کینه مردم نسبت به حاکمیت آخوندی آنچنان است که رسانهها و مهرههای حکومتی هم ناگزیر به اذعان به این واقعیت شدهاند.
نگرانی اصلی آنها این است که خشم متراکم مردمی با یک جرقه شعلهور شود و اتفاقی بیفتد که از نظر آنها نباید بیفتد.
بر پایه این نگرانی است که افرادی از سران هر دو باند هشدار میدهند نباید با دامنزدن به تضادهای درونی بیشازپیش رژیم را تضعیف کرد و زمینه را برای خیزش مردم فراهم کرد.
آخوند هاشم هاشمزاده هریسی، عضو خبرگان، در گفتگو با سایت جماران ۶شهریور ۹۸ ضمن «انتقادات صریح از وضعیت عمومی کشور» اعتراف میکند: «مردم از ما بدشان میآید و از ما ناراضی هستند».
این آخوند با بیان اینکه «گفتمان ما تکفیر است یک صف را از خادمین نظام و یک صف را خائنین میدانیم» به رویکرد حذفی باندها نسبت به باند دیگر انتقاد میکند و به آنها توصیه میکند: «نه تنها گفتمان ما بلکه همهچیزمان باید تغییر کند».
احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، به سردمداران حاکمیت هشدار میدهد: «باید بیاعتمادی جامعه را باور کنیم».
توکلی با تأکید بر شناخت عینی مردم از دجالگری و اسلامپناهی رژیم با اشاره به شعار مردمی «اسلام را پله کردند، مردم را ذله کردند»، اعتراف میکند: «آنها(مردم) وضعیت را میبینند و میفهمند که ما صادق نیستیم و انقلاب و اسلام را پله قرار دادهایم. کثیری از مردم الآن به این نتیجه رسیدهاند که مسئولان برای خودشان جیغوداد میکنند و ماها را سپر بلا قرار دادهاند که به هدفهای خودشان برسند. این شکاف در اعتماد عمومی یکشبه و دوشبه و یکساله و دوساله پدید نیامده. این حاصل استمرار یک سوءعملکرد و سوءرفتار مستمر و ۴۰ساله در سطح مسئولان عالی و بالادست کشور است».(روزنامه ایران ۶مرداد ۹۸)
این هشدار آخوند عضو خبرگان ارتجاع و این عضو مجمع تشخیص آخوندی بیانگر شرایط بحران در درون رژیم و شرایط بحرانی آن با توده مردم بهجان آمده است.
پیش از این نیز رضا صالحی امیری، رئیس کمیته المپیک رژیم، با برشمردن ۱۰گسل بین مردم و حاکمیت اذعان کرد: «گسلها قطعاً حرکت خواهند کرد فقط زمان و مکان آن را نمیدانیم».
واضح است که منظور صالحی امیری از «حرکت گسلها» قیام مردمی است آنچنان که مبنای حرکت گسل را تراکم کینه مردم میداند و در این رابطه میگوید: «جامعه از سطح مسألهدار بودن و نارضایتی عبور کرده و به عصبیت رسیده است».(خبرگزاری ایسنا ۱۶بهمن ۹۸)
اعتراف او بر اساس تجربهاندوزی از قیام دی ۹۶ و مرداد ۹۷ است، اما او جرأت نمیکند بهصراحت به این امر اعتراف کند.
نارضایتی و به بیان دقیقتر نفرت از آنها که روزبهروز گستردهتر و عمیقتر میشود، آنچنان خطرناک است که فروردینماه سال ۹۸ بهمناسبت سالروز انتخابات شورای قلابی شهر، رئیس آن «نارضایتی مردم در شرایط فعلی» را «خطرناکتر از تهدیدهای خارجی» دانست.
این اعترافها بیانگر این ۲واقعیت است که مردم تحقق خواستها و آمالهایشان را در حکومتی مردمسالار میدانند.
آنچنان که در قیامهای دیماه ۹۶ و مردادماه ۹۷ هم در شعارهایشان با شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی، اسلام را پله کردند، دشمن ما همینجاست، مرگ بر اصل ولایت فقیه و...» بر سر سرنگونی رژیم پافشاری کردند.
در اعتراضات مردمی پس از این قیامها نیز مردم به کرات به اینکه دشمن اصلی مردم ایران نظام ولایت فقیه است تأکید کردند.
آنچنان که در مواردی از اعتراضاتشان با اشاره به حاکمیت و ایادی آن در صحنه بهعنوان دشمن مردم ایران شعار «پشت به دشمن، رو به میهن» دادند.
بیدلیل نیست که در ماههای اخیر رسانهها و مهرههای مختلفی اعتراف میکنند مردم از تمامیت رژیم عبور کرده و نگران این هستند که مردم در انتخابات اسفندماه آینده دست رد به سینه هر دو باند و تمامیت آن بزنند.
البته مردمی که آنرا بهرسمیت نمیشناسند و خواهان سرنگونی آن هستند، قطعاً بساط خیمهشببازیهای بهاصطلاح انتخاباتی آن را برهممیزنند و در این رابطه هر چه هشدار داده شود هیچ کارکردی ندارد، جز اینکه ضعف و زبونی آنرا در برابر مردم و انظار جهانیان بیشتر برملا کنند.
نفرت مردم بر پایه سرکوبی است که دههها نظام ولایت فقیه علیه آنها اعمال کرده و بر پایه فقری است که اکثریت مردم را درگیر آن کرده است.
در رابطه با بالاگرفتن اعتراضات مردمی یک مهره حکومتی در روزنامه آرمان ۳شهریور ۹۸ مینویسد: «وقتی این رویکرد مردم از سطح نارضایتی بالاتر برود شرایط جامعه بسیار هولناک و خطرناک خواهد شد».(روزنامه آرمان ۳شهریور ۹۸)
رحمانی فضلی، وزیر کشور روحانی هم هشدار میدهد که نباید غفلت کنیم و «اعتراضات را نبینیم نارضایتی را نبینیم پیشگیری نکنیم پاسخ مناسب ندهیم و فکر بکنیم نه این نیست هر حادثهای میتواند منجر بشود به یک اتفاق بزرگی که ما باید مراقب باشیم».(تلویزیون شبکه یک ۶مرداد ۹۸)
مراقبت از نوعی که رحمانی فضلی میگوید مراقبت از نوع سرکوب مردم است وگر نه رژیم هیچ اهرم مراقبتی در این زمینه ندارد.
اما واقعیت این است که به درجه زیادی سرکوب کارکرد خود را از دست داده است، زیرا اقشار مختلف با اعتراضات خود همهروزه نیروهای سرکوب را را بهچالش میکشند و آنها هم هیچ راه و چارهای برای مقابله با آنها را ندارد.