زندانبان جنایتکار و جاهلی در دهه شصت در برابر اعتراض زندانیان سیاسی که از کمیت و کیفیت پایین غذا شکایت داشتند با لودگی تمام میگفت، میخواهیم ببینیم آیا معده و دستگاه هاضمه در بدن انسان را میشود حذف کرد و نادیده گرفت یا نه؟!...
این روزها هم سرجلاد آخوند رئیسی و دولتش تداوم دهنده همان رویکرد هستند و کاری با زندگی و معیشت مردم ایران کردهاند که یادآور تلخیها و سیاهی همان دوران است. مثالش همین شکستن رکورد قیمت اجناس و مایحتاج ضروری مردم است. گوشت قرمز از کیلویی ۱۷۰هزار تومان هم عبور کرد و جهشهای دیگری هم در راه است. جبراً میزان مصرف آن نیز بهنحو فاجعه باری پایین آمده است. مرکز آمار در گزارش خود مینویسد: «سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران در طول ۱۰سال گذشته به نصف رسیده است ولی این روند کاهش قدرت خرید شهروندان از سال۵۷ ادامه داشته است. میزان مصرف سالانه گوشت قرمز هر خانوار چهارنفره ایرانی از ۵۷ کیلو گرم به ۲۴ کیلو گرم رسیده است. یعنی هر عضو از خانواده در خوشبینانهترین حالت ممکن بهصورت متوسط ماهی ۵۰۰ گرم و روزی ۱۶ گرم گوشت قرمز مصرف میکند» (دنیای اقتصاد۱۰شهریور۱۴۰۰)
انداختن تقصیر گرانی به گردن همدیگر
این فقر و بینوایی در مصرف گوشت هم هزار جور توجیه و فرافکنی در متولیان رژیم آخوندی پرورش داده است که حیرتآور است. علی اصغر ملکی رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی معتقد است دلیل این افزایش قیمت، صادراتی است که در حال انجام است. اما از سوی دیگر مدیر عامل اتحادیه دام سبک بهطور کلی این صحبت ها را رد میکند و میگوید حتی یک رأس دام هم هنوز صادر نکردهایم! «وی نبود هماهنگی بین دستگاههای ذیربط را عامل عدم موفقیت در این زمینه عنوان کرد و افزود: سازمان دامپزشکی، گمرک، معاونت بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی از جمله نهادهای هستند که در فرآیند صادرات نقش دارند و نبود هماهنگی بین این نهادها باعث شده است نتوانیم در این حوزه موفق باشیم با عبور از یک مرحله مسائل دیگری سر باز میکند» (تجارت۱۱دی۱۴۰۰).
بازنشستگان و شاغلین؛ ۸۹درصد فقرای کشور
حالا گیریم که مردم محروم ایران از مصرف گوشت قرمز و سفید و پروتئینهای ضروری برای بقای جانشان بگذرند و اندک دستمزد و حقوقشان را به هزار زخم دیگر بزنند اما آیا باز هم کورسوی نجاتی هست؟ یک اقتصاددان حکومتی در این باره میگوید: «گزارشهای رسمی به ما میگوید ۸۹درصد فقرای ایران را شاغلین سابق تشکیل میدهند. ما در ایران به سمت سقوط بنیه تولید حرکت کردهایم. ببینید چه ذلتی برای دولتها ایجاد کردهاند که سقف آرزوی یک دولت این است که مزد و حقوق کارکنان را تأمین کنند» (تعادل۲دی۱۴۰۰).
فرشاد مومنی اقتصاددان حکومتی در تحلیل چرایی این بحران در هم تنیده در حوزه اقتصاد به مناسبات رانتی و تسلط این شیوه کسب سود و غارت مردم و داراییهایشان تأکید میکند. هنگامی که مناسبات رانتی بر شیوه تولید مولد و واقعی غلبه کرد آنگاه مفت خورها و ربا خورها و رانتخواران از هر افزایش قیمتی ثروتهای افسانهای خلق میکنند و همزمان تمامی مجاری آگاهی بخشی و اطلاعرسانی و توزیع اخبار درست را میبندند.
«در اقتصاد سیاسی ایران هیچ عنصری به اندازه اراده نظام وار در زمینه پنهانکاری یا حذف دادههای کلیدی که امکان نظارتهای تخصصی مدنی را فراهم میکند نمیتواند توضیح دهد که چرا آنقدر بر گستره فساد افزوده میشود. وقتی شما مناسبات را رانتی کردید از طریق سیاستهای تورم زا، تولیدکنندگان را به حاشیه راندید و مفت خوارها را بر صدر نشاندید و نابرابریهای موجه افزایش دادید، بهصورت خودکار این دور باطل فعال میشود و منجر به ضعف بنیه تولیدی و بسترساز تشدید فساد خواهد شد» (اقتصاد پویا۷دی۱۴۰۰).
اقتصاد زیر زمینی؛ تبلور فساد رژیم آخوندی
بهمین خاطر است که برای نشان دادن مناسبات غارتگرانه و پنهان از چشم مردم، شاخصهای تعیینکننده وضعیت فساد سیستمی در عنوان «اقتصاد زیر زمینی»، مستندسازی میشود. تا همگان دست کم به اساسیترین پایههای این مناسبات چپاولگرانه آن هم در چارچوب کشور بزرگی مانند ایران مطلع گردند. تحقیقات نشان میدهد که اندازه بخش اقتصاد زیرزمینی و فعالیتهای این بخش علت بسیاری از نابسامانیهای اقتصـادی است. فساد از جمله نقصانهای نهادی است که توسط بسیاری از متفکرین از اصلیترین دلایل وجود اقتصاد زیرزمینی معرفی شده است.
«طولانیترین دوره بررسی شده جهت اندازهگیری حجم اقتصاد زیرزمینی در ایران، یک دوره ۴۰ساله از سال۱۳۵۳ تا ۱۳۹۲ را در بر میگیرد. طبق این بررسی، حجم اقتصاد زیرزمینی از ۷درصد تولید ناخالص داخلی در سال۱۳۵۳ به ۳۸.۵ درصد در سال۱۳۹۲ بالغ شده است. پیشبینیها نیز حاکی از ادامه روند افزایشی در دوره برنامه ششم (۹۹- ۱۳۹۵) است. یکی از دلایل گسترده شدن اقتصاد زیرزمینی به نابسامانی نهادی در کشور برمیگردد. در یک دولت ناکارآمد که درگیر فساد گسترده است، اعتماد شهروندان به حاکمیت بهشدت کاهش مییابد» (اقتصاد پویا۱۱دی۱۴۰۰).
پدیده جدید «بی آر تی خوابی»
بحرانهای لاعلاج در حکومت آقازادههای آخوند تبار و پاسدار منش، هر روز و هر شب جلوه سیاهتر و حزن انگیز تری به خود میگیرد. پس از پدیدههای عجیب مانند «گورخوابی» و «پشت بام خوابی» در تهران، پدیده دیگری به نام «بی آر تی خوابی» ظهور کرده است.
«بر اساس تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی، شماری از کارتنخوابها و بیخانمانها در پایتخت ایران، برای فرار از سرمای زمستان و در جستوجوی جایی گرم، روی پروژکتورهایی که پای دیوارهای حسینیه ارشاد تهران جاسازی شده است، میخوابند تا از گزند سرما در امان بمانند» (اقتصادپویا ۱۱دی۱۴۰۰).
ایران تنها کشور صدقه بگیر منطقه خاورمیانه
رژیمی که با معیشت و خوراک ضروری و معمول مردم چنان کرده است که تأمین نان و پنیر و آب و سر پناه قیمت گزافی در نقض حرمت ها و کرامت انسانی بگیرد، چطور میتواند با سلامت و بهزیستی میلیونها تن از هموطنانمان، با شیوه جاری و شناخته شدهای در سطح معمول دنیا رفتار کند.
آوازه ممانعت خامنهای از ورود واکسن مؤثر و پذیرفته شده در سطح جامعه جهانی، را دیگر هر کسی شنیده است. جلوگیری از مرگ شتابان هزاران انسان محروم از کمترین خدمات بهداشتی و پزشکی و دارو و درمان هیچ توجیهی جز به بند کشیدن دست و بازوی مردم عاصی و شورشگر در برابر این رژیم ستمگر ندارد تا آنها نتوانند خیمه و خرگاه مستبد خونریز را به زیر بکشند.
در این باره محمدرضا محبوبفر کارشناس حکومتی حوزه سلامت، بهناچار اعترافاتی کرده است است که بهت و تعجب هر خوانندهای را بر میانگیزد. وی میگوید دولت آلمان متعهد شده است که به کشورهای فقیر واکسن کرونا اهدا کند و ایران هم جزو همین کشورهاست!
«ایران هم در کنار کشورهای فقیری مانند: اتیوپی، اوگاندا، افغانستان، موزامبیک، ماداگاسکار، نیجریه، بورکینافاسو، مالی، مالاوی، چاد، زیمبابوه، گینه و رواندا، از آلمان واکسن کرونا دریافت خواهد کرد. واکسن ذکرشده بهعنوان کمک بلاعوض خواهد بود یا بودجه آنها یا دستکم بخشی از آنها از صندوق واکسیناسیون بینالمللی «کوواکس» پرداخت میشود» (اقتصادپویا۱۱دی۱۴۰۰).
این کارشناس حکومتی اضافه میکند که ایران پنجمین کشور دارای نفت و گاز و منابع طبیعی است، اما بهدلیل سیاستهای غالب در کشور، «قادر به ارتباطگیری با شرکتهای واکسنساز معتبر خارجی مانند فایزر و مدرنا نیست و نمیتواند و نمیخواهد با وجود کثرت جمعیت واکسینه نشده در کشور بهعلت اعتماد و اطمینان نداشتن به واکسنهای موجود در سبد واکسیناسیون کشور واکسنهای معتبر خارجی به کشور وارد کند و ترجیح میدهد که بهعنوان تنها کشور صدقه بگیر منطقه مطرح باشد و واکسنهای اهدایی سایر کشورها را برای تزریق به مردم انتخاب کند» (همان)
وی همچنین با تأکید بر اینکه هنوز ایمنی جمعی در کشور پدید نیامده است میگوید: «آمارهای بهداشت و درمان محرمانه و طبقهبندی شده استو اگر این آمارها از این حالت خارج شود مشخص خواهد شد که کشور ایران جزو کشورهایی است که تاکنون پس از پاندمی، بیماری در موج اول خود در سال۱۳۹۸ کنترل نشده است».
وی حتی از عوارض جانبی خطرناک واکسن چینی و روسی که منجر به سکتههای منجر به مرگ شده است خبر میدهد اما آنچه را نمیگوید این است که تا این حکومت ضدبشر و ضدایران بر سرکار است جان و مال و حیثیت مردم ایران به نابودی کشیده میشود تا روزی که جوانان عاصی و شورشی و ارتش گرسنگان و تهیدستان ایرانزمین را از خامنهای و کارگزاران غارتگر و جنایتکارش بازستانند.