728 x 90

اولویت سرکوب و چپاول بر حفظ جان و حرمت دانشجویان در حادثه‌یی دلخراش!

تجمع اعتراضی دانشجویان علوم تحقیقات به سانحه واژگونی اتوبوس
تجمع اعتراضی دانشجویان علوم تحقیقات به سانحه واژگونی اتوبوس

دانشگاه آزاد اسلامی ۲سال پس از کودتای فرهنگی توسط خمینی که منجر به دستگیری و اخراج بسیاری از دانشجویان مترقی و انقلابی و تعطیلی دانشگاهها شد، در سال ۱۳۶۱ به پیشنهاد هاشمی رفسنجانی و حمایت شخص خمینی تأسیس شد.
اعضای هیأت مؤسس آن هاشمی رفسنجانی، عبدالله جاسبی، آخوند عبدالکریم موسوی اردبیلی، میرحسین موسوی و احمد خمینی بودند.
هدف این دانشگاه در درجه اول رقابت با دانشگاههایی نظیر پلی‌تکنیک، تهران، فنی و... بود که تا آن تاریخ بسیاری از دانشجویان و اساتید آنها جزو دانشجویان مترقی و مخالف حکومت آخوندی بودند.
هدف بعدی از تأسیس این دانشگاه چپاول و غارت و به جیب زدن سود از طریق گرفتن شهریه و کمکهای دولتی بود.
البته دانشجویان این دانشگاه هم پس از این‌که ماهیت نظام سرکوبگر و غارتگر برای مردم ایران مشخص شد، به ماهیت پلید این حاکمیت و به مطامع سرکوبگرانه و غارتگرانه سردمداران این دانشگاه پی بردند و طی سالیان اخیر هر جایی که امکان داشت علیه این سیاست‌ها اعتصاب و اعتراض کردند.
منافع این دانشگاه برای سردمداران و مهره‌های بالای حاکمیت به‌گونه‌ای است که همواره محمل جنگ باندی بوده است.
تا قبل از روی کار آمدن احمدی‌نژاد این دانشگاه تماماً در تیول رفسنجانی و باندش بود و فرزندان و نزدیکان رفسنجانی همه‌کاره این دانشگاه بودند و اساتید دانشگاه هم عمدتاً وابسته به این باند بودند،‌ عمده سود مالی این دانشگاه هم به جیب باند رفسنجانی می‌رفت.
اما با روی کار آمدن احمدی‌نژاد که یکی از دعواهای او با رفسنجانی موضوع چنگ‌اندازی بر دانشگاه آزاد بود، احمدی‌نژاد با برکنار کردن عبدالله جاسبی، رئیس این دانشگاه که از باند رفسنجانی و مورد حمایت رفسنجانی بود، فرهاد دانشجو، فرد وابسته به خود را به ریاست دانشگاه گمارد و او خط احمدی‌نژاد در این دانشگاه را پیش برد.
اما پس از روی کار آمدن آخوند حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ فرهاد رهبر برکنار شد و حمید میرزاده، فرد مورد حمایت دولت و باند رفسنجانی-‌روحانی به ریاست دانشگاه گمارده شد.
پس از مرگ هاشمی رفسنجانی، علی خامنه‌ای فرصت را مغتنم شمرد تا این دانشگاه را از تیول باند رفسنجانی درآورد، به این منظور مهره وابسته به خود علی‌اکبر ولایتی را به سمت رئیس هیأت مؤسس و هیأت امناء دانشگاه منصوب کرد.
ولایتی پس از گمارده شدنش به این سمت، رئیس دانشگاه که از باند روحانی بود را برکنار و فرد مورد نظر خود از باند خامنه‌ای را به ریاست دانشگاه گمارد و بسیاری از عناصر وابسته به باند روحانی را از کار برکنار کرد.
در راستای چپاول سود دانشگاه، ولایتی خط خامنه‌ای و خط یک‌دست کردن عناصر آن از باند خامنه‌ای را پیش برد.
زیرا اساس دعوا بین دو باند بر سر چنگ‌اندازی بر این دانشگاه چپاول درآمد ۸هزار میلیاردی آن است.
به گفته معاون اقتصاد و برنامه‌ریزی دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۹۵ درآمد این دانشگاه ۸میلیارد تومان بود که ۶هزار میلیارد تومان آن از طریق اخذ شهریه از دانشجویان و ۲هزار میلیارد تومان هم از منابع سرمایه‌گذاری آن تأمین می‌شد.(سایت باشگاه خبرنگاران ۲۳فروردین ۹۵)
در راستای چپاول این درآمد نجومی است که علی‌اکبر ولایتی خط یک‌دست کردن دانشگاه از عناصر باند خامنه‌ای را پیش برد، پیش از این باند رفسنجانی نیز همین کار را کرد.
با وجود این درآمد هنگفت و نجومی که طی این سالیان به جیب سردمداران حاکمیت رفته است، مشکلات زیرساختی بسیاری در واحدهای این دانشگاه در تهران و شهرهای مختلف وجود دارد.
از جمله، واحد دانشگاه علوم و تحقیقات در شمال تهران است. مکان آن به‌زور تصاحب شده و توسط سردمداران وقت این دانشگاه در ارتفاع ۱۸۰۰متری و در مکانی نامناسب بنا نهاده شده است.
در زمینه چگونگی ساخت این دانشگاه در شمال تهران احمد خرم وزیر راه و ترابری دولت آخوند محمد خاتمی اعتراف می‌کند: «با قلدری دانشگاه علوم تحقیقات را گرفتند و ساختند».
خرم در مورد چگونگی ساخت خارج از ضوابط قانونی آن می‌افزاید: «دانشگاه علوم تحقیقات را خارج از ضوابط قانونی در ارتفاع ۱۸۰۰متری، قلدرمآبانه تصرف کردند و ساختند و به این قلدری هم افتخار می‌کردند.
با قلدری دانشگاه علوم تحقیقات را گرفتند و ساختند... محل احداث دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات در منطقه ۵ تهران یکی از بدترین مکانهای استقرار در جهان است. طبق اصول شهرسازی، محیط دانشگاه و اطراف آن حتماً باید برای عبور پیاده، دوچرخه و خودرو شیب ملایم داشته باشد و به هیچ عنوان نباید در محیط ناهموار این‌چنینی اقدام به ساخت و ساز کرد. اساساً ساخت و ساز در شیب بالای ۵درجه خطرناک است. این دانشگاه با شیب‌های غیرمجاز در نقطه ارتفاعی در منطقه‌ای برف‌گیر و دارای یخ‌زدگی ساخته شده است. وقتی آنجا یخبندان می‌شود، آدم پیاده هم سر می‌خورد، چه برسد به ماشین».(خبرگزاری ایسنا ۶دی ۹۷)
اضافه بر محل نامناسب این واحد، اصولی‌ترین قواعد ایمنی ساخت و ساز هم در آن بکار گرفته نشده است. در شرایطی که حجم گسترده‌ای(حدود ۸۰هزار نفر) از عبور و مرور دانشجویان و پرسنل در جاده‌های آن صورت می‌گیرد، جاده‌های آن پرپیچ‌وخم و غیرایمن، فرسوده و مستهلک با سربالایی و شیب بسیار زیاد و بدون حفاظ هستد.
اتوبوس‌هایی هم که دانشجویان با آن تردد می‌کنند فرسوده، غیرایمن و معاینه فنی نشده‌اند، با این وجود در تردد هر اتوبوس در این جاده‌های پرپیچ‌وخم و مستهلک تا ۷۰نفر هم سوار می‌کنند.
دانشجویان این دانشگاه مطرح می‌کنند که بارها موضوع خطرناک بودن وضعیت جاده و اتوبوس‌ها را به مهره‌های ذیربط دانشگاه گوشزد کرده‌اند اما آنها گوش شنوایی به حرف و خواسته دانشجویان نداشته‌اند.
علت وقوع حادثه ‌فوت ۱۰دانشجو و مجروح شدن تعداد دیگری، وضعیت جاده‌ باریک و مستهلک و بکارگیری اتوبوس مستهلک و لاستیک‌ساییده‌ای بود که ترمز آن هم خراب بود و در جریان تردد ترمز برید و باعث ایجاد این حادثه دلخراش شد. این اتوبوس از سال ۱۳۹۱ جزو خودروهای فرسوده قرار داشته است.
با این وجود دست‌اندر کاران جنایتکار برای در بردن خود و سردمداران رژیم از زیر بار این حادثه دلخراش، در همان ساعتهای اولیه به دروغ مطرح کردند که علت حادثه فوت راننده بوده است. امری که در همان لحظات اولیه توسط دانشجویان مجروح رد شد و آنها علت حادثه را مستهلک بودن ماشین و بریده شدن ترمز آن اعلام کردند.
در این زمینه حبیب‌الله دهمرده، نماینده مجلس ارتجاع از زابل اذعان کرد: «نقص فنی خودرو با توجه به گفتگویی که با مجروحان هوشیار حادثه داشتیم، کاملا مشهود و محرز بود و همه آنها به این مسأله اذعان داشتند که چند لحظه پیش از وقوع حادثه راننده اعلام کرده که ترمز خودرو بریده و به همین دلیل تعداد زیادی از مسافران خودرو به قسمت عقب رفته‌اند».(سایت عصر ایران ۵دی ۹۷)
پس از ایجاد حادثه نظام آخوندی به جای این‌که مرهمی بر زخم دانشجویان مصیبت‌دیده بگذارد، برای ارعاب و سرکوب آنها و همچنین به‌دلیل ترس از خیزش آنها، نیروی‌های ضدشورش را به صحنه گسیل داشت و به ارعاب و تهدید دانشجویان پرداخت.
سردمداران دانشگاه در هراس از خیزش دانشجویان دانشگاه را به مدت ۲روز تعطیل کرد تا حفره‌های امنیتی را برطرف کند و پس از حضور دانشجویان بتواند با تحرکات آنها مقابله کند.
این چنین است که در نظام آخوندی سرکوب و چپاول بر حفظ جان و حرمت دانشجویان اولویت دارد و در راستای سرکوب و غارت، جان و حرمت دانشجویان تحت‌الشعاع منافع غارتگرانه و سرکوبگرانه آن می‌شود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/38ec55d9-2bc3-40c5-ba27-3d97f7c2f0e7"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات