در یک رویداد نادر، مجلس سنای آمریکا در ۴اردیبهشت ۱۴۰۳ لایحهٔ مک کال به نام «صلح از طریق قدرت در قرن بیست و یکم» همراه با سه لایحهٔ کمکهای خارجی بهعنوان یک بستهٔ واحد امنیت ملی با ۷۹ رأی موافق در مقابل ۱۸ رأی مخالف تصویب کرد. این لایحه با اختلاف یکروزه، به امضای بایدن، رئیسجمهور آمریکا رسید و از این به بعد بهعنوان «قانون» قابل اجرا خواهد بود.
لایحهٔ مک کال ۱۵ بخش دارد که ۶بخش آن علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران است. این لایحه در اول اردیبهشت در مجلس نمایندگان با ۳۶۱ رأی موافق در برابر ۵۷ رأی مخالف به تصویب رسیده بود.
لایحههای مربوط به ایران
لایحههای مربوط به ایران عبارتند از:
لایحه «حفاظت از نفت رژیم ایران را متوقف کنید» (لایحه شیپ)
لایحه «مقابله با صادرات گسترده موشکی رژیم ایران» (لایحه مبارزه با جنایت)
لایحه «اعمال تحریم علیه ولیفقیه و رئیسجمهور ایران و دفاتر متعلق به آنها بهخاطر نقض حقوقبشر و حمایت از تروریسم» (لایحه مهسا) با اشاره به عضویت رئیسی در هیأت مرگ در قتلعام ۱۳۶۷
لایحه «نه به تکنولوژی برای ترور»
لایحه «رهبران رژیم ایران را مورد مؤاخده قرار دهید»
لایحه «تحریم مؤسسات مالی خارجی در ارتباط با خرید نفت و تولیدات نفتی و محمولههای ناشناس از ایران»
لایحه «تحریم مؤسسات مالی خارجی در ارتباط با خرید نفت و تولیدات نفتی و پهپاد از ایران»
مسدود کردن گریزگاهها
تا قبل از تصویب و به قانون تبدیلشدن این لایحهها، فاشیسم دینی با استفاده از شکافها و گریزگاههای ایجاد شده از جانب مماشاتگران، میتوانست تحریمها را دور بزند، نفت ایران را به حراج بگذارد و از این طریق ارز مورد نیاز خود را برای ساخت تسلیحات کشتار جمعی و نیز پروار کردن نیروهای نیابتی تأمین نماید. بهدلیل این منافذ و شکافها قادر بود برای مزدورانش سلاح، مهمات و قطعات موشک و پهپاد بفرستد و بهطور متقابل قطعات مورد نیاز موشک و پهپاد خود را خریداری نماید.
این قانون، علاوه بر تحریم خامنهای، رئیسی و دفاتر آنها، جریان صدور نفت و نیز موشک و پهپاد را با اختلال مواجه میسازد و مؤسسات خارجی دستاندرکار این تجارت کثیف را تحریم میکند. کشتیها، بندرها و پالایشگاههای مورد استفاده برای فرآوری و ارسال نفت خام وارده از ایران نیز شامل این تحریم خواهند شد.
گامهای پیشین
قانون مهسا در یک نگاه کلی از این بابت حائز اهمیت است که یک مانع جدی بر سر راه سیاست مماشات و مماشاتگران خواهد بود و حلقهٔ انزوا را بر گرداگرد فاشیسم دینی تنگتر خواهد کرد.
سیاست کثیف مماشات در ۴ دهه گذشته همواره حامی عقبماندهترین و ارتجاعیترین حکومت فاشیستی در ایران بوده و مانع از تغییرات رادیکال و روند دموکراتیک در ایران شده است. این سیاست در دوران ریاستجمهوری علیاکبر هاشمی رفسنجانی، شایعهٔ مدرهنمایی بخشی از حاکمیت را بر سر زبانها انداخت. در دوران محمد خاتمی، بر روی سراب اصلاحات قلابی پل بست. برای نشان دادن ژست حسننیت به این آخوند عباشکلاتی، مجاهدین و شورای ملی مقاومت را در لیستهای تروریستی قرار داد. در جنگ خلیج و سپس جنگ اشغال عراق از جانب آمریکا، برای آخوندها فرجهٔ بقا خرید. به بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش پرداخت.
با در نظر گرفتن آنچه گفتیم تصویب قانون مهسا یک پیروزی مهم برای مردم و مقاومت ایران است. رسیدن به چنین نقطهیی محصول گامهای کمی طیشده از جانب دوستان ایران آزاد در پارلمانهای مختلف است؛ گامهایی که برای برداشتن هر کدام از آنها، یاران و هواداران مقاومت ایران رنجها متحمل شده و خوندلها خوردهاند.
یادآوری میکنیم که پیش از تصویب قانون مهسا، دوستان ایران آزاد چند قطعنامه را در مجلس نمایندگان آمریکا بهتصویب رساندهاند. از جمله میتوان به قطعنامههای ۱۰۰ و ۱۱۴۸ اشاره کرد که در آنها با صراحت به برنامهٔ ۱۰مادهیی مریم رجوی و یک جمهوری دموکراتیک برای آینده ایران تأکید شده است.
بنمایه و نقطه عزیمت قطعنامهها
همچنان که در مقاطع مختلف خاطرنشان کردهایم، آنچه مقاومت ایران توانسته طی ۴دهه بهدست بیاورد، ثمرهٔ یک دیپلماسی انقلابی است. ابتدا افکار عمومی مردم کشورهای اروپا و آمریکا را با جانفشانی و کار طاقتفرسای کادرهایش فتح کرده و سپس موفق شده از طریق آنها راه به قلب و ذهن نمایندگانشان ببرد.
در این حمایتها، مقاومت ایران و در کانون آن، سازمان مجاهدین خلق ایران، هیچگاه از اصول و پرنسیبهای انقلابی خود کوتاه نیامده و بهجای امتیازدهی از منافع مردم ایران، افکار بینالمللی را در راستای یک ایران آزاد و دموکراتیک بسیج نموده است.
بنمایه و نقطه عزیمت این حمایت، وجود مقاومتی ریشهدار است که خون ۱۲۰۰۰۰ شهید راه آزادی را در پشت خود دارد و مردمی را نمایندگی میکند که با انقلاب ۵۷ سلطنت شاهنشاهی را سرنگون کردهاند و در چند قیام سراسری ارادهٔ خود را برای براندازی سلطنت مطلقهٔ فقیه به ثبوت رساندهاند.
این ارادهٔ خستگیناپذیر بیگمان شیخ را نیز به سرنوشت شاه دچار خواهد ساخت.