«دشمن در مقطع فعلی... روی اعتراضات و شرایط اجتماعی ما حساب باز کرده!»؛ این حرف را روز ۱۵خرداد آخوند خطیب، وزیر اطلاعات رژیم بیان کرد. این هشدار و آمادهباشی قابل تأمل بود. هشدار به باندها و ارگانهای رژیم و آمادهباش بهجبهه سرنگونیخواه، یعنی مردم و مقاومت ایران که فرصتهای بزرگ در دسترس قرار گرفته است.
وزیر اطلاعات رژیم یکی از مطلعترینها از شرایط جامعه و وضعیت درونی رژیم است. بنابراین وقتی از «شرایط اجتماعی ما» حرف میزند، بر روی تهدیدی مشخص انگشت میگذارد.
روز ۲۲خرداد یکبار دیگر این تهدید بارز شد. خشم و خیزش در سراسر ایران اوج گرفت:
- تظاهرات مردم و کسبه در سهراه «امین حضور» تهران در اعتراض به سقوط ارزش ریال و گرانیهای لجامگسیخته که بهدرگیری با نیروهای سرکوبگر خامنهای انجامید و فریادهای خشمگینانهٔ «بیشرف بیشرف» مردم، مزدوران را سراسیمه کرد.
-تظاهرات مردم اراک در اعتراض بهبحران معیشت و گرانی
- تظاهرات مردم در تهرانپارس بهخاطر بحران قطع پیاپی و طولانی برق.
- تظاهرات و تجمعهای اعتراضی بازنشستگان محروم در ۲۳شهر میهن با شعارهای «مرگ بر رئیسی»، «مرگ بر قالیباف».
گستردگی خیزشها و شدت خشم مردم در حدی بود که مزدوران سرکوبگر وحشتزده، در چندین نوبت اقدام بهشلیک گاز اشکآور کردند و مردم با آنها درگیر شدند.
گستردگی تظاهرات بهجایی رسید که رئیسی جلاد برای آب ریختن بر روی آتش خشم بازنشستگان، در یک دستوردرمانی بهمخبر گفت وضعیت بازنشستگان را پیگیری کند!
این در حالیست که حتی روزنامههای حکومتی اذعان میکنند که «این روزها بحث مشکلات معیشتی و اقتصادی بازنشستگان کشور داغتر از هر زمانی است» و «روزبهروز بر دامنه تنگناهای اقتصادی آنها افزوده میشود» (جهان صنعت-۲۲خرداد). علت هم غارتگری نجومی مافیای حکومتی است که با وجود اینکه صندوق بازنشستگان هیچ ربطی بهدولت ندارد، بر آن مالیات میبندد. از طرف دیگر با وجود تورم بالای ۴۰ تا ۶۰درصد، تنها ۱۰درصد بر حقوق بازنشستگان افزوده است. تا جایی که آنها دستکم ۴ تا ۵بار زیر خط فقر هستند.
نفرت عظیم اجتماعی بهخاطر غارتگری گسترده از تمامی اقشار بهحدیست که خود کارشناسان رژیم میگویند کارد بهاستخوان مردم رسیده است.
همین خشم عظیم هم باعث شده مرز میان خواستها و شعارهای صنفی و سیاسی برداشته شده و هر اعتراضی که حتی ابتدا خاستگاهی صنفی داشته باشد، بیدرنگ بهشعارهای سیاسی تا سطح نفی رأس هرم قدرت نظام، بالغ شود.
همچنین نمودار اعتراضات و قیامها از ابتدای ۱۴۰۰ تاکنون نزدیک شدن فواصل آنها بهیکدیگر، گسترده شدن و تعمیق شعارها را نشان میدهد. چشمانداز این روند نیز بههم پیوستن اعتراضات و گسترش آنهاست.
خشم و خیزش در سراسر ایران در روز ۲۲خرداد، پیشدرآمدی از این چشمانداز است. این وضعیت ناشی از واقعیت «شرایط انقلابی» است که وزیر اطلاعات رژیم وحشتزده آن را «شرایط اجتماعی ما» مینامد که «دشمن روی آن حساب کرده!».