محکومیت رژیم آخوندی در کمیته سوم مجمع عمومی ملل متحد همچنان که ۶۷مین سیلی جامعه بینالمللی بر بناگوش رژیم آخوندی است، ۶۷مین برگ افتخار مقاومت ایران است که در کارزاری بیامان با پس زدن تمامی ترفندها و بسیج گسترده رژیم آخوندی برای ممانعت از این محکومیت، آن را محقق کرده است.
بسیجی چند وجهی از جانب رژیم و با تمام توان که شامل وعده به طالبان تجارت از کیسه خلق محروم ایران برای سرکوب عدالت و همچنین تهدیدهای تروریستی و گروگانگیری برای باجگیری در بازار مکارهٔ مماشات که همه ساله صورت میگیرد و متقابلاً بسیج همه ساله با تمام توان از جانب مقاومت ایران که بضاعتی جز تکیه بر وجدانهای بیدار و تلاش بیامان همراه با پشتیبانان مقاومت ندارد.
تلاشی که با افشاگریهای بیامان در طول ۴۰سال گذشته پیروز بوده و طعم شکست و خواری را به رژیم آخوندی چشانده است.
بجاست که در اینجا در برابر روان پاک شهید بزرگ حقوقبشر دکتر کاظم رجوی سر تعظیم فرود آوریم، که اولین رقم زننده و بنیانگذار محکومیت رژیم آخوندی در مجمع عمومی در ظلمات مماشات و بیعملی جهانی بود.
اولین محکومیت رژیم در مجمع عمومی ملل متحد در آذر۱۳۶۴ در شرایطی رخ داد که هیولای فاشیسم دینی هر شب صدها تیر خلاص به فرزندان مبارز و مجاهد خلق شلیک میکرد و جهان در شب تاریک حاکمیت قانون جنگل، بر تمامی آنها چشم فرو میبست و حاضر نبود جنایات خمینی را حتی به زبان آورد. در آن روزگار حتی یاران مقاومت باور نمیکردند که محکومیت رژیم آخوندی در مجمع عمومی ملل متحد امکانپذیر باشد، اما دکتر کاظم باتکیه با قدرت بسیج و حقانیت مقاومت ایران و به یمن سختکوشی الهام گرفته از رهبری مقاومت آن را محقق کرد.
اولین محکومیت راهی را گشود که تا امروز ادامه یافته و هر ساله یکبار طعم تلخ شکست را به کام آخوندهای ضدبشر ریخته است. با همه فراز و فرودهایش و همه فتنههای سهمگین ارتجاعی – استعماری که مقاومت و مردم ایران را در تمام این سالیان هدف قرار داده است.
وقتی در سال۱۳۷۶ از زیر عمامه شعبده بازی آخوندی خاتمی بیرون آمد و با شعار ظاهر فریب گفتگوی تمدنها سراب میانهروی را در آئینه فریب، پیش چشم جهان قرارداد، عموم قدرتهای وقت برای منافع اقتصادی خود با چشم بستن بر واقعیت و بر حقوق مسلم مقاومت و مردم ایران، برای خاتمی کلاه برداشتند و دست تکان دادند تا آنجا که مقاومت عادلانه مردم ایران را که قربانی بزرگترین و بیسابقهترین ماشین شکنجه و اعدام شده بود در لیست تروریستی قرار دادند و رسماً اعلام کردند که این برای خوشامدگویی به خاتمی شیاد است.
مقاومت ایران یکه و تنها زخمخورده و به بندکشیده در مقابل این فتنه بزرگ ارتجاعی استعماری ایستاد و پس از یکسال این فتنه در هم شکست و در سال ۱۳۷۷ باز هم محکومیت رژیم در کمیته سوم ومجمع عمومی ملل متحد رقم خورد و باز هم این مقاومت ایران بود که در حصار توطئه با دستهای خالی اما متکی به حقانیت و مظلومیت یک خلق و پایداری و تلاش بیامان خودش، پیروز میدان بود.
در سال۱۳۹۲ وقتی شیاد دیگری از راه رسید و پس از ۱۶سال که عهدهدار همه جنایتها نظام ولایت فقیه در شورای امنیت آخوندها بود، عمامه جنگافروزی و تروریسم را با رنگ اعتدال بزک کرد تا بهعنوان شیاد شماره دو، دوران تازهای از جنایت و غارت را در خدمت ولایت رقم بزند. اما باز هم این مقاومت ایران بود که این بار رسته از قید و بندهای لیستگذاریهای استعماری در پاییز ۱۳۹۲ زهر شکست را به حلقوم شیخک بیمقدار و شیاد اعتدال ریخت تا آنجا که نماینده ارتجاع در کمیته سوم مجمع عمومی با تعجب میگفت چگونه است که به تحولات ایران پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید توجهی نمیکنید.
اکنون جا دارد که در آستانه فرود آمدن ۶۷مین سیلی جامعه جهانی بر بناگوش خلیفه ارتجاع و شیخک دست بوسش در روزگاری که بازار مکاره مماشات به یمن نبرد بیامان ۴۰ساله مقاومت ایران کسادترین روزگار را میگذراند، ۶۷مین برگ افتخار را به شهیدان پرفروغ این راه بهویژه شهیدان پرافتخار و شورشگر قیام آبان ۹۸ و کانونهای شورشی تقدیم کنیم و به همه اشرفیها و اشرف نشانهایی که بنای مقاومتی را ساختند که اکنون تنها و بلندترین برج حقانیت و عدالت و امید مردم ایران و خلقهای منطقه و جهان است.