شاه، دیکتاتور سلطنت پیشین، پس از اینکه احساس کرد ابر قدرت ایران است، اراده کرد تا احزاب دست سازش منحل شوند و تنها یک حزب به نام رستاخیز تشکیل شود. طبق فرمان او آنها که با استبداد او مخالف بودند، جایشان یا در زندان بود و یا باید پاسپورت میگرفتند و از ایران میرفتند. . فرمایشات اعلیحضرت در اسفند۱۳۵۳ اعلان شد؛ اما چهار سال بعد، خودش مشمول رفتن همیشگی به خارج شد.
داستان وادار کردن مخالفان به رفتن خارج کشور و افزایش فشار برای طاقتفرسا کردن زندگی در قطعه زمین مشاعی بهنام ایران، تمامی ندارد. امروز نیز مردم ایران زیر شدیدترین فشار غیرانسانی سلطنت ولایت فقیه گیر کردهاند و فکر رفتن به هرکجا که بتوان هر روز مواجه با دشنه و تیغ و زندان و اعدام نبود، از ذهنشان خارج نمیشود. آمارهای غیررسمی گواه میلیونها تن از هموطنانی است که از ستم و بیداد، به جای دیگری پناه بردهاند. مشکل مهمتر اینجاست که فاشیسم مذهبی نمیخواهد هیچ ایرانی که نوع دیگری میاندیشد یا سبک زندگی متفاوت و دین و آیین و مذهب دیگری دارد [یا ندارد]؛ و خلاصه هرکس خودی نیست در ایران بماند. رژیم آخوندی نه تنها غیرخودی را تحمل نمیکند بلکه همه اقدامات لازم را برای فراری دادن و مهاجرت و رفتن ایرانیان از کشور را انجام میدهد تا دیگر هیچکس مزاحم این اقلیت مستبد و خونریز و مرتجع برای غارت اموال و سرمایه ملت نگردد. بهقول کارشناسان همین رژیم این نوعی «نسل کشی فرهنگی است». آنها میگویند: «جامعه ایرانی در حال فرو نشست است و روند اضمحلال آغاز شده است».
رصدخانه مهاجرت، بیخانمان شد
پروژه یکدست سازی برای سلطه همهجانبه فاشیسم مذهبی پس از انتصاب آخوند رئیسی شتاب بیشتری گرفت تا هرکس که کوچکترین زاویه و فاصلهای از باند غالب مورد تأیید «آقا» دارد به جای دیگری مهاجرت کند. از باند مغلوب اصلاحاتی تا تکنوکرات و سرمایهگذار و کارآفرین بگیر تا استارت آپیها و دانش بنیانها و پزشکان و پرستاران و دانش آموزان و حتی امروزه کارگران ماهر نظیر سیمکش و نجار و غیر ماهر و کارگری که فقط قوت بازویی دارد...
درسال۱۳۹۷ که یک انجمن دانشگاهی اقدام به رصد و تحقیقات درباره میزان و نوع و علل و دلایل مهاجرت از ایران در دانشگاه شریف نموده بود و قصد تذکر و نصیحت و هشدار به کارگزاران ولایت فقیه داشت، مورد خطاب قرار گرفت که حواسش را جمع کند تا مورد بهرهبرداری «دشمن» قرار نگیرد! تا اینکه همین چند روز پیش حوصله مهاجر فرستادن سر رفت و دکان این محققان بسته گردید!
«بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، با اعلام اینکه «بودجه رصدخانه مهاجرت قطع و حکم تخلیه ساختمان آن صادر شده»، گفت: «۶۷درصد شرکتهای دانش بنیان وارد فرآیند مهاجرت شدند» (خبربان۱۰مرداد۱۴۰۲).
وی تصریح کرده بود در سطح جذب و حفظ سرمایه انسانی مشکلات متعددی وجود دارند و برخی مسئولان بهراحتی اجازه و امکان مهاجرت را برای جوانان و نخبگان ایجاد کردهاند. و حتی «در مسیر فعالیت نخبگان سنگاندازی میشود و «نخبگان و دانشمندان جوان با رفتار و اقدامات خاص به سمت مهاجرت سوق داده میشوند».
بر اساس پیمایش رصدخانه مهاجرت، در میان ایرانیان خارج از کشور در سال۱۴۰۱ تنها ۱۴درصد افراد تصمیم قطعی برای بازگشت به کشور دارند. ۶۲درصد به هیچ عنوان قصد بازگشت به کشور را ندارند و ۲۴درصد نیز تصمیم مشخصی در این خصوص ندارند؛ همچنین بیش از ۹۰درصد آنها به وعدههای حاکمیت در خصوص استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور باور نداشتهاند.
نگاهی به چند آمار
رصد خانه توقیف شده نشان داده بود: «ایرانیان در سه سال اخیر (۲۰۱۹ تا نیمه اول ۲۰۲۲) از دو کشور کانادا و انگلستان بیش از ۲۰۰۰ ویزای استارتاپ، کارآفرینی، سرمایهگذاری یا خوداشتغالی دریافت کردهاند.
- در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ مجموعاً ۱۶۶۱ شرکت با مشارکت اتباع ایرانی در ترکیه تأسیس و در کل ۲۲میلیون و ۱۹۰هزار ۶۳دلار برای ثبت شرکت هزینه شده است.
- تمایل به مهاجرت گروه پزشکان و پرستاران، بیش از ۶۰درصد است. طبق سرشماری سال۲۰۱۸آمریکا ۲۹هزار نفر ایرانی در کل بخش بهداشت و درمان آمریکا فعال بودهاند که ۲۴هزار نفر آنها در مشاغل تخصصی و ۵هزار نفر آنها در مشاغل مراقبتی مشغول به فعالیت بودهاند. در میان آنها هشت هزار نفر پزشک و جراح بودهاند که ۲۶درصد فعالان ایرانی در بخش سلامت آمریکا را تشکیل میدهند.
-تمایل به مهاجرت در میان گروه «کارکنان»، «مدیران میانی» و همچنین «کارآفرینان و مدیران ارشد» از سایر گروهها بالاتر و در تراز ۷۰درصد است. این میل برای گروههای «دانشجویان و فارغالتحصیلان» و «دانشجویان خارجی در ایران» ۶۶درصد است»
همچنین باید به فرار سرمایهها نگاهی کرد: «بانک مرکزی گزارش کرد در بهار۱۴۰۱ حساب سرمایه به بیش از منفی ۱۰میلیارد دلار رسیده است. این بهمعنای خروج سرمایه از کشور است که اکنون با شدت بیشتری انجام میگیرد. مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد فقط در بهار سال۱۴۰۰ بیش از ۶میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. در یک نظرسنجی از ۴۰ کنشگر بزرگ اقتصادی نیمی از این افراد قصد خروج سرمایه از کشور را دارند و حدود یک چهارم آنها نیز اعلام کرده که سرمایه خود را از کشور خارج کردهاند. رئیس اتاق بازرگانی تهران گفته بود که در چهار سال اخیر بیش از ۴۵میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. میزان خروج سرمایه بسیار بیش از این رقم است چرا که بخش قابل توجهی از اقتصاد ایران بهصورت زیرزمینی است» (رویداد۲۴-۲۱دی۱۴۰۱)
این آمار و ارقام فرار نیروی انسانی و سرمایههای مادی و اجتماعی و علمی و... تمامی ندارد. دو سال پیش یک جامعهشناس حکومتی در نقد تشویق به مهاجرت و فراری دادن سرمایههای انسانی و مادی کشور گفته بود: «بنبستهای اجتماعی در حال تبدیلشدن به بنبستهای سیاسی است و عبور از این بنبستها امکانپذیر نیست. امروز جامعه ایرانی در حال فرو نشست است... و در واقع روند اضمحلال تازه آغاز شده است» (اقتصادنیوز۲۴آذر۱۴۰).
البته اضمحلال و فرو نشستی در کار نیست. جامعه با گامهای استوار در مسیر پیشرفت و آزادی پیش میرود و هیچ سد و مانعی قادر نیست جوانان و جامعهٔ ایران را به عقب برگرداند.