ایران حال و روز خوشی ندارد. چندین دهه است که بلا و نکبت فاشیسم مذهبی روی دست دیکتاتورهایی بلند شده است که مردم در زمان قیام و فرار آنها از کشور، به جشن و شادی برخاستند. حالا جانشینانشان به هیچ حد و اندازه و آیین و مرامی پای بند نیستند. کار به آنجا رسیده بود که در بیداد کرونای وارد شده، سلطان عمامهدار اجازه نداد واکسن وارد شود و هزاران جان دردمند را به نیستی کشاند. فاجعه آن که سرمایه و منابع کشور را خرج صدور بنیادگرایی و تروریسم کرد و بیمارستانها در زیر هجوم کرونا از نبود و قطعی برق، جواز مرگ هموطنان را صادر میکردند. سه سال پیش در همین روزها قطع برق در آیسییوهای بیمارستانها، فاجعهیی را رقم زد که به قیمت هزاران جان عزیز تمام شد.
روزنامهٔ همشهری ۱۴تیر ۱۴۰۰ نوشت: «قطعی برق در بیمارستانها فاجعه است. یک فوق تخصص آیسییو در این مورد اعلام کرد: در حدفاصل قطع برق و اتصال دوباره دستگاه ونتیلاتور به برق اضطراری، حیات بیماران کرونا به خطر جدی میافتد و حتی آنها جان میسپارند. در آیسییو برقها رفته است و بیماران یکییکی در حال اکسپایر شدن هستند و دستگاه هم نیست. تا کادر درمان بتوانند اکسیژن راتکمیل کنند گاهی مشاهده شده که بیماران مبتلا به کرونا جان میسپارند».
حتی یادآوری این خاطرات تلخ، جانفرساست اما از آن زمان تا به امروز همچنان کمبود و قطعی برق جان و روان مردم ستم دیده ایران را آزار میدهد و تا این تونل وحشت نظام ولایت فقیه باقی است هیچ نور امیدی هم دیده نمیشود.
کمبود برق در دمای بالای ۴۵ درجه
پس از پایان نمایش انتخاباتی که خامنهای آن را علم کرد حالا مجدداً صدای اعتراض و انتقاد و فریاد و جنگ و نزاع ها از هر سو بابت خرابی اوضاع و ویرانی کشور به گوش میرسد، اما قطعی برق آن هم در گرمای تابستان امان بسیاری را بریده است.
«رئیس کمیسیون عمران مجلس گفت: امروز کمبود برق به جایی رسیده [که] در دمای بالای ۴۵ درجه هوا برق خانگی قطع میشود. در حالی که وزیر نیروی دولت سیزدهم مدعی امکان صادرات برق و ارزآوری از این محل بود امروز ناترازی برق در کشور به حدی رسیده که بهدلیل کاهش تولید برق نه تنها برق صنایع را قطع میکنند بلکه برق خانگی هم در استانهای جنوبی کشور قطع شده است» (ایسنا۱۸تیر۱۴۰۳)
قطع برق خانگی در حالی صورت میگیرد که کمبود برق صنایع را با مشکل مواجه کرده است و کشاورزی هم از این بلا بی نصیب نمانده است. ناترازی برق در کنار سایر ناترازیها از جمله آب و انرژیهای مورد نیاز برای ادامه تولید و مصرف فرآوردههای حیاتی، آینده را به گذشتهای تاریک شبیه ساخته است.
۸ میلیارد دلار خسارت فولادیها از محل قطع برق
اگر خسارت قطع برق تنها در یک صنعت را ببینیم و از آن طرف تکرار هزار باره کمبود ارز را هم بشنویم میتوان آفت رژیم آخوندی بر سر خاک ایران را حدس زد.
قائممقام دبیرکل اتاق بازرگانی گفت: «هزینه اختلال در روند تأمین پایدار برق برای کشور عملاً غیرقابل محاسبه است. بهطور مثال عدمالنفع و خسارت صنایع فولادی از محل خاموشیها در چهار ماهه ابتدایی سال گذشته بالغ بر ۸.۳ میلیارد دلار برآورد میشود که زیانی غیرقابل جبران برای اقتصاد کشور است» (هممیهن۱۰اردیبهشت۱۴۰۳).
از سوی دیگر تولید کنندگان برق هم در چنبره بدهیهای دولت تحتامر خامنهای گیر کردهاند. «عضو هیأت مدیره سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق از بدهی ۹۰ هزار میلیارد تومانی وزارت نیرو به نیروگاههای برق خصوصی تا پایان سال ۱۴۰۲ خبر داد» (اکونگار، ۱۵اردیبهشت۱۴۰۳)
این وضعیت تولیدکنندگانی است که ۶۰ درصد برق کشور را تأمین میکنند. آن هم در شرایطی که مدیر عامل توانیر قول داده است کسری ۱۴ هزار مگاوات برق را به حدود ۱۰ تا ۱۱ هزار مگاوات ناترازی برق برساند!
رگ منابع حیاتی در حال قطع شدن است
قطعی برق در تابستان، قطعی گاز در زمستان، نبود آب آشامیدنی در روستاهای جنوب کشور و بهویژه بلوچستان، آلودگی هوا در سراسر ایام سال... دیگر چه بلایی مانده است که در حاکمیت این اشغالگران عمامه به سر بر سر ملت ایران نازل شود؟!... در همین روزها کمبود برق، ۱۵ استان کشور را تعطیل کرده است.
هاشم اورعی یک کارشناس رژیم در رابطه با بحران انرژی گفت: اگر کار عاجل نشود، تا ۵ سال دیگر در تمام حاملهای انرژی با بحران مواجه خواهیم بود. سال گذشته ۱۲ هزار مگاوات ناترازی داشتیم امسال به ۱۸ هزار مگاوات رسیدهایم. با این مسیر سال آینده ۲۴ هزار مگاوات ناترازی خواهیم داشت. در عالم مقایسه تأمین ۱۸ هزار مگاوات برق نیاز به بیش از ۲۵ نیروگاه معادل بوشهر دارد که این رژیم نه توان و نه پول ساخت آن و نه نیروگاههای معادل آن را دارد.
رژیم آخوندی مرتب تکرار میکند که مردم باید صرفهجویی کنند. در حالی که سهم مصرف خانگی برق حدود ۳۱ درصد است که رقم معمول و طبیعی است. مصرف برق خانگی در ترکیه ۳۵ درصد بیشتر از ایران است. علت اصلی این بحران در نبود تولید برق است: «مهمترین علت کسری برق ایران، لاقیدی دولتها به برنامه افزایش سالانه ۷ درصدی تولید برق از ابتدای دهه گذشته تاکنون است، بهطوری که هیچکدام از دولتها از سال ۱۳۹۰ تاکنون به این برنامه پایبند نبوده و تنها نیمی از اهداف رشد تولید برق محقق شده است. نکته دیگر اینکه بر اساس برآورد خود وزارت نیرو، ۱۳ درصد از برق تولیدی کشور در همان مرحله انتقال و توزیع تلف میشود؛ رقمی که معادل ۴۰ درصد از کل مصرف برق خانوارهای ایرانی است» (دویچه وله۲۵تیر۱۴۰۳)
همگان اذعان دارند رژیم آخوندی در پرورش مدیران بیکفایت و نالایق در صدر کشورهای عقب مانده است. ابر بحرانهای اقتصادی و سیاسی و از آنها فاجعهبارتر فجایع اجتماعی، دیگر جایی برای مماشات و فرصتسوزی بیشتر نگذاشته است. دولتهای رنگارنگ، یکی بدتر از دیگری با نقشههای بیفرجام خامنهای میآیند و میروند، اما ملت مصیبتزده ایران همچنان در فقر و فلاکت گیر افتاده است. چاره نه در انتظار فرجی از این ستونهای تو خالی که برشوریدن بر تمامیت این نظم ننگین و ارتجاعی است.