رژیم ضدبشری آخوندی در مشهد مردی را به جرم شرابخواری اعدام کرد. این شکل اعدام در شرایطی که به اعتراف رسانههای حکومتی طبق قوانین ضدشرع آخوندی میتوانستند با چند ماه زندان پرونده را جمع کنند سؤالبرانگیز است و بهنظر میرسد که حاکمیت آخوندی با اقدام به اعدام تحت عنوان مصرف مشروبات الکلی هدف خاصی را دنبال میکند. بهخصوص که به گواه زندانیان زندان تهران بزرگ مافیای مشروبات الکلی در زندان و خارج از زندان در دست مهرههای وابسته به نظام آخوندی است.
اعدام به جرم نوشیدن الکل
بیدادگستری خراسان در هراس از اعتراضات گسترده اجتماعی و برانگیختگی مردم نسبت به این اقدام ضدانسانی واکنش نشان داد و با صدور بیانیهٔ مذبوحانهای تلاش کرد از حکم خود دفاع کند.
«برخی رسانههای معاند در فضای مجازی در حالی از اعدام فردی در مشهد بهعلت نوشیدن الکل خبر میدهند که در این پرونده ناگفتههای فراوانی را نادیده میگیرند» (ایرنا ۱۹تیر ۹۹).
روشن است که هیچیک از «ناگفتهها» این حکم ضدانسانی را که مشخصاً بهدلیل شرب خمر بوده توجیه نمیکند.
اطلاعیهٔ رهبر مقاومت
رهبر مقاومت مسعود رجوی در اطلاعیهیی این اقدام ضدبشری و ضداسلامی را محکوم و تصریح کرد:
«کشتن بهخاطر مشروب در رژیم ولایت فقط برای ارعاب اجتماعی و جلوگیری از قیام در مشهد است که در دیماه ۹۶ آغازگر بود. کشتن بهخاطر مشروب خوردن بر ضداسلام و قرآن و انسانیت است. این توحش داعشی خاص ولایت فقیه است. هیچیک از انبیاء و ائمه و پیشوایان اسلام انقلابی و تشیع مردمگرا هرگز، هیچگاه و در هیچ زمان و مکانی چنین حکمی ندادهاند. این حکم برخلاف نص صریح فرمان حضرت علی به مالک اشتر درباره ملاطفت و مدارا و مهر و محبت با توده مردم است. قضاییه جلادان سزاوار آتش است» (از پیام ۲۰تیر ۹۹).
پذیرش هزینهٔ سنگین جهت فرار از هزینهای سنگینتر
نظر به وضعیت وخیم مشهد که به گفته کارگزاران رژیم جزو بالاترین شهرهای آمار مرگ و میر کروناست و قرمز محسوب میشود و نظر به ازدیاد فقر و فلاکت و بیکاری در این استان پرجمعیت و سابقهٔ شروع قیام ۹۶ در مشهد، احتمال شعلهور شدن آتش قیام تهیدستان در مشهد بیش از سایر نقاط محتمل است. بنا بر این اعدام این هموطن میتواند از جملهٔ اقداماتی باشد که رژیم جهت پیشگیری و مقابله با این احتمال انجام داده است.
هر اعدام، در حکم پاشیدن بنزین بر آتش
استبداد مذهبی در طول حیات ننگین خود، بهطور وسیع از مجازات اعدام برای تحکیم حاکمیت خود استفاده کرده است. در تابستان سال۶۰ خمینی فتوای کشتار مجاهدان و مخالفان نظام را صادر کرد و از آن هنگام آخوندها اعدام را بهعنوان حربهای برای بستن و ساکت کردن جامعه به کار گرفتهاند. این بار اما هدف از این اعدامهای کور، مقابله با برانگیختگی اجتماعی و مهار پیامدهای قیام در تقدیر است. اما خامنهای و آخوندهای وحشیاش کور خواندهاند و دچار یک اشتباه محاسبهٔ بزرگ هستند. اعدام و شلاق دیگر کارآیی خود را از دست داده است. شاهد گویای آن چند قیام آتشین و نیز وضعیت انفجاری جامعهٔ ایران است. اعدام نه تنها نخواهد توانست خشم جامعه را فروبنشاند بلکه در وضعیت کنونی بنزینی خواهد بود که بر شعلههای آتش پاشیده شود. این نظام بالاتر از شلاق و اعدام، چیز دیگری ندارد و مردم دیرگاهی است از ترس این تنها حربهٔ استبداد دینی عبور کردهاند. ملتی که از مرگ نترسد، قادر خواهد بود قیصر را از اسب به زیر کشد.
قیام آتشین آبان ۹۸ شمهای از تحقق این وعده و این قهر سوزان بود. بیتردید قیامهای آتشینتر در راهند.