ای که میچکد زپنجهٔ تو خون تخت تو نگون
شیوهٔ تو قتلعام خلق
بگیر، ببند، بکش خشـم و کین توده کن فزون
دژخیـم خلـق، جـلاد قـرن
بگیر، ببند، بکش گور خود کنی به دست خود
دستگیری فعالان کارگری، پفی عبث بر آتش گرگرفته قیام
علی خامنهای در هراس از سرایت آتش قیام کارگران فولاد اهواز به دیگر نقاط ایران و دیگر اقشار محروم و به جان آمده، سرانجام فرمان دستگیری و سرکوب صادر کرد. ولیفقیه نظام ـ که با داشتن ثروتهای میلیاردی، دجالانه پز مستضعفپناهی میگیرد و برای فقرا اشک تمساح میریزد ـ در رویارویی با کارگران زحمتکش ناچار شد لفاظی و وعده و وعید فریبکارانه را به کناری بگذارد و با لشگرکشی توسط نیروهای انتظامی و گارد ویژه، سپاه و ارتش تحتامر، به آخرین راه چارهٔ نظامش یعنی سرکوب و باز هم سرکوب متوسل شود.
علی خامنهای نشان داد آنجا که مافیا و بیت رهبری نشانه میرود و خطر گسترش قیام در کار است، حنای دجالیت دیگر رنگی ندارد و باید به اقدامات دیگر روی بیاورد.
خلیفهٔ ارتجاع با فرستادن یکی از ژنرال ـ پاسدارهایش به میان کارگران عاصی و قیامآفرین، آنها را باز هم تهدید به دستگیری و سرکوب کرد. کارگران پیشتر به درستی شعار داده بودند:
«دولت، مافیا، پیوندتان مبارک!».
این دستگیریها بهصورت گویا بیانگر آن است که «بخش خصوصی» و به تعبیر کارگران «مافیا» جز بیت خامنهای و کلاندزدان وابسته به آن نیست. نیروی انتظامی و سایر ارگانهای سرکوب نیز ابزار دفاع از این مافیا و اعمال قهر آن علیه کارگران محروم و بهپاخاسته هستند.
علی خامنهای با سگان زنجیریاش در حالی به کارگران زحمتکش فولاد اهواز یورش برد که آنان ۳۸روز متوالی در اعتصاب بودند. ۲۴روز از این اعتصاب با تجمع و راهپیمایی در خیابانهای اهواز همراه بود. آنها خواهان حقوق به تعویق افتادهٔ خود و تعیینتکلیف وضعیت صنعت فولاد اهواز یعنی تنها منبع درآمد و زندگی پرمشقتشان بودند.
نظام ولایت فقیه با دستگیری آنان این پیام را به مردم ایران و نیز جهانیان داد که اولویت اول و آخر او نه نان شب محرومان که باز «امنیت نظام!»، این اسم مستعار سرکوب و صدور تروریسم است.
دستگیری و سرکوب نشانهٔ ضعف حکومت است یا قوت آن؟
در دستگیری کارگران فولاد اهواز حکومت آخوندی جرأت نکرد حین تظاهرات کارگران به اعمال قهر رو بیاورد و به شیوهای بزدلانه به دستگیری شبانه اقدام کرد. این تغییر تاکتیک دلیلی جز وحشت از مقاومت جمعی کارگران و گسترش قیام به دیگر نقاط ملتهب ایران ندارد. علی خامنهای خوب میداند اگر در روز روشن و هنگامی که کارگران در خیابان در حال شعار دادن هستند اقدام به سرکوب عریان تظاهرات نماید، عواقب آن قابل پیشبینی نیست. دستگیری شبانه و هجوم به تکتک خانههای کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، با هدف ایجاد هراس در دل خانوادهها و فرزندان کارگران، دقیقاً وحشت حکومت را بازتاب میکند. این بازداشتها بدون ارائهٔ حکم بازداشت و با شیوههای مافیایی صورت گرفته است.
اسامی کارگران دستگیرشده
بر اساس اطلاعیهٔ ۲۷آذر اتحادیهٔ آزاد کارگران ایران اسامی کارگران دستگیر شده عبارت است از:
«میثم علی قنواتی - عیسی مرعی- امین علوانی - مرتضی اکبریان - طارق خلفی - مسعود عفری - جعفر سبحانی -مصطفی عبیات -غریب حویزاوی - کریم سیاحی - حامد باصری - حافظ کنعانی - حامد جودکی - حسین داودی - کاظم حیدری - یاسر ابراهیمیان - مجید جنادله - کوروش اسماعیلی - علی عقبا - محسن بلوطی - محمد پورحسن - محسن بهبهانی - سید حبیب طباطبایی - جاسم رومزی - علی اتمامی - سید علی جوادپور - جواد غلامی - عبدالرضا دستی - سید احمد سید نور - فریبرز شیخ رباط - احسان یوسفی - بهزاد علیخانی- احمد باوی - آرش محمدپور - میثم آل مهدی - سید مصطفی موسوی - سید مجید موسوی - امیر دهقان - مجید جلالی - حسین عساکره - بهزاد شهبازی».
از این تعداد، سید حبیب طباطبایی با همت و پیگیری دوستان و خانوادهاش از چنگ دژخیمان رهایی یافت».
نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد!
دستگیری و تهدید زحمتکشان به جرم دفاع از حقوقشان نه تنها باعث فرونشاندن اعتراضات نمیشود، بلکه آنها را وارد مدارهای دیگری از رادیکالیسم میکند. تجربه سایر انقلابها و نیز تجربه انقلاب ضدسلطنتی پیش روی ماست. شاه با هر گام سرکوب با رادیکالیسم بیشتری مواجه شد و قدم به قدم ناچار به عقبنشینی گردید. کارگران فولاد اهواز نیز پیشاپیش شعار داده بودند: «نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد!»؛ و پس از دستگیریها نیز شعار دادند:
دزدها بیرونند، کارگران زندانند!
برادرم زندانه، منم کف خیابون!
کارگر زندانی، آزاد باید گردد!»
کریم سیاحی، یکی از نمایندگان کارگران، یک روز قبل از بازداشت خود، در یک تجمع خیابانی به آنان گفت:
«تهدیدتان کردند نترسید، اگر گفتند زندانتان میکنند باز هم نترسید، اگر گفتند اعدامتان میکنند باز هم نترسید. چون برای حقت آمدی و حرف حقت را زدی. هیچکس نمیتواند جلودار شما باشد. کارگر قدرتت از همه بالاتر است، هیچکس نمیتواند جلودار تو باشد، هیهات مناالذله».
موج حمایت و همبستگی برای آزادی کارگران
پس از این دستگیریهای خودسرانه و وحشتآلود و سپس لشگرکشی برای بستن معابر و خیابانها از ترس قیام، علی خامنهای انتظار داشت دیگر حرکتی صورت نگیرد اما تظاهرات روز سهشنبه ۲۷آذر ۹۷ به او فهماند که سودایی خام در سر پخته است و هنوز درک درستی از مرحله قیام و آستانهٔ تحمل جامعه ایران ندارد. تا همینجا حسابی قافیه را باخته و کارگران فولاد اهواز را کانون قلبها و ضمیرهای مردم ایران قرار داده است.
در نخستین موج همبستگی گروه «حمایت از معلمین دربند» متشکل از فرهنگیان کشور و جمعی از ایرانیان آزاده، گروه نفتگران متحد خوزستان، گروه دانشجویان خوزستان، اتحادیه تشکلهای کامیونداران و رانندگان سراسر ایران این دستگیریهای گسترده را محکوم کرده خواهان آزادی بلادرنگ کارگران دستگیرشده گروه ملی صنعتی فولا اهواز شدند.
بیشتر بخوانید:
کارگران فولاد اهواز، کاوههای قیامآفرین (۱)
کارگران فولاد اهواز، کاوههای قیامآفرین (۲)
کارگران فولاد اهواز، کاوههای قیامآفرین (۳)
بیانیهٔ اتحادیهٔ تشکلهای کامیونداران و رانندگان سراسر ایران در حمایت از کارگران فولاد اهواز
همچنین طی یک اقدام تحسینبرانگیز، در روز سهشنبه ۲۷آذر ۹۷ کارگران شرکت آریان فولاد بوئین زهرا در حمایت از کارگران فولاد اهواز مقابل فرمانداری این شهرستان تجمع کردند.
تجمع کارگران شرکت آریان فولاد بوئین زهرا در حمایت از کارگران فولاد اهواز
روز چهارشنبه ۲۸آذر شبکههای اجتماعی خبر دادند که رژیم آخوندی در وحشت از گسترش هر چه بیشتر واکنشهای اجتماعی نسبت به دستگیری کارگران فولاد اهواز، با گرفتن وثیقههای سنگین ۱۱تن از کارگران دستگیرشده را آزاد کرده است. طبعاً همانگونه که در اطلاعیهٔ اتحادیهٔ کارگران آزاد ایران آمده است: کارگران قهرمان فولاد اهواز و سایر زحمتکشان «جز زنجیرهایشان چیزی برای از دست دادن ندارند». زندگی در زیر نعلین و سرنیزه آخوندها چیزی جز بردگی، فقر، فلاکت، کلیهفروشی و مرگ تدریجی نیست و اعتراض، اعتصاب و قیام تا سرنگونی این نظام مافیایی ادامه خواهد داشت.
اگر ضحاک توانست کاوهٔ آهنگر را از شوراندن خلق و سرنگون کردن خود بازدارد، علی خامنهای و باندهای مافیایی و سرکوبگران او نیز خواهند توانست.
دستگیری و زندان جز به انگیزه و عزم قیامآوران نخواهد افزود و تنها کارکرد آن رادیکال کردن اعتراضات است.
«ای که میچکد ز پنجهٔ تو خون تخت تو نگون
شیوهٔ تو قتلعام خلق
بگیر، ببند، بکش خشـم و کین توده کن فزون
دژخیـم خلـق، جـلاد قـرن
بگیر، ببند، بکش گور خود کنی به دست خود».