پس از انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ و سلب حق حاکمیت از مردم ایران توسط خمینی و پیروان ستمگرش، سرکوب نیروهای مترقی و مردمی آغاز شد. در جریان جنگ تحمیلی رژیم آخوندی، به مدت هشت سال، خمینی و سپاه سرکوبگرش هزاران نوجوان از روستاهای محروم و حاشیهنشین شهرها را روانه میدانهای مرگ کردند. این اقشار مستضعف که در واقع دشمنان طبقاتی خمینی و آخوندهای دینفروش بودند، قربانی تبلیغات فریبکارانه فاشیسم مذهبی شدند و با شعارهای عوامفریبانه به نابودی کشانده شدند. در آن زمان نوحهها و شعارهایی چون: «ای لشگر صاحبزمان، آماده باش!...» وسیلهای برای تهییج آنان و سوءاستفاده از احساسات مذهبیشان بود.
هزاران نفر در این جنگ کشته شدند و بسیاری دیگر به معلولیت و آوارگی دچار گردیدند. پس از پایان جنگ و ناچار شدن خمینی به خوردن جامزهر، روشن شد که آن شعارها چیزی جز فریب نبود. روزنامه جمهوری اسلامی، یکی از ابزارهای تبلیغاتی رژیم، که همواره در مسیر توجیه فجایع رژیم فعالیت میکرد، حالا با اشاره به «لشکر گرسنگان» به جای لشکرهای پوشالی، به وخامت اوضاع اقتصادی و فقر و فلاکت میلیونها تن از هموطنان اعتراف کرده است.
«از تقسیم فقر میان مردم بترسید»
روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی در شماره ۲۵تیر۱۴۰۲، با عنوان بالا به سران فاشیسم مذهبی و طبعاً خامنهای و ایادی غارتگرش هشدار داده و نوشته بود: «رسم حکمرانی اسلامی این نیست که لقمههای چرب و نرم را اصحاب قدرت میان خودشان تقسیم کنند و به مردم بگویند صبر داشته باشید، یک وعده غذا کمتر بخورید و به دوران اشکنه خوردن برگردید. این درست نیست که عدهیی از مردم بهدلیل مشکلات شدید اقتصادی در تنگنای معیشتی باشند و نتوانند به اندازه کافی گوشت، مرغ، لبنیات و میوه بخورند ولی تعداد قلیلی بهخاطر نزدیک بودن به مبادی قدرت از پاداشهای میلیاردی، حقوقهای نجومی و بهانههایی از قبیل شایستگی برای در اختیار داشتن موقوفات برخوردار باشند. مردم از شعار شنیدنها خسته شدهاند. فکر نکنید صبر مردم بیپایان است. از روزی بترسید که لشکر گرسنگان علیه شما قیام کنند».
جالب اینکه در آن نوشتار باندهای حاکم را نهیب زده بود که «لااقل برای بقای خودتان و حکمرانیتان فکری بکنید».
بیش از یک سال از بیان آن ترس و سرخوردگی از آینده رژیم آخوندی گذشته است و ابر بحرانهای اقتصادی و ورشکستگیهای همهجانبه به نام «ناترازی» در حوزههای انرژی و بودجه و اشتغال و معیشت میلیونها تن از هموطنان گرسنه و تهیدست، دیگر رمق و توانی برای دستگاه پروپاگاندا و تبلیغات گوبلزی باقی نگذاشته است. آخر وقتی برق خانهها و بیمارستانها و مراکز تولید بهخاطر نبود سوخت از هر نوعش قطع است دیگر گفتن «ای لشکر صاحب زمان آماده باش...» تنها رسوایی و آبروباختگی به همراه دارد.
از روزی بترسید که لشکر گرسنگان علیه شما قیام کنند
همین روزنامه حکومت آخوندهای دینفروش در شماره ۵ آذر۱۴۰۳، مجدداً از عبارت «از روزی بترسید که لشکر گرسنگان علیه شما قیام کنند» استفاده کرده است و بدینوسیله نارضایتی باند مغلوب را از اوضاع فعلی و وحشت از آینده تاریکشان را بازتاب داده است: «کوچکترین عارضه چنین جامعه مالامال از تبعیض و فاصله طبقاتی، نارضایتی عامه است. نتیجه این نارضایتیها جمع شدن بغضهای فرو خورده در سینههای قشر فقیر خواهد بود. این بغضهای فرو خورده روزی به آتشفشان تبدیل خواهند شد و لشکر محرومان و گرسنگان را علیه مسببان این بیعدالتی به راه خواهند انداخت که نامی غیر از انقلاب لشکر گرسنگان نخواهد داشت. از چنین انقلابی نمیترسید؟...»
پول ملی، ناموس ملت است
در این شماره روزنامه به فقر و نابرابری و تبعیض آن هم در حکومت مدعی عدالت علوی چند اشاره کوچک شده است و از اینکه ناموس اقتصادی جامعه چوب حراج خورده است گلایه دارد. اما خوب است واقعیتهای بیشتری را به یاد آورد که حال و روز بقایای لشکرهای جنگ ضدمیهنی و اعضای لشکر گرسنگان فعلی، با گوشت و پوست خود میچشند.
از برق تا تخممرغ؛ همه چیز پر کشیده است
آمارها نشان میدهد در پنج ماه گذشته، هزینههای زندگی، حتی سبد حداقلیِ مبتنی بر خوراکیها، دست کم ۴۰ درصد گران شده است، در حوزههای مسکن و درمان، گرانی حتی از این هم بیشتر است. هیچ بخشی از زندگی مردم از تورم کمرشکن درامان نمانده است.
قیمت برق خانگی بهطور ناگهانی ۳۸ درصد افزایش پیدا کرده است. قیمت مرغ در برخی شهرها از ۱۰۰ هزار تومان هم تجاوز کرده است. قیمت تخممرغ در بازار نسبت به هفتههای گذشته در هر شانه، ۳۰ هزار تومان افزایش یافته است. ایران خودرو و سایپا یکشبه قیمت محصولات خود را ۳۰ درصد گران کردند. قیمت دلار به ۷۰ هزار تومان رسیده است.
«مرکز آمار میگوید، درآمد مردم نسبت به ۱۰ سال پیش، ۲۰ درصد کاهش یافته است! در حالیکه در چند ماه اخیر هزینههای زندگی حداقل ۴۰ درصد بیشتر شده، مسیر کاهش درآمد سرانهٔ مردم با شتاب ادامه دارد. کارگران در اقصی نقاط کشور توان اداره زندگی، تشکیل خانواده و فرزندآوری و تهیه سرپناهی به نام مسکن را ندارند؛ بحران تا مغز استخوانشان رفته، تورم امانشان را بریده است» (ایلنا۵آذر۱۴۰۳).
پودر شدن دستمزد ۱۰۰ دلاری کارگران
پس از کلی چک و چانه در آغاز سال، دستمزد کارگران به حدود ۷.۲ میلیون تومان رسید. اما با سقوط ارزش ریال دیگر از آن مبلغ چه باقی مانده است؟ «رقم حداقل دستمزد حدود ۷.۲ میلیون تومانی در آغاز سال چیزی حدود ۱۱۳ دلار بود و حالا و در ماههای پایانی سال و با توجه به شوکهای مداوم نرخ ارز در آبان ماه به ۱۰۳ دلار (با نرخ ۶۹۵۰۰ هزار تومان در آبان ماه) رسیده است. همین حدود ۱۰۰ دلار ماهیانه نیز که به کارگران داده میشود در پایان سال چقدر ارزش «واقعی» دارد؟» (اعتماد۵آذر۱۴۰۳)
فرشاد مومنی اقتصاددان میگوید: «بودجه ۱۴۰۴، بالغ بر هزار و ۸۰۵ هزار میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی دارد و ساختار قدرت ارادهای برای اصلاح خود ندارد. افزایش روندهای کسری تراز عملیاتی، نشانه پیش روی در باتلاق است» (جماران۲۵آبان۱۴۰۳).
آماده برای نبرد نهایی
آنچه مسلم است، لشکرهای گرسنگان برای از پای درآوردن فاشیسم مذهبی به سرکردگی خامنهای، در یک نبرد بیامان آمادهاند.