728 x 90

خامنه‌ای و آدرس‌دهی آلترناتیو به ایران و جهان

آدرس آلترناتیو
آدرس آلترناتیو

راستی در ولایت درهم شکستهٔ خامنه‌ای چه اتفاقی افتاده است؟ چرا رسانه‌ها و مهره‌های هم‌جوش و ناهم‌جوش آن در بحبوحهٔ خیمه‌شب‌بازی انتخابات این همه به پرو پای مجاهدین و آلترناتیو دموکراتیک می‌پیچند؟ مگر نباید همهٔ قوای آنها بر روی اجرای بی‌مناقشهٔ به‌اصطلاح انتخاباتشان متمرکز باشند، چرا در این میان با شنیدن نام مجاهدین جلز و ولز می‌کنند. مدعی بیماری رئیس‌جمهور منتخب مقاومت ایران برای دوران انتقال می‌شوند. با منطق فیلم‌های جیمزباندی، اوهام می‌بافند و پلیس فرانسه را در حمله به مقرهای مجاهدین در پاریس تصور می‌کنند. این در حالی است که دادگاههای کاریکاتوری آنها بی‌وقفه ادامه دارد و به اروپا و آمریکا خرده می‌گیرند که چرا سازمان مجاهدین را از فهرست تروریستی خارج کرده‌اند؟ کار را به جایی می‌رسانند که بنیانگذار کبیر مجاهدین، محمد حنیف‌نژاد را نیز آماج لیچاربافی خود قرار می‌دهند که چرا گفته است وابستگی به همسر و خانواده نافی مبارزه برای آزادی خلق است. اشک تمساح آنها برای کودک‌سربازان ریشدار از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

آیا اتاق فکر خامنه‌ای نمی‌داند این تمرکز چشمگیر و غیرقابل ماله‌کشی بر نقش و تأثیر داخلی و بین‌المللی مجاهدین می‌تواند آنها و آلترناتیو دموکراتیک را به ارتش میلیونی جوانان ناراضی و مترصد فرصت آدرس دهد؟

اگر این حرف مصطفی پورمحمدی، عضو هیأت مرگ و از کاندیداهای ریاست‌جمهوری خامنه‌ای را اصل قرار دهیم، جای ابهام در تبیین عملکرد خامنه‌ای و هم‌ریشان او باقی نمی‌ماند.

«هیچ تخریبی در این ۴۰ سال اتفاق نیفتاده مگر آن‌که پای اصلی آن منافقین بوده است... ما به‌خاطر منافقین کلی شهید دادیم، تلفات دادیم، شکست خوردیم»

در سالهای گذشته هم قبل از برگزاری گردهمایی مقاومت ایران (کهکشان) فاشیسم دینی جنون‌آسا و کف برلب، سر به سنگ می‌کوبیده است تا با شیطان‌سازی، توطئه‌افکنی، زمینه‌سازی، التماس به فرانسه و نیز عملیات تروریستی مانع از برگزاری این گردهمایی شود. امسال این گردهمایی در وضعیتی بسیار ویژه برگزار می‌شود؛ وضعیتی که می‌توان آن را در مؤلفه‌های زیر بیان و خلاصه کرد:

یکم- اعتلای موقعیت مقاومت ایران و تثبیت آلترناتیو دموکراتیک در داخل و خارج ایران

دوم- جهش کمی و کیفی پراتیک کانون‌های شورشی در آستانهٔ برگزاری کهکشان

سوم- شکنندگی و حضیض نظام ولایت فقیه با از دست دادن رئیسی و ورود این رژیم به فاز انتخابات نمایشی در اثنای گردهمایی مقاومت ایران و آمادگی جامعه برای تغییر انقلابی

برآیند و ماحصل این سه مؤلفه، شرط ذهنی و عینی انقلاب و شکل‌گیری قیامهای خاموشی‌ناپذیر است. این وضعیت چراغ‌های قرمز هشداری را برای خامنه‌ای روشن کرده و هم‌چنان روشن نگه‌داشته است.

به این رویکرد در ادبیات مقاومت می‌گوییم: «آدرس دادن آلترناتیو»

یادآوری می‌کنیم که فاشیسم دینی علی خامنه‌ای در سخنرانی ۱۹دی۹۶ خود با کلید واژه «مثلث اغتشاشات» آشکارا اعلام کرد که مجاهدین برای قیام، از ماه‌ها قبل طراحی و سازماندهی کرده بودند. او با گفتن عبارت «حساب مجاهدین جداست» به‌رغم میل و خواست باطنی‌اش به مردم ایران، به جامعهٔ ملل و حتی به سرکردگان و مهره‌های ریز و درشت نظامش نشان داد که چه جریانی آلترناتیو واقعی [و نه موهوم] حکومت آخوندی است.

آدرس‌دهی آلترناتیو گاه با عمل تروریستی و نظامی است. شلیک بیش از هزار موشک به قرارگاههای مجاهدین یک نوع آدرس دادن بود. حمله‌های بزرگ موشکی به لیبرتی در ۷آبان۹۴ و ۱۴ تیر ۹۵هر یک در نوع خود در تعریف آدرس دادن می‌گنجیدند.

گاهی کار آدرس‌دهی به جایی می‌رسد که این رژیم مجبور است بی‌آبرویی را به جان بخرد و ۵۰۰ گرم ماده انفجاری «پراکسید استون» را با دست اسدالله اسدی، دیپلمات تروریست خود در وین به دست هسته خفتهٔ تروریستی برساند تا آنها در ویلپنت پاریس، محل گردهمایی مقاومت ایران منفجر سازند.

اکنون که به یمن هوشیاری مجاهدین دستش از همه جا کوتاه شده، مجبور است به تولید اوهام بپردازد تا بلکه بتواند به‌رغم خود مانع از اثرگذاری گردهمایی مقاومت بر جامعهٔ شورشی ایران در بحبوحهٔ نمایش انتخابات شود.

آنچه مسلم است تلاش‌های مذبوحانه بیش‌از‌پیش نگاهها را به نقش تأثیرگذار مقاومت ایران و آلترناتیو دموکراتیک معطوف خواهد کرد. شیطان‌سازیها و اوهام‌بافی‌ها نتیجهٔ معکوس می‌دهد و نسل‌های جدید ایران را بیش‌از‌پیش به سمت مجاهدین و کانون‌های شورشی می‌کشاند. این گوی و این میدان.

 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/96548c86-8aa5-4e0b-9d4f-82110c255d3f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات