728 x 90

«عفو» و اعتراف به آمار زندانیان سیاسی از کجا آمد؟

زندان...
زندان...

خبر آزاد کردن ۲۲هزار زندانی از میان حدود ۸۶هزار زندانی به‌اصطلاح عفوشده توسط قضاییه آخوندی، از آن خبرها یا رخ‌دادهایی‌ست که از کنار آن نمی‌توان گذشت و پیرامون‌اش تأمل نکرد. این‌که چه تعداد زندانی ــ به‌خصوص زندانی سیاسی ــ در زندانهای نظام ولایت فقیه هستند، هم برای خود نظام مسجل است و هم برای مردم ایران که ۴۴سال است در مقابل این نظام قربانی داده‌اند.

 

نکته‌ٔ قابل توجه در پی اظهارات رئیس جلاد قضاییه آخوندی پیرامون تعداد حیرت‌انگیز زندانیان قیام ۱۴۰۱، یادآور این جمله‌ٔ خامنه‌ای است که «در جمهوری اسلامی، زندانی منتقد نظام و زندانی سیاسی به‌معنی مجرم سیاسی نیست»! اعتراف ناگزیر سرکرده‌ٔ قوه‌ٔ قضاییه، بیان نقش‌های محوریِ دجالیت، دروغ‌گویی و شارلاتانی به‌عنوان رسالت ولی‌فقیه است.

 

برای اولین بار طی ۴۴سال گذشته، اعلام آمار این تعداد زندانی ــ درصدی جزیی از کلیتی کلان ــ توسط یک مقام رسمی نظام ملایان، بیان این واقعیت تاریخی است که اگر سر کلاف زندان و زندانی در حاکمیت آخوندی باز شود، پرده‌یی از روایت‌های مقاومت و زندگی ملتی و جنایات فوق تصور حاکمیتی کنار خواهد رفت که حیرت و اعجاب از جنایات در آن اگر از اردوگاههای «آشوییتس» و «بلزن» و «داخائو» (۱) بیش‌تر نباشد، به‌یقین کمتر نخواهد بود.

 

چه شده است که جلادان، زبان به دادن آمار زندانیان و تکرار مداوم «عفو» گشوده‌اند؟ اگر حقیقتاً از ذات و نهاد نظام آخوندی بدون دخالت هیچ عامل بیرونی، «عفو» برمی‌آمد، پس چرا سال به سال آمار زندانیان سیاسی در مملکت آخوندزده و اشغال‌شده‌ٔ ایران بیش و بیش‌تر می‌شود؟ چه شده است نظامی که تمام عمرش از تریبون نماز جمعه و رادیو و تلویزیون و سخنگویانش نعره‌ٔ «اشد من الکفار» سر داده، نظامی که از همان آغاز صدارت خمینی، گویی کارگزارانش فقط برای زندانی کردن و زندان تصور کردن آفریده شده‌اند، ناگهان به فکر «عفو» افتاده است؟

 

این ناگزیریها و اعلام آمارها هیچ معنایی جز به‌هدف خوردن مداوم تیرهای قیام ۱۴۰۱ ندارند. این قیام با مطالبات استراتژیکی‌اش ــ که با تمرکز بر رأس نظام تبلور می‌یابد ــ چنان فشار سیاسی و اجتماعی و بین‌المللی را علیه خامنه‌ای و کلیت نظام ایجاد کرده است که بروز چنین آثاری با چنین ناگزیریها و اعترافاتی، در گذشته هرگز تصور نمی‌شد. [لازم به یادآوری است که تحرکات جدید منطقه‌یی نظام هم با هدف برون‌رفت از فشارهای خردکننده‌ٔ قیام ۱۴۰۱ و مطالبات استراتژیک آن است.]

 

این ناگزیریها و اعترافات گویای این واقعیت تثبیت شده هستند که نظام ولایت فقیه به‌دلیل ذات و ماهیت اصلاح‌ناپذیرش، جز زبان قاطعیت را درک نمی‌کند. از این رو استمرار قیام با انواع اشکال و نمودها و فعالیت‌های آن، همواره زبان و رأی قاطع مردم ایران را در نفی تمامیت نظام ولایت فقیه زنده و جاری نگه می‌دارند. قاطعیت برآمده از استمرار قیام باعث تغییر مداوم تعادل‌قوا علیه حاکمیت آخوندی خواهد شد. وجه برجسته‌ٔ دیگر این مفهوم این است که اعلام این آمارها، گسترش اجتماعی قیام ۱۴۰۱ و ژرفای مقاومت و پایداری و مبارزه را در نفی حاکمیت ملایان معرفی می‌کند.

شک نکنیم که استمرار قاطعیت در مقابل نظام ولایت فقیه، پرده‌هایی حیرت‌انگیزتر از اعلام آمار زندانیان سیاسی را کنار خواهد زد؛ چرا که مدار قیام ۱۴۰۱ و آثار آن، به مرحله‌ٔ تعیین‌تکلیف نهایی جمهوری اسلامی رسیده است.

 

پانوشت:

(۱) «آشوییتس»، «بلزن» و «داخائو»، اردوگاههای کار اجباری و محل کشتار هزاران اسیر توسط نازیسم هیتلری در لهستان و آلمان.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/36063018-4316-4413-bc89-c5c602dedf92"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات