شب یلدا یا همان شب چلهٔ خودمان یکی از کهنترین و زیباترین آیینهای ایرانی است که طی آن برای خانوادهها فرصتی برای دورهمی و شبنشینی فراهم میآید تا بلندترین شب سال را جشن بگیرند و آن را نشانهای از حتمیت فرا رسیدن صبح روشنایی و گرما و بهار و سرسبزی بدانند.
اما چه میشود کرد که تحت حاکمیت ضدفرهنگ آخوندی برگزاری این شب هم بهمرور، هر چه کمرنگتر و بیرنگتر میشود. پدران، زنان سرپرست خانوار و نانآوران خانوارهای محروم مجبورند با حداقل خرید، این شب را سپری کنند چرا که دیگر توان خرید سادهترین اقلام یلدایی مثل میوه، شیرینی، آجیل و... را نیز ندارند.
شب یلدای قسطی!
اگر تاکنون رهاورد صد سال حاکمیت شیخ و شاه برای مردم ایران، خریدن خانهٔ قسطی، ماشین قسطی، لوازم خانه قسطی و... بوده است، این روزها برای سفرهٔ شب یلدا هم باید قرض کرد و جایی را پیدا کرد که شاید مواد قسطی به خریدارها بدهد.
یک نشریه حکومتی در این باره نوشته است: «بخشی از مردم نیز با توجه به تورم بالا و کاهش قدرت خرید سعی میکنند با خریدهای قسطی هر طور شده جشنی کوچک را در کنار خانوادههای خود داشته باشند» (افکارنیوز، ۲۱ آذر ۱۳۰۴)
البته این موضوع خیلی عجیبی نیست و در مملکتی که «نان» هم قسطی شود زیر سقف آن هر چیز ممکن است، ولی بههرحال یک لکهٔ ننگ دیگر به کارنامهٔ سیاه حاکمیت آخوندی اضافه میشود.
سبد یلدایی میلیونی!
افزایش قیمتها در شب یلدا، تنها بخشی از معضلات اقتصادی گستردهیی است که مردم ایران با آن دستوپنجه نرم میکنند. قیمت آجیل، هندوانه، انار و سایر ملزومات این شب، در بسیاری از شهرها به حدی بالا رفته که دیگر میلیونرها هم برای برگزاری یک مراسم ساده در شب یلدا با مشکل مواجهند.
طبق برآورد رسانههای رژیم، هزینهٔ «یک سبد یلدایی این روزها حدود دو تا چهار میلیون آب میخورد و این شکاف قیمتی حاکی از تأثیر تورم و گرانی بیحد و مرز میوهها بر سنتهای دیرینه است، طوریکه سفره یلدایی مردم تنگتر شده و تلاش میکنند این شب را با هزینههای کمتری از سر بگذرانند» (تجارتنیوز، ۲۵ آذر ۱۴۰۳)
شاید این اعداد برای ایرانیان عادی شده باشد ولی بد نیست که این اعداد حدودی را،
اولاً با یک سبد یلدایی در چند سال قبل مثلاً سال ۱۳۹۶ مقایسه کرد. آن موقع طبق تخمین رسانههای رژیم «خرید یک سبد یلدایی، چیزی حدود ۱۲۰هزار تومان تمام» میشد، یعنی طی همین چند سال قیمتها از حدود بیست برابر هم تجاوز کرده است!
ثانیاً میتوان هزینهٔ شب یلدا را با مقدار یارانهای که اقشار آسیبپذیر جامعه دریافت میکنند سنجید. میزان یارانهٔ دولت به یک خانوار چهارنفره طبق دهکهای مختلف بین یک میلیون و دویست هزار تومان تا یک میلیون و ششصد هزار تومان برای یک ماه است که در هر حال از هزینهٔ یک شب یلدا کمتر است.
ثالثاً اگر هزینهٔ این سبد را با حقوق یک کارگر یا یک بازنشسته مقایسه کنیم، نتیجه این میشود که برای یک شب یلدا باید هزینهٔ یکسوم تا یک چهارم حقوق ماه هزینه شود. تازه آن هم در صورتی است که این شب یلدا بدون مهمانی و دعوت برگزار شود، چیزی که برای اقشاری مثل بازنشستگان که بزرگان خانوادهها محسوب میشوند و همه از آنها انتظار دارند بسیار سخت است. در ضمن هزینههای یک شام معمولی و یک زرشکپلوی ساده و... را نیز باید جداگانه حساب کرد.
دربارهٔ بیکاران، مستأجران، حاشیهنشینها و بقیه هم که اصلاً جای گفتگویی نیست و موضوع مهم برای آنها نه آجیل شب یلدا که موضوع نان شب و مرگ و زندگی است.
پایان شب سیه سیپد است،
گرانی شب یلدا، بخشی از بحران اقتصادی گستردهیی است که مردم ایران با آن روبهرو هستند. این بحران، نتیجه سیاستهای ظالمانه و ضدملی رژیمی است که منافع خود را بر رفاه مردم ترجیح میدهد. در سایتها و اخبار همین روزها انبوه تبلیغات دیده میشود که آقازادههای حکومتی برای تزیینات هندوانه شب یلدایشان چه ریخت و پاشها که نمیکنند!
مردم ایران فراموش نکردهاند که رژیم در بودجهبندی برای حقوق نفرات مجلس خودش برای هزینهٔ آجیل شب یلدا هم، ارقام کلانی در نظر گرفته بود.
اما همانگونه که یلدا، نویدبخش طلوع خورشید و پایان تاریکی است، امید به تغییر نیز در دل مردم ایران زنده است.
قطعا شب یلدای حاکمیت آخوندی بهزودی به صبح آزادی تغییر خواهد کرد. شب میرود و روسیاهی به زغال میماند. مردم ایران حتی با یک سفره ساده هم شده این روز و این شب را جشن خواهند گرفت و از این سنت باستانی حفاظت خواهند کرد، اما کینه آنها از نکبت و ظلمت آخوندی، در هر مناسبتی بیشتر میشود. این کینه، آتش زیر خاکستری است که دیر یا زود شعلهور خواهد شد و بساط ظلم و تباهی را بر خواهد چید.
در طلوع آزادی، دیگر خبری از شبهای تیرهٔ فقر و سرکوب نخواهد بود و یلدا، دوباره به جشن همبستگی و شادی مردم تبدیل خواهد شد.