روحانی روز پنجشنبه ۷تیر در بندرعباس سخنرانی کرد و در حالی که تلاش میکرد اوضاع را روبهراه و خود را مسلط بر اوضاع جلوه دهد، اما به وضعیت بحرانی رژیم و روزهای سختی که رژیم در پیش دارد اعتراف کرد و گفت: «امروز روز سختی و امتحان است و باید صبر کرد و استقامت کرد». روحانی مشخصاً باند خامنهای را متهم کرد که ترسیده است و دستپاچه شده است.
هدف روحانی از تکرار ادعای غلبه بر بحرانها چیست؟
هدف روحانی از تکرار این ادعا که حکومت آخوندی قادر است بر بحرانهایی که آن را محاصره کرده است غلبه کند صرفاً روحیه دادن به نیروهای رژیم است. محل مصرف این «گفتار درمانی» در میان طیف گستردهیی از نیروهای رژیم آخوندی از مزدوران ریزشی بسیجی تا سطوح بالای فرماندهان روحیهباخته سپاه و اعضای بالای دایره مدیریت اجرایی رژیم است که همگی دچار عارضهیی هستند که خامنهای و روحانی از آن بهعنوان «ناامیدی»، «یأس»، «بینشاطی»، «تنبلی» و... یاد میکنند که البته همه این صفات را میتوان در واژه «بریدگی» سرجمع کرد.
ناامیدی و یأس تا بالاترین سطوح رژیم و تا دولت روحانی نفوذ کرده است. روحانی چندی پیش اعتراف کرد نیمی از وزیران من ناامیدند و میگویند کاری نمیشود کرد.
در نمایش جمعه ۸تیر تهران، آخوند صدیقی به کرات از خطرناک بودن شرایط حرف زد. نمایندههای رژیم در مجلس هم هر وقت حرف میزنند هشدار میدهند و بر سر و سینه خود میکوبند که آینده نظام چه میشود و چرا دولت روحانی کاری نمیکند.
روحانی در همین سخنرانی ۷تیر در بندرعباس نشان داد چقدر وحشتزده و ناامید است. اگر چه در حرفهایش سعی کرد با پاک کردن صورتمسأله اوضاع را خوب و خودش را هم خونسرد و مسلط جلوه دهد، اما اگر پرده نازک دود و دم تبلیغاتی از روی حرفهایش کنار زده شود، وحشت، تردید و نگرانی شدید در حرفهایش آشکار میشود. در همین سخنرانی، روحانی ۹بار از امتحان و آزمایش سخت الهی که الآن پیش آمده حرف زد و گفت: «اصلاً فرض را بر این میگذاریم که دوران سختی آغاز شده است، آیا باید خودمان را ببازیم و دنبال مقصر بگردیم و تقصیرها را به گردن یکدیگر بیاندازیم؟ امروز روز امتحان الهی است و همه باید فرهنگ اقتدار، عزت و ایستادگیمان را به رخ دشمن بکشیم».
«باید درمانی» لاپوشانی ناتوانی رژیم در حل بحرانها
روحانی در ورای ادعاهای میانتهی مبنی بر «ایستادگی و عزت» هیچ راهحلی در چنته ندارد. او بیش از ۲۰بار تکرار کرد که باید این طور شود، باید آن طور شود در واقع فقط «باید درمانی» کرد:
۱. باید بیشترین نگاهمان به آبی باشد که در ساحل آن قرار دارد
۲. باید کاری کنیم که مردم احساس راحتی بیشتر و نگرانی کمتری داشته باشند
۳. باید با تهدید دشمن مقابله کرد
۴. باید کاری کنیم که پیشانی دشمنان به سنگ بخورد
۵. باید احساس قدرت کرده، سینه را سپر کنیم
۶. باید شجاعانه و پرتلاش مقاومت و ایستادگی کنیم
۷. باید در برابر تلاشهای دشمن برای تحریم دستپاچه نشویم
۸. باید فرهنگ اقتدار، عزت و ایستادگیمان را به رخ دشمن بکشیم
۹. باید میزان مصرف بنزین را مدیریت کنیم
۱۰. باید با سرمایهگذاری برای آینده بهتر کشور مورد استفاده قرار بگیرند
۱۱. باید در کنار خودکفایی و ایستادگی از سرمایهها و داشتههای کشور نیز به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم
۱۲. باید راه را برای حضور مردم در این عرصه باز کنیم
۱۳. باید بیش از گذشته به هم و به کشور کمک کنیم
آش این باید درمانی آنقدر شور شده که آخوند علمالهدی هم در نمایش جمعه مشهد امروز فریاد میزد: «اینکه همهاش ما بیاییم حرف بزنیم بگیم باید بشه، چنین چیزی باید انجام بگیرد، اینکه حل مشکل مردم نمیشه».
و آخوند صدیقی هم در نمایش جمعه تهران آه و ناله میکرد که اینطوری نمیشود وقت دارد میگذرد، ما دشمن داریم، منافقین در کنار نشستهاند، مسئولان یک کاری بکنند، اگر لازم است کابینه را ترمیم کنند بکنند و...