شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» اکنون به معضل جدی رژیم تبدیل شده است، شعاری که تمامیت نظام را با همه باندها و دستجات و قانون اساسی و سیستم حکومتیاش مانع رشد و تکامل جامعه ایران دانسته و نابودی آن را راهکار عبور از فاشیسم مذهبی حاکم میداند.
به همین علت، رژیم در سلسله برنامههایی اقدام به پاسخگویی به شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» کرده است. این نوشته به بخشی از یکی از این برنامهها میپردازد.
خامنهای گرچه که یک دیکتاتور است و گرچه که در دوران مسئولیت او چه در موضع ولیفقیه و چه در موضع رئیسجمهور، بیشترین خون از جوانان ایران بر زمین ریخته شده است و گرچه که در دوران سرکردگی او بیشترین اختلاسها و مفاسد اقتصادی در دستگاه حکومتی بهوجود آمده است، اما در عین حال نباید از یاد برد که او حقیقتاً مفلوکترین دیکتاتوری است که تاریخ به خود دیده است. شاید یکی از علل این همه خونریزی او همین احساس ضعف و بیعرضگیاش باشد که تلاش میکند این نقطه ضعف را با قتل و کشتار گسترده بپوشاند.
علت طرح این نکته، درهمشکستگی هیمنه نداشته او در منظر تمامی ملت حتی طرفداران جیرهخوار خودش است.
روز ۹شهریور ۹۸ تلویزیون شبکه ۳ رژیم اقدام به پخش برنامهای به اسم «بدون توقف» نمود که موضوع آن بحث و جدلی نمایشی میان چند بچه حزباللهی وابسته به نهادهای امنیتی و قرارگاه بدنام عمار بود. آنهم بحث و جدل پیرامون مفاسد اقتصادی خامنهای!
در آن برنامه که یک مجری و یک کارشناس حکومتی و تعدادی شرکتکننده و یک گروه هم تماشاگر دستچینشده داشت، نفرات به بحث و مناظره با یکدیگر پیرامون دوگانگی حاکم بر دستگاه سیاسی رژیم و روشهای دموکراتیک برای تغییر اشکالات نظام پرداختند اما در نهایت کارشان به جدل پیرامون مفاسد اقتصادی خامنهای کشیده شد! موضوعی که حتی طرح آن مایه ننگ خامنهای است.
در مناظره چه بر سر خامنهای آمد؟
در مناظره ابتدا یکی از شرکتکنندگان گفت: «با توجه به اختیارات نهاد رهبری و بودجه نهاد رهبری که دریافت میکند، ما میتوانیم انگشت اتهام تمام کمکاریها یا اینکه سند چشماندازمان برطرف نشده را بهطرف رهبری یا نهاد رهبری بگیریم یا نه»؟
البته مردم ایران سالهاست که با دو دست خود در خیابانها رسما و علناً و با ذکر اسم خامنهای، او را مسبب تمامی فساد حاکم بر ارکان جامعه ایران معرفی میکنند و در این باره هم از کسی اجازه نگرفتهاند!
در بخش دیگری از همان برنامه یک شرکتکننده دیگر تلاش کرد وارد حیطه اختلاسهای ممنوعه خامنهای شود، وی گفت: «یک سؤالی هم داشتم آقای دکتر متأسفانه ما در مورد یکسری بالاخره مؤسسات یا بنیادهایی هستند که زیر نظر حضرت آقا اداره میشوند اینها را همهمان قبول داریم یک بخش بزرگی هم اقتصاد دست اینهاست مثلا ستاد اجرایی را داریم مثلا بنیاد مستضعفان را داریم در مورد اینها ما باید توضیح بدهیم یا خود شخص رهبری یا خود حضرتعالی که بالاخره آمدیم اینجا بحث میکنیم چون اینها هم واقعاً اعمال سیاستهای اقتصادی میکنند توی این مملکت مثلا حوزه پتروشیمی دستشان هست حوزه نفت دستشان است اینها را هم نمیتوانیم تفکیک بکنیم»...
درماندگی کارشناس خامنهای در برابر فساد ولیفقیهاش!
در این میان یکی دیگر گفت: «آقای دکتر بفرمایید میگویند جایگاه این نهادهای اقتصادی که رؤسایشان را رهبری انتخاب میکنند چی هست»؟
و کارشناس برنامه که در برابر اسامی نهادهای دزد، فاسد و غارتگر خامنهای درمانده شده بود با استیصال کامل گفت: «من باز هم تأکید میکنم اگر یک مسلمانی بدمسلمانی کرد نباید بگوییم اسلام بد است...»!
این پاسخ البته شدت درماندگی کارشناس نظام و فلاکت ولیفقیه را نشان میدهد که حتی کارآزمودهترین نفراتش هم توان دفاع از تبهکاریهای او را ندارند.
نهادهای غارتگر تحت ولایت رهبری
در بخش دیگری از همان برنامه، بحث نهادهای غارتگری میشود که خامنهای مالک آنهاست. در این مورد نکات مطرح شده در برنامهای که علیالقاعده میبایست خامنهای را از این اتهامات مبرا کند، به آلودن سراپای وی به «گند» بنگاههایی راه میبرد که خون مردم ایران را میمکند تا برای پاسداران رذل و اراذل رژیم در سوریه و لبنان و عراق و یمن جیب مردم ایران را خالی کنند.
نگاهی به آنچه که در این قسمت ردوبدل شده کم جالب نیست.
«بهادری، کارشناس برنامه، گفت: «در خصوص اون نهادهایی که زیرمجموعه رهبری هستند ببینید یک بخش کوچکی از اقتصاد ما میدانید مثلا پول نفت، دست رهبری نمیآید. پول نفت میرود در خزانه دولت».
شرکتکننده: «اون بخشیاش که فرمودید دیگه! فرمودید یک بخشیاش را اختصاص دادند شخصاً با دستور خودشان».
مجری: «یک بخش کوچکی از اقتصاد از منظر فقهی در دست حاکم اسلامیه همین بنیادی که مثلا شما نام بردید. اون رو هم بهصورت مجزا میشه ارزیابی کرد. ببینیم عملکرد در قیاس با نهادهای مشابه چگونه بوده»؟
چند نهاد را اسم میبرد و بعد میرسد به بنیاد برکت.
مجری: «من یک مثال میزنم بنیاد برکت مهمترین منبعی است که مطابق منابع فقهی به ولیفقیه واگذار شده کار اصلیاش توانمندسازی بنگاههای اقتصادی است. میره با بنگاههایی که چشمانداز دارند شریک میشه و آنها را رشد میدهد و به آنها وام میدهد راه که افتادند از شراکت خارج میشود، وام هم مضاربهای نمیدهد بلکه بسته به توان آنها برگشت وام را میگیرد سیما هم چند سال پیش با این شرکتها مصاحبه میکرد، اولویت هم شرکتهای در مناطق محروم هست... یکی دیگه از کارهایی که بنیاد برکت میکنه ساختن مدارس در مناطق محروم هست یا حمام عمومی یا سرویس بهداشتی و... اینها رو میشه قیاس کنیم با عملکرد زیرمجموعههای تأمین اجتماعی یا صندوق ذخیره فرهنگیان یا خدای نکرده فسادی که در اینها اتفاق افتاده را قیاس کنیم با فسادی که در صندوق ذخیره فرهنگیان اتفاق افتاده بعد ارزیابی کنیم کارکرد نهادهای زیر نظر رهبری در حوزه اقتصادی را».
پاسخگوی این شرکتهای خونخواری کیست؟
در قسمتهای پایانی نمایش بحث آزاد عناصر رژیم بهمنظور شستشوی خامنهای، کار به نکته اصلی یعنی حسابرسی از بانی اینهمه فساد و چپاول و غارت در نهادهای تحت مدیریت شخص خامنهای میرسد و اینهم صورت سؤال و جواب مطرح شده در برنامه تلویزیونی رژیم:
«مجری: یک نکتهای که هستش آیا حالا درباره همین شرکتهای تابعه که منصوبین رهبری هستند آیا پاسخگوی عملکرد بعضی از این نهادهایی که رهبری مستقیم منصوب میکنند شخص رهبری باید باشد؟ یعنی رئیس قوه قضاییه، رئیس کمیته امداد همین بنیادها بنیاد مستضعفین مثلا کمیته امداد... آیا این نهادهایی که رهبری خودشون مستقیما منصوب میکنند پاسخگوی عملکرد احیانا ناکارآمدیشان هم شخص رهبری باید باشد یا نه؟ [اینجا یک شرکتکننده با حالتی نمایشی یک تابلو بالای سرش میبرد که روی آن نوشته است: اختیارات رهبری تا چه حد است؟! و یک شرکتکننده دیگر نیز یک تراکت دستنویس بدخط بالای سرش میگیرد که روی آن نوشته است: «حق تصرف رهبری در اموال و منابع؟»]».
و به این ترتیب نمایش روحوضی بحث آزاد در مورد دوگانگی رهبری سیاسی دیکتاتوری و مفاسد اقتصادی آن به پایان میرسد و تماشاگران به اندازه کافی نفرت و انزجار برای روز موعود و تسویهحساب نهایی با دیکتاتور ذخیره میکنند.