خیابانها شلوغ است. فرق نمیکند نام کدام خیابان را بخوانی یا نام کدام شهر را برشماری. تهران، کرج، اصفهان و... . در هرجا که فریاد آزادی برپاست صدای زنی خیابان را از عطر شجاعت پر کرده است. برایشان مهم نیست که جثههایشان با غولهای بیشاخ و دمی به اسم نیروهای انتظامی یا بسیج یا سپاه یا خفاشهای لباسشخصی برابری میکند یا نه برای آنها فقط یک چیز مهم است آزادی! و برای رسیدن به آن هر بهایی را میپردازند. این را میتوان از عکسها و نامهایی که در برگ زرین تاریخ ایران از شاهدان و گواهان یعنی شهیدان قیام راه آزادی نقش بسته دید و حس کرد. آنها در کنار دیگر مردمان برخروشیده در سراسر ایران ایستادهاند و همه تهمتهای ناروا به زن ایرانی را درهمشکستهاند.
دنیا تحسینشان میکند اما آنها برای بر سر زبان افتادن به خیابان نیامدند بلکه تراکمی از خشم و بغضهای فروخوردهاند که سر باز کرده. همه از امواج طوفانی خشمشان که موج پشت موج در خیابان میغلطد در شگفت هستند اما آنها یکشبه خلق نشدهاند ریشهیی عمیق در تاریخ ۱۲۰ساله ایران برای آزادی دارند. بارها و بارها فریاد کردند چه در قالب دلیری بینام در پشت دیوارهای سرد و خموش زندان و یا واحدهای مسکونی زندان قزلحصار که خاصه برای درهمشکستن آنان توسط افکار پلید ولایت ساخته شده بود و چه در ارادهٔ رزمنده مادری داغدار که ناگزیر بود پیکر فرزند برومندش را پس از اعدام با دستهای خود در حیاط خانه به خاک بسپارد زیرا که حتی مزار هم برای آنان ممنوع بود، و چه در تجسم نامهایی که هرگز در تاریخ خوانده نشدند و کسی ندانست که کیستند و چه... .
این زنان مطالبهیی ندارند، برای برهمزدن تمامیت جنایت و نفرت و پلیدی پا به خیابان گذاشتند.
کسانی آنان را تولدی نو میشمارند که این نادیده گرفتن مسیری است که با هفت کفش و کلاه خونین و آهنین آن را در همه این سالیان طی کردهاند. آخر این نه تولدی نو که گوهری است آبدیده در مسیری سخت و بغرنج و سنگین از انقلاب مشروطه تا جنبش مقاومت سراسری مردم ایران. جنبشی که طی این ۴۳سال به شاخساری بالابلند بالغ شده است این زنان هستند که در طلب آزادی جادهها را میسازند و به جلو حرکت میکنند. جنبش آنها تصاحب کردنی نیست بلکه آنها خود صاحب این انقلابند. مادران آزادی و زنان انقلاب.
ژرفاندیشی که زلالی قلبش گواه آینده بود در ۲۶سال پیش گفته بود: «شما هر چه از تحقیر و ستم و سرکوب و شکنجه و کشتار که در چنته داشتید، علیه زن ایرانی بهکار گرفتید، اما مطمئن باشید که ضربه مهلک را از همان جایی خواهید خورد که اصلاً بهحسابش نمیآورید و ماهیت ارتجاعیتان اجازه نمیدهد که آن را بهحساب آورید؛ مطمئن باشید که بهدست همین زنان آگاه و آزاد و رها بساط ستم شما در همه جا برچیده خواهد شد. دوران فریبکاری در لباس مذهب، دیگر گذشته است»(مریم رجوی ۱۳۷۵).
فریوار
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است