ارائهٔ لایحه، برای اصلاح قانون «نحوهٔ انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» با قید فوریت، از سوی دولت پزشکیان به مجلس رژیم با رد فوریت لایحه با ۲۰۷رأی مخالف، به یک توسری خوارکننده به پزشکیان منجر شد.
این لایحه فوری برای محکم کردن جای پای ظریف در کابینه پزشکیان ارائه شد تا او بهخاطر داشتن فرزند دو تابعیتی مجبور به کنارهگیری نشود. اما رد شدن محکم فوریت این لایحه، موقعیت ظریف را که یک استخوان لای زخم در کابینه پزشکیان است، بیش از پیش متزلزل میکند.
علاوه بر این، اعضای مجلس جای آبادی برای دولت پزشکیان باقی نگذاشتند. کوچکزاده ضمن آنکه ظریف را در عداد توابان قرارداد، گفت: «امام میفرماید آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همهٔ کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت دارند و داشتهاند گشوده است، ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همهٔ اصول که چرا مرگ بر آمریکا گفتید؟ چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟! امام میگفت تا من هستم نخواهم گذاشت لیبرالها به حکومت برسند. اینها دارند به بهانهٔ فوریت و راه باز کردن برای خدمتگزاران واقعی، راه را برای ظریف باز میکنند».
وی با اعتراض به قالیباف که تلاش میکرد او را ساکت کند، عراقچی را هم بی نصیب نگذاشت و افزود: «همین امروز وزیر خارجه که تربیت شدهٔ همین آقای ظریف است، گفته ما منتظریم ببینیم آمریکا چه میکند؛ ننگی از این بالاتر؟».
اعضای دیگر مجلس هم فضیحت اوضاع اقتصادی و معیشتی و گرانیها را به رخ پزشکیان کشیدند. حاجی دلیگانی گفت: «دولت اینقدر بیکار است که بنشیند لایحه تنظیم کند برای اینکه مسألهٔ آقای ظریف را در جایگاه مثلاً معاونت نظارت راهبردی فراهم بکند؟ از این آقای رئیسجمهور ما انتظار داریم بنشیند مسائل اساسی مردم را حل کند».
نتیجه آنکه لایحهٔ ارائه شده فعلاً به کمیسیون اجتماعی رفت تا در نوبت بررسی قرار بگیرد و ظریف همچنان بهعنوان استخوان لای زخم در کابینهٔ پزشکیان باقی ماند.
اگر جلسهٔ روز ۲۷آبان مجلس را با جلسهٔ ۳۱مرداد که در آن پزشکیان با تکیه بهقول خامنهای، توانست کابینهٔ سرهمبندی شده را از مجلس عبور دهد مقایسه کنیم، تعادل جدیدی در رژیم به زیان پزشکیان نمایان میشود.
در تابستان که ظریف به دلیل فرزند دو تابعیتی از معاونت راهبردی استعفا داد، پزشکیان در بند و بستهای پشتپرده و در مقابل دادن سهم شیر کابینه به رقبا، دوباره ظریف را بهعنوان معاون راهبردی منصوب کرد. هر چند مخالفان دست بردار نبودند و آخوند رسایی نفر سوم مجلس رژیم از تهران، پس از تهدید پزشکیان که «نمایندگان از ابزارهای قانونی خود استفاده خواهند کرد»، در حساب ایکس خود نوشت: «پیرو درخواست حدود ۴۰نماینده، گزارش کمیسیون امنیت ملی دربارهٔ انتصاب غیرقانونی آقای ظریف که فرزندانش تابعیت کشور آمریکا را دارند، در جلسهٔ علنی رأیگیری میشود. در صورت رأی مجلس، پرونده تخلف آقای پزشکیان به قوه قضاییه میرود تا بدون نوبت رسیدگی شود».
شاید پزشکیان گمان میکرد که در گرداب بحرانهای گریبانگیر نظام، بتواند با لایحهٔ فوری جای پای ظریف را در کابینهاش محکم کند. بهخصوص که حسامالدین آشنا، مهره اطلاعاتی رژیم در حساب ایکس خود درباره نیاز حکومت به این قبیل مهرهها نوشته است: «ایران تمام ظرفیتهای دیپلماتیک خود را برای مواجهه مدبرانه با ۲۰ژانویه (شروع ریاستجمهوری ترامپ) فعال کرده است؛ مجربترین عناصر دیپلماسی رسمی، مسیر دوم، عمومی، چند جانبه و دیپلماسی نظامی کشور از قالیباف تا لاریجانی، از عراقچی تا تختروانچی، از ظریف تا ایروانی، همه همین هدف را دنبال میکنند»!
روشن است که در این دست و پا زدن «چند جانبه»، ظریف جای ویژهیی دارد و بهنوشته روزنامههای اصلاحاتچی «پیچ و خمهای سیاست آمریکا را بهتر از خیابانهای تهران و نیویورک میشناسد». اما با ضربه ۲۰۷تایی مجلس، موقعیت ظریف حالا بیش از پیش «استخوان لای زخم» است و خود پزشکیان هم سنگ روی یخ شده است.