پاسدار «احمد وحیدی»، وزیر کشور رئیسی در یک بهاصطلاح همایش ترتیبداده شده از سوی سپاه پاسداران گفت: «وقتی میخواهیم سیاستهای اجتماعی را طراحی کنیم به مجتمع انسانی میرسیم، برای این مجتمعها هم باید تعریف داشت. مجتمعهای انسانی هر کدام مختصات خودش را دارد که باید به آنها توجه کرد تا سیاست اجتماعی قابلیت تحقق پیدا کند».
ناگفته پیداست که ترتیبدادن ایننوع «همایش»ها در شرایط کنونی مضمونی جز تدبیراندیشی برای مهار قیام در کوچهها و محلههای شورشی ایران و بهخصوص تهران بزرگ ندارد.
منظور از «مجتمع انسانی» و «تعریف آن» و نیز تحقق «سیاست اجتماعی»، شناسایی محلههای سرخ و قیامخیز و چارهاندیشی در لحظهٔ احساس خطر و به صدا درآمدن آژیر سرنگونی است.
پاسدار احمد وحیدی گمان میکند هنوز در دوران «امام راحل»! قرار دارد و میتواند با طرح جاسوسی همسایه از همسایه، بهناامنسازی مناطق مختلف شهر برای نیروهای انقلابی دست بیازد. او در اجتماع پاسداران میگوید:
«محله اسلامی محلهای است که هر کس به فکر همسایهاش است!» (همان منبع)
«هر کس!» مورد نظر پاسدار وحیدی، پاسداران، بسیجیها و لباس شخصیهایی هستند که کارشان شنود گذاشتن، رصد شبکههای مجازی، پاییدن رفتوآمد مردم با دوربینها برای کشف کانونهای شورشی است.
این همان حرفی است که خمینی در ۲۷مرداد ۱۳۶۰ خطاب به پاسداران مستأصل و وحشی خود گفت:
وقتی اسلام در خطر است همه شما موظفید که با جاسوسی حفظ کنید اسلام را. این حرفهای احمقانهای است که القا میشود جاسوسی که خوب نیست. جاسوسی فاسد خوب نیست اما برای حفظ اسلام و نفوس مسلمین واجب است. دروغ گفتن هم واجب است. شرب خمر هم واجب است» (صحیفهٔ خمینی. ج ۱۵. ص۱۱۶).
برای پاسدار وحیدی و ارباب او، خامنهای بازگشت به دوران امام راحل برای سدبستن در برابر کانونهای شورشی و کارزار سرنگونی، اگر چه یک نیاز حیاتی است ولی یک مالیخولیای فاشیستی ـ توتالیتاریستی بیش نیست. عکس آن ممکن است. در شرایط انفجاری ایران کوچهها و محلههای شهرها و بهخصوص تهران، این بزرگترین شهر شورشی جهان، از آن حاکمیت نیست. قیام سراسری نشان داد که حاکمیت در این مناطق از آن مردم و جوانان شورشی است.
مالیخولیایی به نام ایجاد «محله اسلامی» مربوط به امروز نیست. فاشیسم دینی در رعشهٔ ناشی از خیزش آتشین مردم، درصدد بود که مساجد محلات را به تسخیر در بیاورد و آنها را به پایگاههای جاسوسی و سازماندادن نیروهای سرکوبگر خود تبدیل کند اما در اجرای این طرح فاشیستی ـ توتالیتاریستی ناکام مانده است. این طرح یک واکنش دفاعی هراسان نسبت به چشمانداز شتابان سرنگونی است.
پاسدار حیدر بابا احمدی، سرکردهٔ بسیج مساجد و محلات در گرماگرم قیام سراسری گفته بود:
«پایگاه بسیج یکی از خدماتش ایجاد امنیت برای مردم است. خدمت مؤمنانه، از مأموریتهای اصلی پایگاه است. پایگاههای بسیج در محلهها گشت رضویون دارند. بچههای بسیج در قالب تیمهای چند نفره، امنیت را برقرار میکنند. ما بهدنبال تأمین امنیت مردم پایه هستیم. خود بچهها اهل همان محل هستند. ما نیروی انتظامی و نظامی نمیبریم و خود بچههای بسیجی، امنیت محل خودشان را تأمین میکنند. این راهبرد در پایگاههای ما عملیاتی شده است. همین گشتهای رضویون یکی از این اقدامات است» (جوان آنلاین. ۴آذر ۱۴۰۱).
همانطور که رخدادهای قیام سراسری نشان داد، چنین اقداماتی پیشاپیش شکستخورده است. کوچهها و محلههای ایران با به صدا درآمدن آژیر سرنگونی، مانند روزهای آتشین ۲۱ و ۲۲بهمن در انقلاب ضدسلطنتی، سنگربندی شده و مراکز قدرت و سرکوب را در هم خواهند کوبید.