یکی از دستآوردهای خلیفهٔ ارتجاع از جنگافروزی، مات و ساکت کردن خواص ناراضی و کشاندن آخوندهای رانده شده به زیر عبای ولایت بود، اما پس از نمایان شدن علائم باخت و گرفتن آتش به خیمه و خرگاه «سر مار»، سر و صدا در درون رژیم بالا گرفته و تا درونیترین لایههای حاکمیت پیش رفته است.
هفتهٔ گذشته، «مجمع مدرسین» حوزه قم طی بیانیهیی اعلام کرد «این مجمع بازگشت اسراییل به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راهحل برونرفت از این بحران میداند».
این موضعگیری- که البته تنها نمونه در درون رژیم نیست- ولولهیی در باند ولایت بهدنبال داشت.
شریعتمداری نیابتی خامنهای در کیهان نوشت: «گروه موسوم به مجمع مدرسین و محققان حوزه علمیه قم بهگونهیی وقاحتآمیز و شرمآور موجودیت رژیم جعلی اسراییل را بهرسمیت شناخته و به مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها برخاسته است»!
سعید جلیلی گفت: «گروهی که تمام حیثیتش از انقلاب و امام است، آبروی خودش را - اگر آبرویی دارد - خرج مشروعیتبخشی رژیم صهیونیستی بکند که امروز همه به وحشی، اشغالگر بودن آن اذعان دارند. در این بزنگاه؟ بگوید او هم بیاید در مرز خودش؟ عجب!».
با عمیقتر شدن بحران، روزنامهٔ حکومتی هممیهن (۸آبان) نوشت: «جمعی از نیروهای بسیجی روبهروی مجمع محققان و مدرسین حوزه علمیه قم بعد از نمازجمعه بهدلیل حمایت از راهحل دو کشوری در مسأله فلسطین تجمع کردند. حجتالاسلام علیاصغر مجتهدزاده عضو بسیج اساتید حوزه علمیه قم اما از انحلال مجمع مدرسین و محققان حوزه علمیه قم سخن گفته و تأکید کرد: کمیسیون ماده ۱۰ احزاب درخواست انحلال این تشکل اصلاحطلب را تصویب و برای صدور رأی نهایی به دستگاه قضایی ارسال کرد...» .
طرح موضوع دو کشوری چنان برخلیفهٔ درمانده گران آمد که سردژخیم قضاییهاش را به صحنه فرستاد و آخوند اژهای (۷آبان) ضمن «اخطار» به «خواص» ولایت گفت: «برخی افراد که عنوان محقق و استاد حوزه را دارند، مبادرت به اقداماتی میکنند که خلاف امنیت است؛ آنها در کمال تعجب... اظهارات و حرف و نظری را ابراز میکنند که در مقطع فعلی، بسیار سنگین و ثقیل و ناخوشایند است».
آخوند گوشخوار سپس با بالابردن شمشیر دادگاه ویژهٔ روحانیت افزود: «دادسرای ویژه روحانیت به تشکل مزبور اخطار کرده که درصدد اصلاح حرف و نظر ناصواب خود برآید و جبران مافات کند؛ به دادستان ویژه روحانیت قم نیز تأکید کردهام که چنانچه اصلاح و جبران از ناحیه تشکل مزبور صورت نگرفت، برخورد مقتضی در قبال آن، اعمال شود».
از سوی دیگر، آخوند ایازی از مجمع «مدرسین» در پاسخ به حملات باند ولایت گفت: «همه گروههای فلسطینی مرزهای ۱۹۶۷ را قبول دارند، ایران از حماس تندتر است؟». زیدآبادی هم نوشت: «اسماعیل هنیه یازده آبان سال پیش به صراحت اعلام کرد: ”آماده مذاکره سیاسی برای راهحل دو کشوری با پایتختی قدس هستیم“ آیا از نظر حسین شریعتمداری، اسماعیل هنیه هم به“ مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها“ برخاسته بود؟».
این کشاکش و بهخصوص اخطار سردژخیم قضاییه خامنهای به آخوندهای «مجمع مدرسین» نشاندهنده عمق بحران درونی و هراس رژیم از عواقب جنگافروزی است.
نکته شایان توجه و رسوا کنندهٔ دیگر در اخطار اژهای به «مجمع مدرسین» این است که سردژخیم قضائیه خامنهای در حرفهایش اذعان میکند که صلح در خاورمیانه و طرح موضوع دو کشوری بر «خلاف امنیت» نظام است!
سال گذشته نیز امیرعبداللهیان وزیر خارجهٔ رژیم در کابینه رئیسی جلاد، در بیست و یکمین نشست دوحه با حضور سران کشورها و سازمانهای منطقهیی، بدون پردهپوشی گفت: «آنچه ما و رژیم صهیونیستی بهطور مشترک داریم این است که هیچکدام از ما دو طرف به ایده دو کشوری معتقد نیستیم» (تسنیم ۲۰آذر ۴۰۲).
همان زمان در همین ستون نوشتیم «آن چه امیر عبداللهیان بیان کرده، آشکار شدن دشمنی دیرین این رژیم با فلسطین و صلح خاورمیانه و سرمایهگذاری روی تفرقه اندازی و جنگافروزی به بهای خون و رنج بیکران این خلق ستمدیده است».
این سرمایهگذاری و قمار کثیف اکنون با شکست و فضیحت روبهرو شده و ولایت خامنهای را در درون نیز با بحرانی عمیق مواجه کرده است.