728 x 90

پشت جنجال مذاکره با آمریکا؟

برجام نافرجام
برجام نافرجام

جنجال بر سر مذاکره با آمریکا که با انتشار نامه‌ ۱۰۰تن از عناصر حاشیه‌یی رژیم بالا گرفت هم‌چنان ادامه دارد. باند ولی‌فقیه به کسانی که حرف از مذاکره با آمریکا می‌زنند، مارک تسلیم‌طلبی و خیانت و وطن‌فروشی می‌زند، باند روحانی هم برای آن‌که آتو به حریف ندهد، با کلماتی نظیر بی‌عقلی سیاسی و بازی در میدان آمریکا و غیره از این اقدام فاصله می‌گیرد.

اما در عین‌حال شماری از مهره‌ها و رسانه‌های این باند، صراحتاً از مذاکره با آمریکا دفاع می‌کنند و مذاکره نکردن را تسلیم در برابر آمریکا و به‌سود آمریکا قلمداد می‌کنند.

بنا‌ به تجارب قبلی این جنجال و هیاهو، این نکته را به ذهن متبادر می‌کند که آیا زیر این کاسه، نیم‌‌کاسه‌یی نیست و آیا این هیاهو برای منحرف کردن اذهان از آنچه پشت پرده جریان دارد،‌ نیست؟

 

حمله به طرح مذاکره با آمریکا و دفاع از آن به‌طور همزمان

تلویزیون حکومتی ۳۱خرداد ۹۷ نامه عناصر حاشیه‌‌یی در ضرورت مذاکره با آمریکا را تابو‌شکنی و زمینه‌سازی برای این کار می‌داند، در این رابطه مجری تلویزیون می‌گوید: «می‌گویند هدف تابو‌شکنی است. اما مشخص نمی‌کنند هدف‌شان شکستن تابو از دشمنی ۴۰ساله و کناررفتن از برجامی ۲ساله است؟ و یا تابوشکنی برای شکل‌گیری بحثهایی در داخل و دوقطبی مخالفان و موافقین مذاکره؟ مواضعی که نشان می‌دهد آمریکا می‌خواهد با ابزار عملیات روانی فاز اول فشار بر ایران را برجسته کند سیاستی که کلیدش از آمریکا خورده شده و حالا به‌گفته برخی باید توسط عناصری خودفروخته در داخل اجرایی شود».

صادق جوادی‌ حصار، از باند موسوم به اصلاح‌طلب اما «نپذیرفتن مذاکره با‌ آمریکا» را «‌تسلیم‌شدن در مقابل بازی ترامپ» می‌داند و در ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا می‌گوید: «اگر ما امروز خودمان با آمریکایی‌ها درباره مسائل کشور و خاورمیانه و منطقه گفتگو نداشته باشیم، این گفتگو را روس‌ها پیدا و پنهان انجام می‌دهند و ما باید غیرمستقیم از طریق دوستمان روسیه حرفهای آمریکا را بپذیریم و به آن عمل کنیم. در شرایطی که آنها ماجرا را به سمت بحران می‌برند و فشار بر مردم ایران را افزایش می‌دهند پیشنهاد مذاکره مستقیم می‌تواند برای ما فرصت ایجاد کند».(سایت اعتماد آنلاین ۳۱خرداد ۹۷)

مهدی مطهرنیا، یکی از کارشناسان رژیم، ضمن ابراز افسوس از این‌که «در ۴دهه گذشته تقابل با آمریکا هزینه‌های زیادی بر کشور تحمیل کرده است» و هراس از این‌که اکنون هم موج تازه‌یی از تحریم‌ها در راه است، تقابل میان حاکمیت آخوندی و آمریکا در شرایط حاضر را به مصلحت نمی‌داند و توصیه می‌کند «ما باید چارچوبی اصولی برای حل مسائل‌مان با آمریکا تدوین کنیم. ما برای مذاکره با آمریکا قبل از هر چیز باید در داخل به یک نقطه مشترک برسیم و مسئولیت تمام و کمال سیاست خارجی را مشخص کنیم در این صورت مذاکره با آمریکا می‌تواند راهگشا باشد».(سایت برنا ۱تیر ۹۷)

و...

بسیار واضح است که پشت جنجال رابطه با آمریکا اگر تمامیت دولت روحانی قرار نداشته باشد، لااقل بخشی و یا عناصری از آن دخالت دارند که عناصر وابسته به باند روحانی،‌ این چنین پشت مذاکره را گرفته و از روزی که این نامه منشتر شده است، مستمر و پیگیر در باب ضرورت مذاکره موضعگیری و اظهارنظر می‌کنند و حملات باند رقیب و یا حتی مخالفت‌خوانی‌های مهره‌های دولت روحانی آن را به عقب‌نشینی وادار نکرده است.

 

سابقه روحانی در دفاع از مذاکره با آمریکا

سالها پیش از این‌که این موج مذاکره‌جویی با آمریکا راه بیفتد خود آخوند حسن روحانی در سال ۹۲ در جریان تبلیغات خیمه‌شب‌بازی انتخابات ریاست‌جمهوری در خصوص مذاکره با آمریکا گفت: «مذاکره با آمریکا امکانپذیر و شدنی است، هر چند معتقدیم مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست، چرا که اروپایی‌ها به‌دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. به هر حال آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، بستن با کدخدا راحت‌تر است».(خبرگزاری تسنیم ۲۳اردیبهشت ۹۷)

روحانی هم‌چنین در ۲۴مرداد ۹۶ در مجلس ارتجاع و هنگام دفاع از ظریف خطاب به نمایندگان مجلس گفت: «تکلیف ما را روشن کنید؛ اگر می‌خواهید تمام تحریمها را با جهان حل کنیم به ما اجازه دهید در کمال جدیت و قدرت با آنها مذاکره کنیم و به موفقیت دست پیدا کنیم».(خبرگزاری ایرنا ۲۴مرداد ۹۶)

بنابراین نامه‌پراکنی عناصر حاشیه‌‌یی و حمایت از آن توسط عناصر وابسته به باند روحانی نمی‌تواند با تمایلات مذاکره‌جویانه در دولت آخوند حسن روحانی بی‌ارتباط باشد.

 

بهایی که ولی‌فقیه باید برای مذاکره با آمریکا بپردازد

اما نه نویسندگان نامه و نه هیچ‌یک از مهر‌های وابسته به باند روحانی و باند موسوم به اصلاح‌طلب که تمام‌عیار از مذاکره مستقیم با آمریکا دفاع می‌کنند، به بهایی که حاکمیت باید برای مذاکره مستقیم با آمریکا بپردازد اشاره‌یی نمی‌کنند.

واقعیت این است که اولین پرداختی که رژیم باید بکند، دست‌کشیدن از مطامعش در منطقه و دست‌کشیدن از برنامه موشکی است. به‌گفته جانشین سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی این به‌مثابه «عقب‌نشینی از خاکریز اول یعنی ازدست‌دادن همه چیز است و این قاعده نبرد با دشمن است».

خاکریزی که در آن حکومت منحوس ولایت فقیه دهها سال است که بسیاری از منابع و ثروتهای مردم ایران را در تنور مطامع توسعه‌طلبانه در این خاکریز ریخته است تا نظامش حفظ شود.

عقب‌نشینی از این خاکریز هم‌چنان که پاسدار سلامی به آن اذعان می‌کند یعنی «ازدست‌دادن همه چیز نظام» است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7f696b9b-f6be-452e-aae7-96d9ab302621"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات