۲۵ شهریورماه سال۱۴۰۱ بود که مجدداً آتش قیامهای سراسری ایران بر آزادی وطن از چنگال استبداد و توتالیتر دینی شعلهور شد. در این دور از قیامها برخلاف قیامهای قبلی موجی خروشان از جمعیت، از پیر و جوان دوشادوش هم برای سرنگونی ولایت مطلقه فقیه فریاد آزادی سرمیدادند و خواستار ریشهکنی این جرثومه فساد بودند.
قیام سراسری تا به امروز ۲ فاز عمده را طی کرده است، در فاز اول شاهد حضور پرشور مردم در اقصی نقاط ایران بودیم که با فعالیت بینظیر جوانان و کانونهای قهرمان شورشی به بهترین نحو پیش رفت و اعتراضات رویه جهانی به خود گرفت و در فاز دوم، شاهد یک پیروزی بزرگ برای قیام و سرنگونی بودیم و آن هم مسألهای نیست جز تکامل و مرزبندی بین دو جبهه خلق و ضدخلق و البته کمرشکن کردن توطئههای ارتجاع و عوامل و مزدوران صادراتی و. (یعنی همان آلترناتیوسازی پوشالی و... .). .
از ۲۵ شهریورماه (شروع قیام) تا اوایل آذرماه، قیام به بهترین نحو، رادیکال و آتشین مسیر خود را طی کرد. ولی در اوایل آذرماه، نفوذیهای صادراتی و اطلاعاتی در جریان سلطنتطلب، دو“ پروژهٔ مهندسی شده و ابلاغشده ”از سوی اتاقفکرهای رژیم را استارت زدند. یک پروژه، متوجه داخل بود و قیامهای داخل ایران را هدف قرار داده بود و دیگری رو به خارج از کشور که فعالیتها، حمایتها و اتحاد ایرانیان در خارج از کشور و نامگذاری تروریستی سپاه را هدف قرار میداد.
پروژه اول: جریان انحرافی سلطنتطلب، در آستانه فراخوان ۱۶آذر، فراخوانی گسترده با عنوان“ تظاهرات سکوت ”دادند و موضوع انحرافی“ قشر خاکستری ”و“ خشونتپرهیزی“ که بچهشاه سردمدار آن است را عنوان کردند. بهطوریکه در روز ۱۶آذر، قیام فروکش کرد. همین پروژه فرصتی شتابان به رژیم داد تا در روز ۱۷ آذرماه، محسن شکاری را بهعنوان نخستین معترض قیام، اعدام کند و ۴روز بعد در ۲۱آذرماه، مجیدرضا رهنورد را. هدف؛ خاموشکردن شعلههای قیام از طریق ارعاب، همزمان با مهندسی عوامل صادراتی و نفوذی در جریان سلطنت بود.
پروژه دوم، “ وکالت ”به بچهشاه بود که در همان ایام، از طرف یکی از مجریهای صادراتی رژیم که تا چندی پیش، اجرای برنامههای دهه فجر را عهدهدار بود و از قاسم سلیمانی و جواد ظریف تجلیل میکرد، بهراه افتاد. علم کردن این پروژه، آن هم در زمانیکه تمامی آزادیخواهان در خارج از کشور با هر گرایش و تنوع فکری، همپای قیام در داخل، در کف خیابانهای خارج از کشور تظاهرات بهراه انداخته و بر سر لیستگذاری تروریستی سپاه، در تفاهم و اتحاد کامل بودند، باعث نمایانشدن جبهه خلق و ضدخلق شد و تردیدی باقی نگذاشت که این بقایای سلطنت، از سوی اتاق فکرهای رژیم هدایت میشوند و همدستان همان اصلاحطلبان و مهرههای دیکتاتوری فاشیستی-مذهبی حاکم بر ایران برای کنترل و مهار قیام و در بردن سپاه از لیستگذاری هستند.
اما؛ با همه این احوالات، فاز دوم قیام آغاز و شاهد گسترش چشمگیرتر عملیاتهای کانونهای شورشی علیه استبداد دینی، تداوم اعتراضات مردم دلیر بلوچستان و... ، جنگ چند روزه مردم غیور کردستان، و فراگیر شدن و گسترده شدن عملیاتهای آتش زدن تصاویر و نمادهای رژیم از سوی جوانان و کانونهای شورشی بودیم و راهحل انقلابی مجاهدین، نمایان و آشکار شد.
از اینرو رژیم و همدستان استعماریاش بر این تلاش شدند که سازمان مجاهدین (تنها آلترناتیو اصلی) را با انواع ترفندها، سانسور، لجنپراکنی و شیطانسازی از طریق عوامل نفوذی و بیدار کردن سلولهای خفته صادراتیاش، حذف یا دستکم ناکارآمد کند. از اینرو موضوع آلترناتیوسازی و مقابله با مجاهدین تبدیل به مسأله اصلی برای توقف این مرحله از قیام شد و قیام طی ۶ماه، با هر بالا و پایینی به جلو حرکت کرد، تعمیق شد و دستآوردهای عظیمی داشت.
دستاورد های قیام در این ۶ماه چه بوده و چیست؟
یکم؛ شکستن طلسم ناتوانی و ناباوری نسبت به ترس مردم برای تحقق سرنگونی و ایجاد باور و ایمان به آن در جریان عمل.
دوم؛ بازگشتناپذیری انقلاب و وضعیت رژیم به شرایط قبل از ۲۵شهریور ۱۴۰۱.
سوم؛ بلوغ قیام و مرزبندیهای سیاسی-استراتژیکی در مسیر سرنگونی و تفکیک جبهه خلق از جبهه ضدخلق
چهارم؛ عبور جامعه جهانی از یک رژیم ماندگار به یک رژیم مذبذب و متزلزل و در وضعیت انتکاس و نابودی
پنجم؛ تحکیم جایگاه بانوان بهعنوان طلایهدار و نیروی محرکه قیام، یک تحول عظیم برای مردم ایران بود.
ششم: توازن لایزال و واثق از طرف سازمان و کانونها بهمثابه اهرم رزمی و حزبی قیام و ترقی کمی و کیفیت عملیاتهای آتش و حفظ تداوم و تسلسل آن
هفتم: افشا و آشکارساختن بازی ارتجاعی و استعماری با کارت سلطنت و مداخله مقاومت در جامعه بهعنوان یک نبرد سیاسی استراتژیکی برای حذف رادع و حاجز قیام و همچنین جمع کردن بساط بازگشت به دیکتاتوری قبلی با فراگیر کردن شعارهای مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر.
در پایان جبهه خلق با مبارزه در برابر انحرافاتی که رژیم و سلطنت و استعمار در راه قیام ایجاد میکنند و تشدید خط آتش و مبارزه قهرآمیز راه آزادی وطن را هر چه پیش رود هموار و تسطیح خواهد کرد تا طعم یک جمهوری مردمی و دموکراتیک برای خلق قهرمان آروین شود.
پویا حسابگر - حقوقدان از آذربایجان غربی
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است