت سپاه سعی داشت تا در کربلای 4فاز تازه‌یی از عملیات‌های گسترده زمینی را به نمایش بگذارد. این موضوع می‌توانست علاوه بر دستاوردهای نظامی برای کشور، به تقویت فرماندهان عالی‌رتبه سپاه در درون ساختار حاکمیت هم کمکهای شایانی داشته باشد. فرماندهان سپاه می‌توانستند با دستیابی به این موفقیت بزرگ، موقعیت خود را به‌لحاظ سیاسی نیز استحکام بخشند و در برابر مخالفان داخلی یا مدیران سیاسی کشور، زبانی رسا و موضعی بالاتر داشته باشند. با چنین تحلیلی است که می‌توان درک کرد چرا موضوع عملیات کربلای 4برای بسیاری از فرماندهان سطوح بالای سپاه پاسداران از اهمیت حیاتی و استراتژیکی برخوردار بود و آنها حاضر نبودند به هیچ قیمتی از آن چشم‌پوشی کنند.

آرمان: بنا بود پس از آزادی خرمشهر، بصره را تهدید کنیم و تا ساحل شط‌العرب پیش برویم و بالا سر بصره باشیم تا دست برتر را داشته باشیم. در عملیات رمضان، اهداف تعریف شده محقق نشد. حالا زمستان سال 61به سمت العماره حمله می‌کردیم و حتی گویا به فکر ایجاد حکومت اسلامی در العماره هم بودیم. نام عملیات را والفجر انتخاب کردیم و وعده‌های بسیاری برای پیروزی‌اش دادیم. اما وقتی وضعیت متفاوت شد، نامش هم به والفجر مقدماتی تغییر کرد.

چندی قبل آقای محسن رضایی در سخنانی گفته است: «برخی می‌خواهند جنگ را تحریف کنند تا بر شیوه رهبری امام امت و کسب پیروزیهای دفاع مقدس خدشه وارد شود» ؛

روز 21بهمن 61امام خمینی در سخنرانی‌اش درباره جنگ به تبلیغات دشمن اشاره کرد و گفت که دشمن می‌گوید: ‏‏ «در این نبرد آخر‏‎ ‎‏گاهی می‌گویند هفت‌هزار، گاهی می‌گویند پانزده‌هزار، ما از ایرانیان را -یعنی از این‏‎ ‎‏سپاهیان ایران را -کشتیم و از بین بردیم، بیش از چهارهزار ما نفرستادیم در جبهه‌ها» (صحیفه امام، جلد 17، ص 312) چه کسی به امام گزارش داده که در والفجر مقدماتی ما 4000نفر نیرو بیشتر وارد نکرده‌ایم در حالی که به استناد سایت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، این عملیات با این استعداد انجام گرفت: 129گردان پیاده، 11گردان زرهی، 7گردان مکانیزه و 7گردان توپخانه از سپاه و 4گردان پیاده و 7گردان زرهی، 6گردان مکانیزه و 16گردان توپخانه از ارتش. به گزارش خبرگزاری ایسنا و خبرگزاری مهر به‌نقل از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه آمار تلفات بدین صورت است: «501تن از نیروهای خودی شهید، 7313تن زخمی و 3116تن مفقود شدند.». درباره عملیات والفجر مقدماتی آیت‌ا... هاشمی معتقد بود: «یکی از مواردی که از امام مخفی کرده بودند، گزارش از تلفات عملیات والفجر مقدماتی بود.» می‌گوید آن زمان فرمانده نبود اما «با اطلاعاتی که معمولاً از جاهای مختلف می‌گرفتم، متوجه شدم که تلفات ما واقعاً وحشتناک بود. تا جایی که تا آخر رسماً گفته نشد آمار تلفات انسانی ما در شهادت، جانبازی و اسارت چقدر بود.»

از 23فروردین 96 تا امروز بیش از 180یادداشت نوشته‌ام، یادداشتهایی که سعی کردم در نهایت دقت بنویسم.

در این مدت برخی از هیچ‌ تهمت و فشاری دریغ نکردند و من امور خویش را به خداوند واگذار کرده‌ام.

عنوانهای مربوط به فساد و غارت و چپاول در روزنامه‌های سه‌شنبه زیادند. به قدری که گستردگی و نهادینه بودن آن در مطالب طنز هم دستمایه جنگهای باندی شده است:

جهان صنعت: نماینده محلات گفت: «شفاف بگویید دارایی بالای هزار میلیاردی برخی از کجا آمده؟ اگر در 38سال گذشته ماهی 1میلیارد هم درآمد داشتند باید الآن 456میلیارد تومان پول داشته باشند‌. چطور اموال برخی مقامات هزاران میلیارد تومان است؟»

اولا که به صرف تئوری ایشان‌ ، 456میلیارد تومان خودش پول کمی نیست‌. شما همین پول را برای سی و هشت سال بگذار بانک‌ ، ببین به سود هزاران میلیاردی می‌رسد یا خیر! بعد هم بالاخره زمین دولتی زیر قیمت هم هست، ارز به نرخ دولتی هم هست‌ ، مزایده و مناقصه‌های دولتی هم هست‌ ، مشارکت با دیگر مسئولان محترم در پروژه‌های سودده هم هست! تازه سهم ژن برتر را هم باید حساب کنی‌. همه اینها هزاران میلیارد نمی‌شود؟ تازه باید دست برخی مسولان را هم بوسید که خزانه را جارو نمی‌کنند و می‌گذارند سر ماه یک حقوقی به مردم پرداخت شود‌. ما از مسئولان محترم می‌خواهیم دلسرد نشوند و به کار خود ادامه دهند!