خامنهای روز۳۱شهریور نسبت به تلفات کرونا ابراز نگرانی کرد و در همین ایام آخوند حسن روحانی نیز از کاهش مراعات مردم گلایه کرد.
این در حالی است که آنها با راهاندازی مراسم عزاداری، بازگشایی مدارس و برگزاری کنکور عامل این وضعیت شدند.
خامنهای شیادانه به ابراز نگرانی از تلفات کرونا پرداخت و آنرا با سقوط هواپیما مقایسه کرد: «یک کلمه راجع به مسأله کرونا بگم. کرونا را دست کم نگیرید. روزی ۱۵۰هموطن از دست برند؟ این چیز کوچکیه؟ بعضیها تقویم مناسبی، ارزیابی مناسبی ندارند از این قضیه. فرض کنید هر دو روز یکبار یک هواپیمای ۳۰۰نفره سقوط کنه همه شون بمیرند. این چیز کمی است؟ ما هر روزی ۱۵۰نفر، ۱۴۰نفر، ۱۷۰نفر متوفی داشته باشیم این چیز کمی است؟» (تلویزیون شبکه خبر ۳۱شهریور۹۹).
در برابر این ابراز نگرانی دروغین، واقعیتهایی سرسخت و جود دارد از جمله اینکه خامنهای با اطلاع کامل از ورود ویروس کرونا از اعلام آن جلوگیری کرده بود.
او میخواست با برگزاری کارناوال ۲۲بهمن و نمایش انتخابات مجلس، در برابر قیام آبان، کمر راست کند. اما پس از شکست در این راهپیمایی و انتخابات، فرصت را غنیمت شمرد و استراتژی کلان تلفات کرونایی را طراحی و برنامهریزی کرد.
او که اکنون نسبت به کرونا اینچنین ابراز نگرانی میکند روز ۱۳ اسفند۹۸، در حالی که خودش تمامی پروتکلها را رعایت میکرد ویروس کرونا را امری عادی جلوه داد و گفت: «این بلا بهنظر ما بلای آنچنان بزرگی نیست، از این بلاها بزرگتر هم وجود داشته و داره، و مطلب آخر هم این است که مسأله یک مسأله گذرا است، یک چیز فوقالعاده نیست، از این حوادث در کشور پیش میآید، البته من نمیخواهم مسأله را خیلی کوچک بگیرم، اما خیلی هم بزرگش نکنیم مسأله را» (تلویزیون شبکه یک ۱۳اسفند۹۹).
درست در نقطهٔ مقابل این عوامفریبی، او با در دست داشتن بزرگترین مؤسسات مالی کشور نظیر آستان قدس، قرارگاه خاتم، بنیاد غارت مستضعفان و... بودجه ناچیزی را برای مقابله با کرونا اختصاص داده است. روحانی نیز بهعنوان رئیس ستاد حکومتی مقابله با کرونا خط کلان تلفات کرونایی را از جانب خامنهای پیش میبرد و وقیحانه، تمامی امور را عادی جلوه میدهد: «یکسری دوگانه انگاریهایی هست که در جامعه ما گاهی مطرح میشود حالا در فضای مجازی مطرح میشود حالا در برخی از روزنامهها مطرح میشود این دوگانه انگاریها را باید کنار بگذاریم که آیا سلامت یا معیشت؟ نه هر دو، آیا سلامت یا دیانت؟ نخیر هر دو، آیا سلامت یا فعالیت اجتماعی؟ هر دو اینها باید مد نظر باشد.آیا سلامت یا آموزش و مهارت؟ این دوگانگیها دوگانگیهای نادرست است» (تلویزیون شبکه خبر۲۹شهریور۹۹).
آخوند حسن روحانی با طرح این موضوعات، مردم را به سمت کورهٔ آدمسوزی کرونا هدایت میکند.
واقعیت این است که مردم ایران، تحت حاکمیت آخوندها سلامت، معیشت، امکان فعالیت اجتماعی، امکانات آموزشی و مهارتی ندارند.
آخوندها با بازار مکارهٔ دینفروشیشان، بیشترین ظلم را به مردم روا داشته و دارند، وقاحت آخوند روحانی نیز آنجا به اوج میرسد که مرگ و میر ناشی از تصمیمات غلط ستاد کرونا را به پای مردم مینویسد: «هرجا مراعات مردم پایین آمده از هفته بعد افزایش بیماری ما داریم افزایش بیماری که ما داریم هفته بعد بستری اضافه میشود بستری که اضافه میشود هفته بعد مرگ و میر اضافه میشود. الآن در کشور ما ابتلاء با مرگ و میر فاصلهیی که دارد در برخی از کشورها این فاصله بیشتر هست دلیلش هم مراعات مردم هست» (تلویزیون شبکه خبر۲۹ شهریور۹۹).
اما واقعیت چیست؟ آیا علت افزایش مرگ و میر عدم مراعات مردم است؟ سایت حکومتی شهدای ایران ۲۹شهریور۹۹ در این رابطه چنین مینویسد: «در کشور ما هفت ماه است کرونا ساز خودش را میزند و تصمیمات مسئولان نیز ساز خودش را. به جز هفتههای اول شیوع کرونا… در هیچ زمان دیگری نمیتوان از تصمیمات متناسب مسئولان سراغ گرفت. وضع شیوع کرونا در کشور با بیش از ۳۰۰۰ ابتلای روزانه هیچ فرقی با روزهای ماه اسفند ندارد. آمار فوتیهای روزانه نیز مثل همان روزها همچنان سه رقمی است با این تفاوت که مسئولان و تصمیمگیرندگان این حوزه دیگر مثل آن روزها دست به عصا و محتاط حرکت نمیکنند».
البته که اگر از زاویهٔ درست نگاه کنیم، کارگزاران نظام ولایت و بهخصوص ستاد کرونا، با این ویروس مرگبار هم ساز و هم آوازند، و هر دو دست در دست هم، نغمهٔ وحشت و مرگ را مینوازند.
سایت اعتماد آنلاین ۲۹شهریور۹۹در رابطه با گسترش موج سوم کرونا مینویسد: «ما الآن درگیر موج سوم شدیم، چرا که ماه گذشته ایام عزاداری بود… . بسیاری از افراد در هیاتهای عزاداری بدون رعایت پروتکلها شرکت کردند… . ضربه نهایی را هم که تصمیم غلط دولت در بازگشایی مدارس زد».
آری هم ابراز نگرانی خامنهای، دروغ و بیمایه است و هم آخوند روحانی دروغ میگوید که علت افزایش مرگ و میر کرونایی، عدم مراعات مردم است.
واقعیت این است که خامنهای و روحانی با شدت و حدت تمام و با برنامهریزی مشخص، مشغول پیش برد خط کلان تلفات کرونایی هستند. آنها همچنان به دروغهای خود و به این خط شیطانی استمرار میدهند.
اشاره شد که پیش برد سیاست کلان تلفات از جانب سردمداران رژیم برای سد بستن جلو قیام است. اکنون این سؤال پیش میآید آیا آنها قادر به پیش برد چنین خطی هستند؟
بسیار روشن است که حکومت آخوندی با هیچ ترفندی نمیتواند مردم را قیام بازدارد، و اتفاقاً پیش برد خط کلان تلفات کرونایی ناشی از ضعف و تزلزل آن در مقابل مردم و قیام و خیزش آنها است.
نفرت مردم از نظام آخوندی و خواست آنها برای سرنگونی واقعیتی آنچنان عیان است که رسانههای رژیم روزانه با بیانهای مختلف به آن اعتراف میکنند.
به اعتراف آنها در شرایط کنونی آنچنان شکافی بین مردم و حاکمیت بهوجود آمده که با هیچ ترفندی نمیتوان این شکاف را پر کرد.
روزنامه آرمان واقعیت عینی جامعه و خشم و کینه مردم نسبت به رژیم و سردمداران آنرا چنین بازتاب داده است: «دیوارهای هست که آب (شهروندان) را به دو شاخه تقسیم میکند. شاخه اول، شهروندان ناامید (از هر سه قشر فقیر/ متوسط/ غنی) و بدون باور به امکان اصلاح وضعیت هستند که مشخصه اصلیشان انباشت خشم و تبدیل خشم به نفرت است. وضع اقتصادی که بدتر بشود، ورودی رودخانه به این شاخه که «شاخه خشم و نفرت» است بیشتر میشود. شواهد نشان میدهد ورودی به سد «خشم، خشونت و نفرت» چند برابر ورودی به سد «بیم و امید» است. اگر سد «خشم، نفرت و خشونت» بشکند، آب پشت سد «بیم و امید» در دریاچه «خشم، نفرت و خشونت» گم خواهد شد» (آرمان ۲۷مرداد۹۹).
روزنامه وطن امروز۲۷مردا ۹۹هم از بروز فاجعه و بزرگتر شدن فاجعه ابراز نگرانی کرده است، معنای بزرگتر شدن فاجعه هم بسیار روشن و قابل فهم است، فاجعه و بزرگتر شدن آن بهمعنای آتشی است که بهعلت گسترش خشم مردم و تشدید ضعف و ناتوانی نظام بهسرعت به آتشفشان تبدیل خواهد شد آتشفشانی که کوره آدم سوزی کرونایی رژیم را منفجر خواهد کرد و بر ویرانههای حکومت آخوندی حاکمیتی مردمی برقرار میسازد.