سهشنبه ۱۹بهمن، هتل کوبورگ میزبان ادامهٔ دور هشتم مذاکرات وین خواهد بود. مذاکراتی که ۱۰ماه از آن میگذرد اما تا این لحظه نه از احیای برجام خبری بوده، نه از لغو تحریمها. فراتر از آن، مواضعی که از دو طرف دیده و شنیده میشود، آمیختهای از مواضع ضد و نقیض و مبهم است.
در دولت آمریکا رابرت مالی میگوید «بایدن همچنان مایل است که مذاکرات وین پیش برود» (۱۷بهمن)، اما همزمان میگوید «با روند کنونی بهزودی به نقطهای میرسیم که تلاش برای احیای برجام مانند احیای یک جنازه خواهد بود». اکونومیست از قول «یک منبع» مینویسد «مذاکرات وین هرگز تا این حد بهشکست نزدیک نبوده»، اما همزمان میافزاید «مقامات آمریکا بهصورت قابل توجهی از چشمانداز دستیابی بهتوافق، خوشحال هستند!» (۱۷بهمن).
در رژیم هم بر سر موضوع مذاکرات مواضعی سراپا متناقض میگیرند. امیر عبداللهیان، وزیر خارجهٔ رژیم از پیشرفت مذاکرات حرف میزند و نسبت به آن ابراز رضایت میکند؛ همزمان شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت نظام میگوید «توافقی که طی آن تحریمهای شکلدهندهٔ فشار حداکثری رفع نشود... نمیتواند مبنای توافق خوب باشد» (۱۸بهمن).
وقتی هم آمریکا معافیت برخی تحریمها را بر میگرداند، یکطرف در رژیم «کار آمریکاییها را حسن نیت» میداند و آن را «گامی ضروری برای بازگشت به برجام و هموار کردن مسیر توافق» مینامد (فرجی راد-سفیر پیشین رژیم در نروژ و مجارستان-روزنامهٔ اعتماد-۱۸بهمن)؛ اما طرف دیگر آن را «آبنبات چوبی آمریکایی!» نامیده و میگوید «معافیتهای تحریمی» تنها «فریب تبلیغاتی آمریکا» است (عصر ایرانیان-۱۸بهمن).
اما چرا پس از این مدت طولانی مذاکره، وضعیت در دو طرف (رژیم و آمریکا) اینگونه است؟
کافیست به سال۹۲ بازگردیم که خامنهای پس از تحریمهای نفتی و بانکی (بهمن ۱۳۹۰) بهصراحت از «نرمش قهرمانانه» حرف زد و بهرغم نقزدنهای دلواپسان، پای امضای برجام رفت. طرف آمریکایی و اروپایی هم بیدردسر امتیازهای کلان در برجام گنجاند و توافق را با رژیم امضا کرد. اکنون همان معماران برجام دوباره در کاخسفید هستند، اما شرایط آنقدر متحول شده که نمیتوانند کوچکترین امتیازی بهرژیم بدهند.
در طرف رژیم هم همان خامنهای است و سایر کارگزاران نظام. اما این بار خامنهای نه میتواند بهصراحت از نرمش قهرمانانهٔ دیگری بگوید، نه از چپ کردن میز مذاکرات میتواند حرفی بزند.
علت این وضعیت، بردارهای فشار سنگینی است که هم در آمریکا و هم در رژیم عمل میکند.
در آمریکا از یکسو کنگره است که حتی وقتی حرف کمترین امتیازی بهرژیم مطرح میشود، هم حزبیهای دولت، مانند سناتور منندز، رئیس کمیتهٴ روابط خارجی سنا هم در صحن علنی سنا بهشدت در برابر هر گونه امتیاز به رژیم تروریست آخوندی موضع میگیرند. از طرفی کشورهای منطقه و اسراییل هم پیاپی نسبت بههر گونه امتیازی هشدار میدهند.
در رژیم هم وضعیت انفجاری جامعه و تزلزل بیسابقهٔ نظام، آنقدر تشتت و تضاد درونی را افزایش داده که خامنهای نمیتواند تصمیم مشخصی بگیرد. حتی وقتی وزیر خارجهاش از احتمال مذاکرهٔ مستقیم با آمریکا سخن میگوید، کیهان خامنهای به او میتازد که از این غلطها نکند!
اینگونه است که در شرایط کنونی، نه آمریکا میتواند بهسادگی بهرژیم امتیاز دهد؛ نه خامنهای میتواند بدون پرداخت بهای سنگین و خردکننده، تصمیم مشخصی دربارهٔ مذاکرات بگیرد. دوگانهگوییهای هر دو طرف، ناشی از این وضعیت است. این وضعیت بلاتکلیفی در حالیست که برخی ناظران میگویند رژیم تا آخر این هفته باید تصمیم نهایی خود را بگیرد.